دنیای دیفای - بخش اول: قراردادهای هوشمند
مقدمه
همه ما هر روزه با عملیات ساده نقل و انتقال پول و یا عملیات پرداخت سر و کار داریم. هنگام خرید کالا از یک فروشگاه، خرید اینترنتی، کارت به کارت، دریافت پول از خودپرداز و ... همگی از این جملهاند. این امور، سادهترین، رایجترین و در عین حال حیاتیترین امور روزمره زندگی بشر است. در سطحی فراتر، شاید تاکنون برایتان پیش آمده که به بانک مراجعه کرده و پس از طی فرآیندی زمانبر، سپردن وثایق و تضامین لازم و موافقت بانک، وام دریافت کرده باشید. یا این که با مراجعه به بانک، به منظور کسب سود ثابت ماهانه، اقدام به سپردهگذاری کرده باشید. تمامی این امور و سایر عملیاتهای پرکاربرد مالی، امروزه توسط نهادهای واسط (Third Party) و متمرکز (Centralized) صورت میپذیرد. نهادهایی که آنقدر بزرگ و ذینفوذ هستند که عملاً تصور جهان فاقد آنها (حداقل تاکنون) ناممکن به نظر میرسد و هرگونه اخلال در سیستم آنها، به معنای اخلال و ناپایداری در زندگی عادی شمار عظیمی از مردم میباشد.
امور مالی نامتمرکز (Decentralized Finance) یا به اختصار؛ دیفای (DeFi)، با این ایده متولد شد که دست نهادهای واسط را از امور مالی رایج در جهان کوتاه کرده و تمام عملیاتهای کنونی -از دریافت و پرداخت پول گرفته تا وامگیری و وامدهی و انواع سرمایهگذاریها- را به دنیایی نامتمرکز بسپارد؛ دنیای دیفای. این دنیای نوظهور، اگرچه هنوز در بدو طفولیت خود به سر میبرد و به بلوغ کافی نرسیده، اما همچون دنیای مالی کلاسیک، حوزهای بسیار فراگیر و متنوع از قابلیتها، کاربردها و امکانات را عرضه نموده که به تدریج تکامل یافته و گمان میرود در آیندهای نزدیک، جهان مالی را تصاحب کند.
قصد داریم تا طی یک سلسله مطالب مفصل و به مرور، در شمارههای مختلف بامارکت از وبسایت باسیگنال، به معرفی حوزههای متنوع و جذاب دیفای بپردازیم و در این حین، پروژههای شاخص دیفای را بررسی کنیم. سعی ما بر آن است تا پروژهها و مفاهیم ارائه شده، از جنبه آشنایی با روشهای سرمایهگذاری و کسب درآمد نیز به شما کمک نموده و شما را از این حیث مجهز نماید. اما قاعدتاً برای دستیابی به دانش فراگیر و تسلط در هر زمینهای، نیاز به مقدماتی است که در این شماره از بامارکت به معرفی و توضیح یکی از مهمترین مقدمات فضای دیفای، یعنی مفهوم «قراردادهای هوشمند» میپردازیم. با ما همراه باشید و شمارههای دیگر بامارکت را دنبال کنید.
قرارداد هوشمند چیست؟
قرارداد هوشمند (Smart Contract) یک قطعه کد است که میتواند به صورت خودکار و کاملاً قابل پیشبینی اجرا گردد. این قراردادها تاکنون به منظور حفظ اطمینان و امنیت معمولاً بر بستر بلاکچین پیاده و اجرا شدهاند. قراردادهای هوشمند، قابلیت دریافت، ذخیره و ارسال سرمایه و همچنین افزودن قراردادهای هوشمند دیگر به خود را دارند. این نوع قراردادها، از جهت حذف دخالت تصمیمات انسانی که امکان خطای بالایی دارند حائز اهمیتاند؛ هرچند همین عامل، خود شامل ریسکهایی نیز میباشد که در شمارههای بعدی به آنها خواهیم پرداخت. اگر قرارداد هوشمند را با دستگاه فروش خودکار (vending machine) مقایسه کنیم، به شباهت جالبی میان این دو پی میبریم. هر دوی آنها برنامهدهی شده بوده و از طریق مکانیزمهای کاملاً از پیش تعیینشده و قطعی کار میکنند که امکان دور زده شدن و یا انجام فرآیند به طریقهای گوناگون در آنها وجود ندارد. اگر به وندینگ ماشین، برای یک نوشابه 2 دلاری، یک سکه 1 دلاری بدهید، برایتان عمل نخواهد کرد اما اگر سکه 3 دلاری درون آن بیاندازید، 1 دلار به شما برمیگرداند.
قرارداد هوشمند کاملاً متکی بر اطلاعات موجود بر بستر بلاکچین است. این قرارداد، امکان مبادله دوطرفه بر بلاکچین را فراهم میکند؛ مثلا من در ازای پرداخت 10 واحد از توکن A به شما، از شما 15 واحد از توکن B دریافت میکنم. اما انجام این تراکنش نیازمند دسترسی قرارداد هوشمند به اطلاعات دقیق و بهروز شدهی حاوی نرخ مبادله بین توکن A و توکن B، در لحظه مبادله است چرا که ممکن است این نرخ در زمان دیگری تغییر کرده و به ازای هر 10 واحد از توکن A در برابر 13 واحد از توکن B باشد. بنابراین یک قرارداد هوشمند، نیازمند دسترسی به اطلاعات دنیای واقعی است. به این منظور، سرویسهای اوراکل (Oracle) طراحی شده تا واسطه انتقال اطلاعات از جهان بیرون به درون بلاکچین باشند. اما لازم است تا سرویسهای اوراکل هم قابل اطمینان باشند؛ لذا شبکههای اوراکل متعددی طراحی شده تا با اهداف انگیزشی خاص، اطلاعات دقیق را فراهم و در اختیار بلاکچین قرار دهند؛ مانند پروژه Chainlink.
اتریوم (Ethereum) شبکهای است مبتنی بر زبان برنامهنویسی Solidity که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی کرده و به برنامهنویسها این امکان را میدهد تا چنین قراردادهایی را بر بستر آن نوشته و پیادهسازی کنند. در اتریوم تمامی قراردادهای هوشمند، تغییرناپذیرند به این معنی که امکان اصلاح و ویرایش آنها وجود ندارد. البته این ویژگی هم خود زمینهساز ریسکهایی است که بعداً در مورد آن بحث خواهیم کرد. شبکه اتریوم، محبوبترین و پراستفادهترین پلتفرم قراردادهای هوشمند است و تمام آنها از ویژگی بسیار مهم نامتمرکز بودن برخوردارند چرا که هیچ ماشین واحدی برای کنترلشان وجود ندارد. البته این شبکه، رقبای محدودی همچون کاردانو، ایاس، تزوس و ترون هم دارد که هر یک اکوسیستم خاص خودشان را دارند.
مقایسه قرارداد هوشمند با نمونه سنتی آن
فرض کنید دو شخص به نام های علی و حسین قصد انجام یک مبادله دارند. قرار است علی n واحد از سکه A را به حسین داده و حسین هم m واحد از سکه B را در عوض به علی بدهد. در فضای سنتی و خارج از بلاکچین، این دو نفر، به منزله اطمینان بخشی به مبادله مورد نظر و به جهت ریسک کلاهبرداری یکی از طرفین، لازم است تا به شخص ثالثی مراجعه نموده و با دادن وکالت به او و تنظیم یک سند و همچنین در ازای پرداخت مبلغی معین به آن شخص، این مبادله را برای آنها انجام دهد. اما اگر خود شخص ثالث قابل اطمینان نباشد چه؟ چنین فرآیندی مانند قرارداد هوشمند یا یک وندینگ ماشین قطعی و قابل پیشبینی نیست و میتواند خروجیهای متفاوتی داشته باشد.
در عوض، یک قرارداد هوشمند از جهت برنامهدهیشده بودن، کاملاً قابل پیشبینی عمل کرده و تخلفی در فرآیند آن راه ندارد. همچنین یک قرارداد هوشمند قادر به ذخیره نمودن سرمایه در داخل خود است که چنین چیزی در مدل سنتی ممکن نیست. از نظر سرعت انجام مبادله هم قرارداد هوشمند بسیار بهتر از نمونه سنتی عمل میکند و ساعات اداری و غیراداری و روزهای تعطیل و غیرتعطیل برای بلاکچین بیمعناست. هزینه مبادله از طریق قرارداد هوشمند نسبت به مدل سنتی (مثلا مراجعه به یک بانک یا مؤسسه مالی) هم پایینتر است چرا که در محاسبه هزینه، نه صرفاً کارمزد انجام یک تراکنش، بلکه ریسکهای پنهان هم مورد محاسبه قرار میگیرند. از منظر تکرارپذیری و قابلیت استفاده مجدد، همان قرارداد هوشمند بین علی و حسین میتواند بین هر دو نفر دیگر اجرا شود و نیازی به نوشتن قرارداد جدیدی نیست؛ در حالی که در نمونه سنتی باید قرارداد جدیدی تنظیم شود و طرفین آن قرارداد را امضا کنند. ریسک تقلب برای نهاد واسط در مدل سنتی بالاست؛ یعنی ممکن است یکی از طرفین به هر نحوی با جعل و سندسازی، مرتکب تقلب شود در حالی که در یک قرارداد هوشمند، تراکنش لزوماً با امضای دیجیتال (Digital Signature) اعتبارسنجی و سپس در صورت مطابقت انجام میشود.
موارد کاربرد
به طور کلی موارد کاربرد یک قرارداد هوشمند بسیار فراتر از حوزه دیفای است اما از آنجایی که هدف ما در این نوشتار، صرفاً پرداختن به دیفای میباشد، به عنوان آخرین مطلب از این بحث و به طور مختصر برخی دیگر از موارد استفاده قرارداد هوشمند را نام میبریم:
1- پرداخت (payment)
2- امور مالی نامتمرکز (DeFi):
الف) استیبلکوین های نامتمرکز که ارزش آنها در حدود یک دلار آمریکا نگه داشته میشود. MakerDAO یکی از پروژههایی است که در این زمینه کار میکند.
ب) فراهمسازی نقدینگی خودکار بصورت نامتمرکز؛ مانند Uniswap و Kyber Network
3- زنجیره تأمین (Supply Chain) با هدف تأمین شفافیت بیشتر؛ مانند پروژه Origin Trail
4- جذب سرمایه (Crowd Funding)
5- اپلیکیشنهای نامتمرکز (DAPPs)
مطلبی دیگر از این انتشارات
بامارکت (شماره1) - شکست حمایت ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
دنیای دیفای - بخش دوم: امور مالی نامتمرکز چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نرخ بهره، تورّم و اوراق؛ چه همبستگیای وجود دارد؟