اثربخشی سازمان چیست؟ چطور یک سازمان اثربخش داشته باشیم؟

به عنوان مدیر یک کسب و کار، چطور متوجه می‌شوید که کسب و کار شما کارآمد است؟ معیارهای زیادی برای سنجش کارآمدی و موفقیت وجود دارد، اما امروزه مدیران کسب و کارها به اثربخشی سازمانی روی آورده‌اند؛ مفهومی که مشخص می‌کند چگونه یک سازمان به طور موثر به اهداف تجاری خود دست می یابد. در این مقاله ضمن تعریف اثربخشی سازمان و بررسی مزایای آن، مدل‌های کلیدی اثربخشی سازمانی، ویژگی‌های یک رهبر موفق، و نحوه مشارکت دادن کارکنان برای بهبود کارایی سازمانی را بررسی خواهیم کرد. با آوات همراه باشید.

اثربخشی سازمان چیست؟

موفقیت یک کسب‌وکار را می‌توان به اراده، شانس و بینش نسبت داد؛ اما ایجاد یک مدل موفقیت پایدار و بادوام نیاز، به برنامه‌ریزی دقیق و توجه به تمام بخش‌های مختلف سازمان دارد. یکی از بخش‌هایی که مدیران سازمان باید به آن توجه ویژه داشته باشند، اثربخشی سازمانی است، یک عنصر حیاتی از رویکرد یک شرکت برای موفقیت و دستیابی به اهداف.

اثربخشی سازمانی که در انگلیسی به آن organizational effectiveness گفته می‌شود، میزان توانایی یک شرکت برای دستیابی به اهداف خود با کارایی است. درک مولفه‌های اثربخشی برای به دست آوردن مزیت رقابتی در بازار امروز بسیار مهم است. عوامل متعددی برای سنجش اثربخشی سازمانی وجود دارد که عبارتند از:

  • عملکرد کارکنان
  • رهبری موثر
  • فرهنگ شرکت
  • کارایی فرآیند کسب و کار

چرا اثربخشی سازمان مهم است؟

توانمندی سازمان در مسیر رسیدن به اهدافش، از چشم مشتریان موضوع بسیار مهمی است. بی توجهی به این مولفه مهم باعث می‌شود کسب و کار شما در درازمدت، رونق و اعتبار خود را از دست بدهد. حفظ مزیت رقابتی به معنای ارزیابی منظم اثربخشی سازمانی است و چیزی نیست که به صورت مقطعی دست بیاورید. بلکه باید به طور مداوم کارایی عملیات، عملکرد کارکنان و سبک‌های رهبری خود را زیر سوال ببرید و ارزیابی کنید.

تفاوت سازمان‌های کارآمد با دیگر سازمان ها، زمانی آشکار می‌شود که با مشکلات بزرگ مواجه می‌شوید. اثربخشی باعث تقویت تاب‌آوری سازمان شما می‌شود. به زبان ساده‌تر، سازمان‌های کارآمد در مواجهه با چالش‌ها رشد می‌کنند و توسعه می‌یابند. در مقابل، سازمان‌هایی با کارآمدی کمتر، از چالش‌ها عبور نمی‌کنند.

مزایای اثربخشی سازمانی

از مزایای اثربخشی سازمانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ایجاد روابط بهتر با مشتری

وقتی اثربخشی در یک سازمان افزایش می‌یابد و شرکت ها به شکل موثر کار می‌کنند، منابع بیشتر و گسترده‌تری برای بهبود بخشیدن به تجربه مشتری دراختیار خواهند داشت. برای بهبود بخشیدن به تجربه مشتری و افزایش طول عمر مشتری، عواملی مانند اولویت‌بندی ارتباط با مشتری، درخواست و پردازش بازخورد مشتری، تعریف معیارهای رضایت مشتری و جمع آوری و تحلیل داده‌ها برای تصمیم گیری‌های آتی، ضروری است.

تقویت عملکرد کارکنان

اثربخشی سازمانی کارکنان را در هر سطحی درگیر می‌کند. شرکت‌های مؤثر، کارکنان خوب و تاثیرگذار را شناسایی کرده و به آنها پاداش می‌دهند. اجرای صحیح و اصولی سیستم پاداش دهی، منجر به ایجاد تجربه بهتر برای کارکنان، حفظ استعداد و توسعه مهارت‌های آنها می‌شود که در درازمدت برای سازمان و اعضای آن سودمند خواهد بود.

افزایش ارزش سازمانی

شرکت‌هایی که اثربخشی سازمانی را در اولویت قرار می‌دهند، سود بیشتری تولید می‌کنند، به معیارهای خود دست می یابند و از مزیت‌های رقابتی برخوردار می‌شوند. به طور کلی، این بهبودها منجر به بازده بهتر سهامداران و سود سهامداران می‌شود.

بهبود مدیریت سازمان

اثربخشی سازمانی از رده‌های بالای سازمان شروع می‌شود و به رده‌های پایین تر می‌رسد. بنابراین آموزش مدیران و کارکنان رده‌های بالاتر و همچنین اجرای استراتژی‌های مدیریت تغییر برای مدیران جدید، می‌تواند به بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک کند. مدیریت بهتر می‌تواند منجر به بهبود فرآیندهای کسب و کار، اجرای بهتر فرایندهای مدیریت و همچنین تقویت فرهنگ سازمانی شود. خروجی چنین سازمان هایی، کارکنان با انگیزه با عملکرد بالا است.

کاهش هزینه ها

بسیاری از سازمان‌ها با اتخاذ استراتژی اثربخشی هزینه‌های خود را کاهش می دهند. یکی از نتایج اثربخشی در سازمانی، شناسایی ناکارآمدی ها و تجمیع وظایف است که می‌تواند هزینه کسب و کار را تا حد زیادی کاهش دهد.

کارایی یعنی درست انجام دادن کارها؛ اما اثربخشی یعنی انجام دادن کارهای درست. «پیتر دراکر»

مدل‌های اثربخشی سازمان

برای بررسی میزان اثربخشی در سازمان، مدل‌های گوناگونی وجود دارد. تنوع مدل‌های ارزیابی اثربخشی در سازمان، در نتیجه گستردگی این موضوع و همچنین مفاهیم مختلفی که سازمان بر اساس آن به وجود آمده، ایجاد شده است. مرکز علوم و آموزش کانادا چهار رویکرد اثربخشی سازمانی را ارائه کرده است که در ادامه با هم مرور می‌کنیم:

مدل هدف

در این مدل، اثربخشی بر اساس اهداف سازمانی مانند سود، نوآوری و کیفیت سود تعریف می‌شود. این مدل بیشتر برای سازمان‌هایی کاربرد دارد که به شکل سنتی عمل می‌کنند و موفقیت را بر اساس تحقق همه اهداف یا بخش بزرگی از آن تعریف می‌کنند.

مدل سیستمی

مدل سیستمی ارزش اهداف سازمان را زیر سوال نمی‌برد، اما بیشتر بر ابزارهای موردنیاز برای رسیدن به اهداف خاص، کسب منابع و فرآیندها تمرکز دارد. در مدل سیستمی بر معیارهایی مانند توانایی رهبری دانش، هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی سازمان در کسب منابع و تعادل موفق با محیط خارجی تأکید می‌شود که بقای سازمان را تضمین می‌کنند.

مدل ذی نفعان استراتژیک

در ادبیات سازمانی، دی نفعان استراتژیک به کسانی گفته می‌شود که به صورت مستقیم، در سازمان منافعی در فعالیت سازمان دارند. این مدل، اثربخشی سازمان را بر اساس میزان تامین منافع ذینفعان (شامل مالکان، کارکنان، مشتریان، تهیه‌کنندگان، اعتباردهندگان، جامعه و دولت) تعریف می‌کند.

چگونه یک سازمان اثربخش داشته باشیم؟

به عنوان یک مدیر، انجام پروژه اثربخشی سازمانی یکی از وظایف مهمی است که در قبال سازمان و کارکنان به عهده شما است. می‌توانید به روش‌های مختلفی این استراتژی تجاری را اجرا کنید؛ از بهبودها و اصلاحات جزئی گرفته تا تغییرات اساسی در مقیاس بزرگ. برای داشتن یک سازمان موثر، مراحلی را باید انجام دهید که در متن کامل مقاله در وبلاگ آوات ذکر کرده ایم.

برای مطالعه متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.