چگونه از نهایت قدرت خلاقیتمان برای حل مسائل استفاده کنیم

اگر به تعریف‌های خلاقیت از دیدگاه افراد مختلف دقت کنیم، همۀ آن‌ها در این نکته مشترک‌اند که خلاقیت به معنی اتصال نقاط مختلف و جدا از هم، از قبیل افراد، تجربهها و ایدههاست؛ به‌طوری‌که پیش از این به آن صورت باهم مرتبط نبوده‌اند.

خیلی از بزرگان، دانشمندان و هنرمندان در طول زندگی‌شان کارهای خلاقانۀ بزرگی انجام داده‌اند یا مسائل پیچیده‌ای را حل کرده‌اند که گاه موضوع آن‌ها باهم بسیار متفاوت بوده است؛ ولی آیا تا‌به‌حال به این فکر کرده‌‌‌اید که چگونه از پس حل این مسائل پیچیده برمی‌آمدند و از قدرت خلاقیتشان برای حل این مسائل استفاده می‌کردند؟

الگویی را که این افراد از آن پیروی می‌کردند، می‌توان «چندکاری با سرعت آهسته» نامید. چندکاری با سرعت آهسته به این معنی است که شما چندین پروژۀ در‌ حال انجام دارید و وقتتان را طبق روحیه و شرایطتان به این پروژه‌ها اختصاص می‌دهید. این کار عجیب به‌نظر می‌رسد؛ چون معمولاً از روی ناچاری است که گاهی چند کار را باهم انجام می‌دهیم، اما این چندکاری کاملاً اختیاری است و به‌دلیل عجله‌داشتن یا محدودیت زمانی نیست.


چرا « چند‌کاری با سرعت آهسته » در میان افراد خلاق بسیار فراگیر است ؟

دلیل اول

معمولاً مسائلی که برای ما تعریف می‌شوند، چارچوب و محیط مشخص خود را دارند و ما برای حل آن مسائل خود را درون آن چارچوب یا محیط قرار می‌دهیم؛ درحالی‌که خیلی از مواقع، راه‌حل‌ها خارج از آن چارچوب رخ می‌نمایند. پس ممکن است تغییر چارچوب و تفکر در چارچوبی دیگر، راه‌حل خلاقانه‌ای پیش پای ما بگذارد؛ برای مثال، ارشمیدس زمانی درگیر مسئلۀ سختی بود و آن مسئله را در «حمام» حل کرد و این یعنی تغییر چارچوب و محیط.

تغییر چارچوب و محیط شاید در مرحلۀ اول خیلی آسان به‌نظر برسد؛ ولی خیلی از ماها بیشتر وقت‌ها ترجیح می‌دهیم در پیلۀ خودمان بمانیم و خود را از فرصت‌ها، افراد و موقعیت‌های عجیب و متنوع دور نگه داریم، درحالی‌که هرقدر بتوانیم نقاط بیشتری را به هم اتصال دهیم، به همان مقدار خلاق‌تر هستیم.


دلیل دوم

یادگیری هر کاری به‌میزان مناسب، ممکن است به انجام کار‌های دیگر کمک کند. اگر بخواهیم در کاری که انجام می‌دهیم پیشرفت کنیم، گاهی لازم است وقت بیشتری برای انجام کار‌های دیگر اختصاص دهیم؛ حتی اگر دو رشتۀ در ظاهر کاملاً متمایز باشند. برای مثال، در پروژه‌ای‌ تحقیقاتی، محققان هجده دانشجوی پزشکی را در برنامه‌ای در موزۀ هنر فیلادلفیا شرکت دادند تا یاد بگیرند چگونه هنر‌های تصویری را تحلیل و نقد کنند. در پایان برنامه، این دانشجویان با یک گروه کنترل از همکلاسی‌هایشان مقایسه شدند و این نتیجه به‌دست آمد که دانشجویانی که کلاس هنر داشتند، در تشخیص بیماری‌های چشم به کمک عکس، بهتر عمل‌کردند.

اگر بخواهیم در کاری که انجام می‌دهیم بهتر شویم، گاهی لازم است وقت بیشتری برای انجام کار‌های دیگر اختصاص دهیم.


دلیل سوم

«چند‌کاری با سرعت آهسته» ممکن است وقتی که دربارۀ مسئله‌ای به بن‌بست خورده‌اید، به کمکتان بیاید. در این مواقع معمولاً پاسخ غلط جلوی چشم را می‌گیرد و ذهنتان را درگیر می‌کند. شما با تغییر موضوع و محیط، پاسخ غلط را فراموش می‌کنید و این به پاسخ صحیح اجازه‌ می‌دهد تا خودش را جلوی چشمتان ظاهر کند. اگر پروژۀ هیجان‌انگیزی در حال‌ انجام داشته باشید، به بن‌بست خوردن یکی از پروژه‌ها، ممکن است فرصتی برای انجام کار دیگری باشد.


چه‌ کنیم تا این پروژه‌ها کاملاً از کنترل خارج نشوند و آن‌ها را در ذهنمان منظم کنیم؟
برای حل این مشکل می‌توانیم برای هرکدام از پروژه‌هایی که درگیر آن هستیم، فضای جداگانه‌ای اختصاص دهیم و همۀ داده‌ها و مواد لازم پروژه را در آن نگه داریم. این فضا ممکن است جعبه‌ای فیزیکی باشد یا معادل دیجیتالی‌اش. در‌این‌صورت هیچ‌گاه چیزی را فراموش نخواهیم کرد و ترس فراموشی آن را نیز نخواهیم داشت.


نکته‌هایی که باید برای حل خلاقانۀ مسائل در نظر بگیریم:

۱. در اولین قدم محدودیت‌های مسئله و منابع را شناسایی و تعریف کنید. آن‌ها مهم هستند و شما را به‌سمت راه‌حل هدایت می‌کنند.

۲. ایده‌ها به‌خودی‌خود اتفاق نمی‌افتند و باید آن‌ها را تحریک کرد. گاهی این تحریک با به‌وجودآمدن مشکل انجام می‌شود و ذهن به‌دنبال حل مشکل، ایده‌های مختلف تولید می‌کند. گاهی هم با پیشنهادها و ایده‌های عجیب‌وغریب و هدایت آن‌ها به‌سمت راه‌حل، می‌توان به ایده‌های جدید دست یافت.

۳. به ایده‌های عجیب و پوچ احترام بگذارید و به آن‌ها فرصت ارائه‌شدن و محتمل‌بودن بدهید. برای مثال، فرض کنید جلسۀ بارش فکری با هدف تولید ایده‌ای جدید برای رستوران برگزار کرده‌اید و فردی ایدۀ «رستوران بدون غذا» را مطرح می‌کند. شاید در ابتدا غیرممکن به‌نظر برسد؛ ولی همین نظر ممکن است ایده‌های جدیدی را تولید کند. برای مثال، رستورانی که مشتریان با خود غذا می‌آورند و در آن‌جا تفریح هم می‌کنند.

۴. به ایده‌هایتان با دید مثبت نگاه کنید و امیدوار باشید که به راه‌حل می‌رسند. به خودتان بگویید که این ممکن است اتفاق بیفتد.



سپاسگزارم از وقتی که برای خواندن این مقاله گذاشتید. مشتاق شنیدن نظرها و انتقادهای شما هستم.


منابع :
A powerful way to unleash your natural creativity | Tim Harford
The Secret Sauce of Creativity | Stephen Hall
How to be a more creative person | Bill Stainton