امتحان ، بزرگترین عیب نظام های آموزشی

برخلاف نظام های آموزشی که در هر کشوری با کشور دیگر تقریبا متفاوت است ، در تمام این نظام های آموزشی تقریبا یک چیز یکسان است و آن هم امتحان است همه جا متحد و یک شکل ( و با تفاوت بسیار اندک ) برگزار می شود، و درد و ضعف اصلی تمام این نظام ها در سراسر جهان هم همین امتحان است !

امتحانات خر است !

تمامی نظام های آموزشی در تمامی جهان یک ادعای بزرگ بیشتر ندارند و آن هم این است :

ما شما را برای جهان واقعی و دنیای کار آماده می کنیم !

خب همین اول کار بیاید با هم فکر کنیم ، در شرایط امتحان شما یکسری مطالب را از قبل حفظ می کنید و یا یادمیگیرید و در یک شرایط استریل شده و به دور از هر گونه ارتباط باید مطالب حفظ شده را در محل در نظر گرفته شده وارد کنید ، آیا جهان واقعی به این صورت است ؟ آیا اگر شما مثلا در هنگام نقشه کشی به مشکلی بر بخورید از همکار خود سوال نخواهید کرد و یا نگاهی بر روی کتاب های خود نخواهید انداخت و یا سرچی در اینترنت نخواهید کرد ؟ آ یا می گویید نه من باید مانند یک سوپرمن ، از حافظه خود استفاده کنم و از هیچ ابزاری در مسیر خود استفاده موثر نکنم ؟ آیا این نشانه بارز خریت نیست ؟!

دیوانگی به نام امتحان

خب با توجه به مطالبی بالا چرا اصلا فردی که هدفش آماده کردن انسان ها برای جهان واقعی است ، از این وسیله ( امتحان ) برای تبدیل انسان ها به نمره استفاده می کند ؟

پاسخش ساده است : به دلیل اندازه گیری !

اندازه گیری چیز ها از دیرباز یکی از مشکلات انسان ها بوده است و حالا اندازه گیری خودش ( به دلیل پیچیدگی های ذاتی که دارد ) که دیگر بماند ... ، این روش احمقانه ( امتحان ) که با کمترین فکری می توان به بی مصرف بودن آن در راستای هدف بیان شده پی برد فقط به یک دلیل مورد استفاده می گیرد و آن آسان کردن اندازه گیری دانش ما و مقایسه شما با دیگران است !

خب شاید بعد از خواندن خطوط بالا شما هم پس از کمی اندیشیدن به وضع موجود راضی شوید و با خود بگویید خب راه عادلانه دیگری برای سنجش یک انسان وجود ندارد !

اگر اینچنین می اندیشید بدانید در حال اشتباه کردن هستید ، ما روشی داریم که بسیار از روش یاد شده بهره ور تر است

ارائه دادن راز مهک میزان یادگیری یک انسان

انسان ها از دیرباز ( تقریبا از زمان روم باستان ) تا به حال در حال ارائه مفاهیم در قالب ارائه بوده اند ، چند لحظه صبر کنید ، مفاهیم ؟ بله مفاهیم نه حفظیات !

کافی است نظام های آموزشی قدری انرژی و وقت بیشتری برای رسیدن به هدف خود در نظر بگیرند و از هر انسان بخواهند هرچیزی که از مطالب تدریس شده فهمیده است را به بقیه ارائه دهد !

در زمینه های مالی که خطا و اشتباهات در آن به شکل چشمگیری پایین است ، مدت هاست که دیگر تقریبا امتحانی وجود ندارد و بیشتر فرایند ها به شکال ارائه دادن به پیش می روند ، آیا زمان آن نرسیده که نظام های آموزشی هم به این سمت و سو و به طرف هدف واقعی خود گام بردارند ؟؟؟