به جای استفاده از چندین ابزار، از راهکار جامع «آوات» استفاده کنید و با افزایش تمرکز بر کسبوکارتان، به دستآوردهای بیشتری برسید. ۰۲۱۸۴۲۰۳۸۶۱
پنج مدل اثربخشی تیم برای دریافت بهترین عملکرد از کار گروهی
ساختن یک تیم از افرادی با عملکرد و بهرهوری بالا و استفاده از هم افزایی عملکرد اعضای تیم، راه خوبی برای رسیدن به اهداف سازمان است. اما از کجا بدانیم که یک تیم خوب واقعاً چطور عمل میکند؟ چطور میتوانیم اطمینان پیدا کنیم که بهترین نتیجه را از کار گروهی تیم دریافت میکنیم؟ در مقاله دیگری در مورد عوامل اثربخشی تیم نوشته ایم. در این مقاله قصد داریم پنج مدل اثربخشی تیم را معرفی کنیم، که به شما کمک میکنند تا درگیر آسیبهای کار گروهی نشوید. با آوات همراه باشید.
مدل اثربخشی تیم چیست؟
مدل اثربخشی تیم به شما چارچوبی مبتنی بر تحقیق میدهد تا بر اساس آن، درک درستی از آنچه در تیم شما میگذرد به دست بیاورید. هدف از اجرای مدلهای اثربخشی تیم، ایجاد رویکردها و استراتژیهایی برای کار گروهی مؤثرتر و پیدا کردن پاسخ سوالات زیر است:
- چه عواملی میتوانند مانع از عملکرد یک تیم با حداکثر ظرفیت خود شوند؟
- چه عواملی منجر به ایجاد اختلال در عملکرد یک تیم میشود؟
- چه عواملی برای اعضای تیم لازم است تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند؟
- اعضای تیم چگونه باید همکاری کنند تا تواناییهای بالقوه همه به فعلیت برسد؟
پنج مدل اثربخشی تیم
چندین مدل برای بررسی عملکرد و افزایش اثربخشی تیم وجود دارد که سودمندی هر کدام، به انواع مسائلی که شما به دنبال حل آن در تیم خود هستید، بستگی دارد. در ادامه هفت مدل اثربخشی تیم را برای دریافت بهترین عملکرد از کار گروهی معرفی میکنیم.
مدل اثربخشی تیم هکمن
مدل اثربخشی تیم هکمن توسط ریچارد هکمن طراحی و ارائه شد. او در سال ۲۰۰۲ در کتابی با عنوان «تیمهای پیشرو: آماده کردن صحنه برای اجرای عالی» این مدل را معرفی کرد. آنچه در این مدل مورد توجه هکمن قرار داشت، پویایی تیم، روحیه و مفهوم رهبری خدمتگزار بود. با اجرای این مدل، اطمینان پیدا میکنید که اعضای تیم شما، منابع مورد نیاز خود را در اختیار دارند و با حفظ ارتباطات فعال، از تغییرات فرایندها مطلع میشوند. پنج عنصر اساسی در مدل هکمن وجود دارد که عبارتند از:
یک تیم واقعی
اعضای تیم شما باید یک وظیفه مشترک داشته باشند و مرزهای تیم باید کاملاً مشخص باشند؛ طوری که همه اعضا بدانند که چه کسی عضو تیم است و چه کسی عضو تیم نیست. عضویت در گروه باید پایدار باشد، حذف مکرر اعضا یا اضافه کردن اعضای جدید، ممکن است به ساختار تیم لطمه بزند.
جهت حرکت تیم
تیم باید در یک جهت مشخص حرکت کند، همه اعضا باید بدانند که به کدام سو میروند، و در جهت تحقق اهداف تیم، چه وظایفی به آنها محول شده است. این مهم محقق نمیشود مگر با یکدستی فعالیتهای فردی و هدایت همه اعضا در یک مسیر مشخص.
ساختار فعال
فرایندها باید به شکل واضح و شفاف تعریف و به همه اعضای تیم ابلاغ شوند. گردش کار تیم هم باید با در نظر گرفتن همین فرایندها تعریف شود.
زمینه حمایتی
یکی از وظایف رهبر یا مدیر تیم این است که زمینه حمایت از اعضا را در زمینه منابع و ابزارهای مورد نیاز فراهم کند و در صورت نیاز، شرایطی را فراهم کند تا با دریافت آموزشهای موردنیاز، مهارت و تخصص خود را ارتقا بدهند.
مربیگری حرفهای
سرپرست تیم باید بداند که کدام یک از اعضای تیم برای انجام وظایف خود، به مربیگری و هدایت نیاز دارند. قرار دادن افراد در جایگاه مناسب برای استفاده حداکثری از مهارتهای فردی هم میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
مدل اثربخشی تیم T7
مدل اثربخشی تیم T7 در سال 1995 توسط مایکل لومباردو و رابرت آیچینگر معرفی شد. این دو پژوهشگر پس از شناسایی پنج عامل داخلی و دو عامل خارجی (که همه با حرف T شروع میشوند!)، مدل T7 را برای افزایش اثربخشی تیم ارائه کردند. عوامل درونی موثر بر اثربخشی تیم عبارتند از:
پیشرانه یا Thrust
پیشرانه میتواند یک هدف مشترک باشد که همه اعضای تیم برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
اعتماد یا Trust
اعضای تیم باید به یکدیگر و به سرپرست تیم اعتماد داشته باشند.
استعداد یا Talent
اعضای تیم باید به مهارتهای فردی و جمعی مجهز باشند که برای انجام دادن وظایف ضروری است.
مهارتهای تیمی یا Teaming skills
اعضا تیم باید به مهارتهای کار گروهی مجهز باشند و بتوانند در فرایند تصمیم گیری و حل مسئله مشارکت کنند.
مهارتهای انجام وظیفه یا Task skills
هر عضو از تیم بسته به مسئولیتی که به او محول شده، باید بتواند وظایف خود را تا رسیدن به نتیجه نهایی دنبال کند.
دو عامل خارجی موثر بر اثربخشی تیم عبارتند از:
رهبر مناسب تیم یا Team leader fit
سرپرست تیم باید در راستای تامین منافع تیم فعالیت کند، نیازهای کاری اعضا را برطرف کند و رویکرد مشارکتی داشته باشد.
حمایت تیم از سوی سازمان یا Team support from the organization
همانقدر که حمایت سرپرست از اعضای تیم اهمیت دارد، حمایت از تیم از سوی سازمان و مدیران ارشد هم به همان اندازه مهم است. لومباردو و آیچینگر بر این باورند که هر پنج عامل داخلی باید وجود داشته باشند تا تیمها عملکرد بالایی از خود نشان دهند. با این حال برای موفقیت، به دو عامل خارجی هم نیاز دارند؛ تیمها نمیتوانند عملکرد بالایی داشته باشند، مگر اینکه حمایت سازمانی و رهبری مناسب هم داشته باشند.
مدل توسعه تیم تاکمن
مدل توسعه تیم تاکمن یکی از رایجترین مدلهایی است که در ادبیات توسعه تیم از آن یاد میشود. بر اساس این مدل که در سال ۱۹۶۵ توسط بروس تاکمن معرفی شد، یک تیم موثر پنج مرحله را طی میکند و سپس منحل میشود. این مدل به مدیران تیم کمک میکند تا تشخیص دهند که در هر مرحله از توسعه تیم، چه فعالیتهایی باید انجا شود و چه اقداماتی ممکن است باعث شکست تیمیا پروژه شود. این پنج مرحله عبارتند از:
مرحله تشکیل
اعضای تیم شما در این مرحله فقط گرد هم میآیند. در این مرحله هیچ کدام از اعضای تیم در مورد این که چگونه در گروه قرار میگیرند، گروه چگونه کار خواهد کرد، چگونه آنها را مدیریت خواهید کرد و اینکه آیا در این مرحله موفق خواهند بود، مطمئن نیستند.
مرحله طوفان
وقتی اعضای تیم یاد میگیرند که چگونه به عنوان یک واحد عمل کنند، شروع به همکاری میکنند، روشهای کاری خود را به اشتراک میگذارند و اعتمادسازی میکنند.
مرحله هنجارسازی
در مرحله هنجارسازی، تیم درک روشنی از هویت خود پیدا میکند، ارتباطات قویتری میسازد، فرآیندهای تیم را درونی میکند و موثرتر از مرحله قبل عمل میکند.
مرحله عملکرد
در این مرحله، تیم در موثرترین و سازندهترین سطح خود عمل میکند. همانطور که اعتماد بین اعضا افزایش پیدا میکند، برای دستیابی به اهداف مشترک از یکدیگر الهام میگیرند.
مرحله تعویق
پس از تکمیل پروژه و پایان کار، عملکرد تیم به منظور تعیین اثربخشی و شناسایی تواناییهای فردی ارزیابی میشود تا در پروژههای بعدی از نتایج آن استفاده شود. تثم در این مرحله از بین میرود.
مدل اثربخشی تیم GRPI
مدل اثربخشی GRPI (اهداف، نقشها، فرآیندها و ارتباطات بین فردی) در سال 1972 توسط ریچارد بکهارد مطرح شد و پنج سال بعد توسط روبین، پلونیک توسعه یافت. GRPI یکی از شناخته شدهترین مدلها برای افزایش کارایی تیم است که مشکلات تیمهای ناکارآمد را شناسایی میکند و به آنها راهحلهایی ارائه میدهد تا بهتر عمل کنند. این مدل دارای چهار عنصر به شرح زیر است:
اهداف
تیمها برای اینکه بتوانند بهترین عملکرد خود را داشته باشند، باید هم برای اعضا و هم برای کل تیم، اهداف مشخصی داشته باشند.
نقشها
هر یک از اعضای تیم وظایف و مسئولیتهای مشخصی دارد که بر اساس نقش او در تیم مشخص میشود.
رویه ها
برای این که تیم عملکرد خوبی داشته باشد، باید رویههای مشخصی برای انجام کارها تعیین شود و همه فعالیتها، بر اساس همین رویه ها انجام شود.
ارتباطات اعضا
ارتباطات قوی بین اعضا که مبتنی بر اعتماد متقابل، احترام و شفافیت است، برای موفقیت تیم ضروری است.
مدل اثربخشی تیم Lencioni
در سال 2002 پاتریک لنکیونی در کتابی با عنوان «The Five Dysfunctions of a Team» یک مدل جدید برای افزایش اثربخشی تیم معرفی کرد. او در این مدل بر عواملی تمرکز کرد که تیمهای با عملکرد بالا و مؤثر را تضعیف میکنند و میتوانند باعث شکست آنها شوند. به عقیده لنکیونی با آگاهی از نقاط ضعف تیم خود، میتوانید تیم کارآمدتری بسازید و رهبر موثرتری هم باشید. او در کتابش پنج اختلال در عملکرد تیم را به شرح زیر معرفی کرده است:
عدم اعتماد
اگر اعضای تیم نتوانند شفاف عمل کنند، فرایند اعتمادسازی بین آنها با اختلال مواجه میشود.
ترس از درگیری
اختلاف نظر سالم یک عنصر اساسی کار تیمی است. اگر اعضای تیم به دلیل ترس از بروز اختلاف از اعلام نظر خود اجتناب کند، ممکن است تیم دچار رکود شود.
فقدان تعهد
عدم تعهد هر یک از اعضای تیم، باعث میشود پروژه در زمان مقرر به پایان نرسد و تلاشهای کل تیم بینتیجه بماند.
اجتناب از مسئولیت پذیری
تیمها باید یکدیگر و خودشان را برای رسیدن به موفقیت مسئول بدانند. بدون روحیه پاسخگویی، موفقیت غیرممکن است.
بیتوجهی به نتایج
همه اعضای تیم باید روی اهداف فردی و گروهی تمرکز کنند و تا رسیدن به نتیجه مطلوب دست از تلاش نکشند.
این مدل برای مدیرانی مناسب است که ضعف عملکرد تیم را مشاهده میکنند و در جستجوی دلیل آن هستند.
کدام مدل اثربخشی برای تیم من مناسب است؟
برای انتخاب مدل اثربخشی تیم باید جنبههای مختلف موضوع را در نظر بگیرید. مدلی که برای یک سازمان یا یک تیم کار میکند، ممکن است برای تیم شما کارساز نباشد. برای پیدا کردن مدل مناسب تیمتان به موارد زیر توجه کنید:
انجام پروژه چقدر زمان میبرد؟
برخی از مدلها برای پروژههای بلندمدت مناسبتر هستند و برخی دیگر برای پروژههای کوتاه مدت. قبل از انتخاب مدل، باید بدانید پروژه چقدر زمان میبرد.
اهداف تیم را تعیین کنید
مدل تیم خود را حول محور اهداف و پروژههای خاصی که شرکت شما در حال انجام آن است، برنامهریزی کنید. هرگز قبل از تعیین اهداف تیم، مدل اثربخشی را انتخاب نکنید.
مهارتهای اعضای تیم را بشناسید
اگر نیازها و تواناییهای هر یک از اعضای تیم خود را بشناسید، میتوانید موثرترین مدل تیم مناسب برای آنها را تعیین کنید. اجرای هر کدام از مدلهای اثربخشی تا حد زیادی به تواناییهای اعضای تیم شما بستگی دارد.
منبع: loumee
مطلبی دیگر از این انتشارات
چهار سبک مدیریت برای رهبری موثر کارکنان: سبک خودتان را پیدا کنید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
ثبت شرکت قانونی در ۹ گام؛ راهنمای کامل مدارک لازم و نحوه ثبت
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدیران بخوانند: هشت نکته برای استفاده از فناوری ابری در کسب و کارها