11 افسانه درباره تصمیم‌گیری: چگونه یک تصمیم اثربخش بگیریم؟

تصمیم گیری یک مهارت ذهنی یا شناختی و یکی از مهم‌ترین بخش‌های فرایند حل مسئله است. شخصی که مهارت تصمیم‌گیری اثربخش را داشته باشد، می‌تواند از بین راه‌های پیش رو، بهترین گزینه را انتخاب کند و یک مشکل را به درستی حل و فصل کند. مهارت تصمیم گیری هم در زندگی شخصی و هم در زندگی کاری اهمیت زیادی دارد. بدیهی است که موفقیت یا زوال و فروپاشی یک کسب‌وکار، تا حد زیادی به مهارت تصمیم‌گیری مدیر در شرایط بحرانی بستگی دارد.

درباره تصمیم‌گیری افسانه‌های زیادی در بین مردم رواج دارد. زیربنای این افسانه‌ها سه ایده رایج و پرطرفدار و البته نادرست است: اول، به عنوان افراد پرمشغله، نیازی به صرف زمان برای تصمیم‌گیری نداریم. دوم، ما انسان‌های منطقی هستیم که می‌توانیم همه مشکلات را با تفکر حل کنیم. سوم، تصمیم‌گیری یک موضوع شخصی است و نیازی به دخالت دیگران ندارد. برای مبارزه با این سوگیری‌ها، لازم است به عقب برگردیم و به تصویر بزرگتر نگاه کنیم.

نقش گوشی‌های هوشمند در فرایند تصمیم‌گیری

خیلی از ما نمی‌توانیم زندگی بدون گوشی هوشمند را حتی تصور کنیم. برای همه چیز از مسیریابی گرفته تا برنامه هواشناسی، ثبت فعالیت روزانه و حتی ضربان قلب، به آنها وابسته هستیم. گوشی‌های هوشمند نحوه پردازش اطلاعات را تغییر داده و مغز ما را برای پاسخ دادن به اعلان‌ها، شرطی کرده‌اند. اما آیا این فناوری برای تصمیم‌گیری هم به ما کمک می‌کند؟ جواب منفی است!

ممکن است سیری، الکسا و دستیار گوگل برای پیدا کردن دستور پخت یک غذا یا یافتن یک رستوران مفید باشند، اما در تصمیم‌گیری‌های پیچیده ما را تنها می‌گذارند! حقیقت این است که گوشی‌های هوشمند ما را با حجم عظیمی از ایده‌های غیرمولد و رفتارهای واکنشی احاطه می‌کنند و در عمل، توانایی تصمیم‌گیری ما در موقعیت‌های پیچیده را مختل می‌کنند.

فرض کنید می‌خواهید یک اتومبیل بخرید. سیری و گوگل می‌توانند انواع اطلاعات، مانند میزان مصرف سوخت یا نرخ بهره وام را در اختیار شما قرار دهند. اما یک موتور جستجو نمی‌داند که چرا خودرو را می‌خرید، چگونه می‌خواهید از آن استفاده کنید، یا این خرید چه تاثیری بر بودجه شما خواهد داشت. برای تصمیم‌گیری در این مورد، شما باید از نیازها، ارزش‌ها و اهداف خود درک روشنی داشته باشید؛ اطلاعاتی که موتورهای جستجو به آن دسترسی ندارند!

راه‌حل درست کدام است؟

یکی از راه‌های مبارزه با این سوگیری‌ها این است که بیشتر فکر کنیم. ما به یک مکث استراتژیک نیاز داریم تا تصویر بزرگ‌تر را ببینیم و در مورد آنچه که تجربه می‌کنیم، تأمل کنیم. این مکث اصولی و حساب شده، می‌تواند با دور کردن ما از اتکا به افسانه‌های تصمیم گیری و رفتارهای انعکاسی، به بهبود فرایند تصمیم‌گیری کمک کند. این مکث استراتژیک را «مکث یوزپلنگ» نام گذاشته‌اند.

https://www.instagram.com/p/Cd7mjuAjZUk/?utm_source=ig_web_copy_link

جالب است بدانید که مهارت شگفت‌انگیز یوزپلنگ در شکار، به دلیل سرعتش نیست؛ بلکه توانایی این حیوان در کاهش ناگهانی سرعت است که آن را به یک شکارچی ترسناک تبدیل می‌کند. یوزپلنگ ها معمولاً با سرعتی نزدیک به 60 مایل در ساعت به دنبال طعمه خود می‌دوند، اما می‌توانند در یک ثانیه سرعت خود را به 9 مایل در ساعت کاهش دهند. این مهارت به آنها اجازه می‌دهد تا به سرعت تغییر جهت دهند و طعمه را به دام بیندازند.

در تصمیم‌گیری نیز، تفکر باکیفیت از دوره‌های کند شدن متفکرانه سود می‌برد. این مکث‌های محاسبه‌شده به شما این امکان را می‌دهد که سوگیری‌های خود را بررسی کرده و به چالش بکشید، دانش خود را تثبیت کنید، دیگران را نیز در نظر بگیرید و تصمیم بگیرید که آیا قبل از برگشتن به روال تصمیم‌گیری، باید در مسیری جدید حرکت کنید یا همان مسیر قبلی را ادامه دهید. پنج سوال وجود دارد که باید در مکث یوزپلنگ باید از خود بپرسید:

  • برای گرفتن این تصمیم بر کدام افسانه‌های تصمیم‌گیری تکیه می‌کنم؟
  • این تصمیم چگونه مرا به سمت اهداف زندگیم سوق خواهد داد؟
  • آیا احساس من به نتایج این تصمیم، منعکس‌کننده الگوهای رفتاری من است؟
  • چه اطلاعات دیگری وجود دارد که می‌تواند به من در تصمیم‌گیری بهتر کمک کند؟
  • چگونه می‌توانم دیدگاه افراد دیگری را که در تصمیم‌گیری دخیل هستند، بهتر درک کنم؟

در دنیای امروز هر روز با اتفاقات جدیدی روبه‌رو می‌شویم که لازم است یک تصمیم قطعی در مورد آنها بگیریم. برای ماندن در مسیر درست و پرهیز از بحران‌های پیش رو، لازم است خودمان را به سلاح حیاتی به نام مهارت تصمیم‌گیری مجهز کنیم. پس توصیه می‌کنیم این مهارت نرم را جدی بگیرید و مهارت‌های تصمیم‌گیری و مدیریت بحران را در خودتان تقویت کنید.

متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.