ارض موعود کبوتران
نگاهی به یک پدیدۀ فرهنگی؛ کبوترخانهها در ایران
فرهنگ محصول زندگی اجتماعی انسانها در ادوار تاریخی و ناشی از انباشت تجربههاست. فرهنگها با استفاده از دادههای اولیۀ طبیعی، چشماندازهای خاص خود را شکل میدهند. چشماندازهای فرهنگی بیانگر انگیزههای گوناگون انسان بهمنظور دخل و تصرف و تغییر در محیط و بنیانیترین کوششهای انسان بهمنظور تأمین نیازهایش است.
کبوترخانه یک پدیدۀ فرهنگی و معماری
یکی از مهمترین سازههای بومی ایران در ارتباط با اقتصاد کشاورزی بناهای موسوم به کبوترخانه است که یکی از پدیدههای شگفت معماری ایران در قرون گذشته به شمار میرود. کبوترخانهها، کفترخانهها یا برجهای کبوتر بناهایی کهن هستند که معمولاً بهشکل استوانهای ساخته شدهاند؛ نمونههای مکعبی، چندقل یا صندوقهای و صخرهای آن نیز در نقاط مختلف ایران وجود دارد. شاید مهمترین الگو در ساخت کبوترخانهها، الگوی آشیانهسازی کبوتران صخرهای بوده است. اینگونه کبوتران آشیانهای خود را در ارتفاع میسازند. مصالح اصلی کالبد کبوترخانهها خشت نپخته و آجر لعابدار است که با ظرافت و خلاقیت در ساختار بنا به کار میرفته است. آشکار است که این مواد از استحکام زیادی برخوردار نیست؛ بنابراین میزان استواری برجهای کبوترخانه از طریق طرح و شکل ویژۀ معماریِ محلی آنها افزایش مییافته است. کبوترخانهها کمابیش بهاندازۀ برج بزرگ یک قلعه ساخته میشدهاند. ساختار معماری آنها بهگونهای است که پرندگان شکارچی مانند قوش، جغد و کلاغ و حیوانات موذی مانند مار را به درون برجها راهی نیست. قطر سوراخهای ورودی کبوتران به داخل برجها بهاندازهای ساخته شده است که تنها کبوتران بتوانند وارد آن شوند.
سابقۀ شکلگیری کبوترخانه
تاریخ ساخت نخستین کبوترخانهها بهعنوان کارخانه کودسازی روشن نیست. عدهای دانش و تکنیک ساخت کبوترخانهها در ایران را به تمدن بینالنهرین و ابداع فنون کشاورزی در این منطقه نسبت میدهند. با مراجعه به متون بهجایمانده از ادبیات منظوم و منثور فارسی و وجود نام «ورده» و «برج» در اشعار شعرای متقدم مانند خاقانی، نظامی و دیگران و همچنین ضربالمثلهای عامیانه، وجود واژگان «کبوترخان»، «برج کفتر» و «ورده» در فرهنگهای فارسی کهن مانند «لغت فرس»، وجود مکانها و روستاهایی به نام «ورده»، «وردیج»، «وردان»، «کبوترخان»، «کبوتردان» و «کبوترلان» و همچنین اشاره به کبوترخانه در متون تاریخی، متون کهن کشاورزی و سفرنامههای خارجیان میتوان به سابقۀ طولانی کبوترخانه در ایران پی برد.
گویا اولین سفرنامهنویسی که از کبوترخانههای ایران سخن به میان آورده ابنبطوطۀ مراکشی است. وی در حدود پنج قرن پیش در سفرنامۀ خود این کبوترخانهها را در بین راه روستای فتیلان و اصفهان دیده است. پس از آن تا دورۀ صفوی که اوج رونق کبوترخانهها در ایران است، در منابع اشارههای اندکی به این پدیده شده است. در دورۀ صفوی کمتر سیاح و جهانگردی است که کبوترخانههای ایران، بهویژه اصفهان، توجهش را جلب نکرده باشد. در این دوره است که انگلبرت کمپفر در سفرنامۀ خود با اشاره به برجهای کبوتر باغ هزارجریب مینویسد هدف از ساخت کبوترخانهها استفاده از فضلۀ آنها برای کود دادن به مزارع صیفیکاری و تاکستانهاست. گوبینو نیز به اهمیت کود حاصل از فضلۀ کبوترها برای استفاده در سبزیکاری اشاره کرده است. لیدی شل بهدلیل تعدد برجهای کبوتر در اصفهان آنجا را «ارض موعود کبوتران» نامیده است. دیولافوآ میگوید فضلۀ کبوتر وقتی با خاکروبه ترکیب شود برای پرورش خربزه و هندوانۀ معروف اصفهان کود بسیار خوبی است. شاردن تعداد کبوترخانههای اطراف اصفهان را سههزار عنوان کرده است. به باور او ایران کشوری است که بهترین کبوترخانههای جهان در آن ساخته میشود.
کبوترخانهها که گستردگی آنها در کشور پهناور ایران بهخوبی شناخته نشده است، از کنارههای شرقی دریاچۀ ارومیه تا کویر یزد و میبد و برخی روستاهای نطنز و کاشان و به روایتی در جنوب خراسان و طبس در گوشه و کنار شهرها و آبادیهای ایران وجود داشته و در برخی مناطق همچنان وجود دارد، هرچند مرکز عمدۀ کبوترخانهها و سنت بهرهبرداری از آنها را در ایران، اصفهان و نقاط پیرامون آن همچون گلپایگان، خوانسار، لنجان، خوراسگان، و... دانستهاند.
بستر استقراری کبوترخانهها حاکی از ارتباط تنگاتنگ و مؤثری است که آنها با محیط خود دارند. به عبارت دیگر، شرایط و دلایل شکلگیری کبوترخانهها در این بستگی مستقیم با عملکرد موردنظر و شرایط محیطی حاکم بر آن داشته است. کبوترخانهها متناسب با نیاز کشاورزان، در الگوهای متنوع محیطی، همچون بافت روستاها و شهرها، محدودۀ کشتزارها، باغها، زمینهای بایر و غیرقابل کشت، در امتداد رودخانهها، نزدیک به چاهها و قناتها یا بر بستر صخرهای شکل گرفتهاند (مانند کبوترخانههای صخرهای دستکند در مراغه) تا کبوتر برای مصرف آب و دانه مجبور به طی مسافت طولانی نباشد.
مالکیت کبوترخانه با توجه به انواع مالکیت زمین در ایران متغیر بوده و میتوان گفت مالکیت کبوترخانهها با مالکیت املاک خاصۀ سلطنتی، زمینهای وقفی و مالکیت خصوصی منطبق بوده است. هیچ شرط، امتیاز و انحصاری در ساخت کبوترخانه وجود نداشته و هرکسی میتوانسته در ملک خود کبوترخانه بسازد. فقط پرداخت مالیات کود از الزامات داشتن آن بود. اسناد و اجارهنامههای باقیمانده از دورۀ قاجار نشان میدهد اغلب کبوترخانهها به املاک اربابی تعلق داشتهاند.
اهمیت کبوترخانهها
اهمیت کبوترخانهها را با توجه به کارکرد آنها، میتوان از ابعاد مختلف اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی و معماری بررسی کرد. کبوتر در ایران بهعنوان یکی از پرندگان رامشده برای تولید کود و رفع بخشی از نیازهای کشاورزی با بهرهگیری از فنون و تجربیات فرهنگی استفاده میشد. ارزش کبوترخانهها در اقتصاد کشاورزی ایران چنان بود که غازانخان مغول در کنار سایر اقداماتش برای احیای کشاورزی ایران، فرمانهایی جهت حفظ و نگهداری کبوتران و کبوترخانهها صادر کرد. در زمینهای کمقوت، بهویژه در جالیزها و باغهای انگور، از کود کبوتر استفاده میشد. در این روش فضلۀ کبوتر مانند دانه روی زمین پاشیده میشد. کبوترخانهها یکی از عوامل رونق کشاورزی اصفهان در عهد صفویه بود که در کنار سایر سیستمهای کشاورزی سنتی ایرانی، در زمان خود پیشرفته محسوب میشد. همچنین کبوترخانهها منبع درآمدی مهمی برای کسانی بود که کود آن را به کشاورزان میفروختند. برای فروش فضولات کبوتران لازم بود آنها را بهصورت قالبهایی درآوردند و سپس به باغداران و کشاورزان بفروشند. همچنین از فضلۀ کبوتر در ساخت باروت تفنگ و صنعت دباغی نیز استفاده میشد. در کشورهای اروپایی از گوشت کبوتر نیز در ماههای سرد زمستان استفاده میکردند؛ اما در ایران به دلایل فرهنگی استفاده از گوشت کبوتر همواره حرمت داشته است.
دورۀ رونق و افول کبوترخانهها
دورۀ رونق کبوترخانههای اصفهان را بدون شک باید همزمان با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان و سلطنت شاهعباس (996-1038 ق) و دورۀ آرامش پس از آن دانست؛ چراکه در سایۀ امنیت ایجادشده، کشاورزی و یکجانشینی بهخصوص در حاشیۀ زایندهرود رونق گرفت و جمعیت شهرنشین متکی به زمین رو به افزایش گذاشت. طی دورههای بعدی، تحت تأثیر عوامل متعددی کبوترخانهها از رونق افتاد و بسیاری از آنها متروک یا بهطور کلی تخریب شد. حملات مهاجمان، خشکسالی، شکار کبوتران، نبود امنیت و آسایش برای کشاورزان، حذف سازوکارهای ناظر بر کارکرد کبوترخانهها، تبدیل کاربری اراضی کشاورزی، اصلاحات ارضی، جایگزینی کودهای شیمیایی، رشد شهرنشینی و قرار گرفتن در مناطق مسکونی، مهاجرت کبوتران به سبب آلودگیهای صوتی و آبوهوا و بیتوجهی صاحبان کبوترخانهها به تعمیر و نگهداری آنها، روند تخریب کبوترخانهها را سرعت بخشید. اگرچه در دورۀ معاصر کاربری ابزارها و شیوههای نوین جای کارکرد کبوتر و کبوترخانهها را در کشاورزی گرفته است؛ اما میتوان از این پدیدۀ فرهنگی و معماری بهعنوان یکی از جاذبههای منحصربهفرد گردشگری بهره برد؛ نظیر آنچه در کشور همسایه، ترکیه انجام میشود.
برای دانلود نسخه کامل ماهنامه اینجا کلیک کنید.
ما در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
Inestagram:baraye_farda
telegram:@barayefardaa
مطلبی دیگر از این انتشارات
بایدها و نبایدها در تربیت کودک
مطلبی دیگر از این انتشارات
حاشیهنشینی و هویتهای حاشیهای
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی بزرگان حاشیۀ زایندهرود به روایت تاریخ مؤنث