طنزنویس و خبرنگار
از مخبرِ امام علی تا مخبرِ رئیسی
هرکس برای چند روز در یک ارگان دولتی فعالیت کرده باشد میداند که بازدید سرزده یک مسئول از یک نهاد تقریبا امری غیرممکن است. مگر اینکه طرف مثل شخصیت اول سریال مدیرکل تغییرچهره بدهد و با لباس مبدل بدون اینکه به کسی بگوید برود داخل آن نهاد. دیروز رستم قاسمی بدون اطلاع قبلی و به طور کاملا سرزده با لباسی که مثلا میخواست جلب توجه نکند از راهآهن تهران بازدید کرد. همینقدر بگویم که هنوز به ایستگاه نرسیده بود ما همه اطلاع داشتیم. این مورد تازه یکی از موفقترین بازدیدهای سرزدهای است که من به چشم خود دیدم. معمولا اطرافیان آن مسئول بین مدیران آن نهادی که قرار است از آن بازدید به عمل بیاید دوستانی دارند که فقط یک پیامک میخواهد تا بازدید از سرزده به شبهسرزده تبدیل بشود. یعنی پرسنل طوری رفتار میکنند که یعنی غافلگیر شدند اما در واقع همه چیز از قبل برنامهریزی شده است. این وسط فقط آن مسئول طفلک است که خیال میکند سرزده در حال بازدید است.
_
در شیوه حکمرانی اسلامی هم خیلی به بازدید سرزده اشاره نشده است. امام علی (ع) هم خیلی نشنیدیم که برای بازدید از یک ولایت به طور سرزده به آنجا برود. اصلا امکانش نبود. اما پس امام علی برای آنکه از امورات والیان شهرهای زیر نظر خود آگاه بشود چه میکرد؟ در روایات آمده است که ایشان هر فردی را که به عنوان والی یک منطقه انتخاب میکرد، چندین و چند نفر را هم برای نظارت بر کار او به صورت پنهانی در دستگاهش یا در مردم شهرش قرار میداد. این افراد نحوه مدیریت آن والی را رصد میکردند و مدام به امام علی گزارش میکردند. یعنی اصلا نیازی نبود امام علی برای آگاه شدن از اوضاع به طور سرزده از جایی بازدید کند. اصلا نیاز نبود مردم آن شهر برای شکایت از والی خود نزد امام علی بیایند. نه اینکه نمیآمدند، میآمدند ولی این سبک مدیریت، ناکارآمدی را به حداقل میرساند. نکته جالب اینجاست که آن افراد که به طور پنهانی رفتار والی شهر را رصد میکردند، برای خود آنها هم افرادی گماشته شده بود تا مبادا خلاف واقع را به امام برسانند. به چنین افرادی که به طور پنهانی در دم و دستگاه حکومت یا مردم شهر قرار میگرفتند و اطلاعات را به امام میرساندند در اصطلاح «مخبر» میگفتند.
_
البته این مخبر با آن مخبری که آقای رئیسی در دم و دستگاه خود قرار داده است اندکی تفاوت دارد. من هم در این مطلب قصد مقایسه ندارم چون در تمام این سالها متوجه شدیم که اسلام و حدیث و روایات و نهجالبلاغه و... فقط برای مردم است. این مردم هستند که باید مانند یاران علی رفتار کنند. حکومت اما نیازی نیست مانند حکومت علی باشد. این مردم هستند که باید قناعت کنند، جهاد کنند، در راه اسلام مبارزه کنند، نماز و روزه و حج و خمس و زکاتشان به راه باشد. ولی نوبت به حکومت که میرسد ناگهان مناسبات سیاسی و اجتماعی روز با مناسبات سیاسی و اجتماعی زمان امیرالمومنین فرق میکند. ناگهان بسیاری از احادیث و روایات جعلی و فاقد سند میشوند. ناگهان تعابیر دیگری از اسلام و حکومت اسلامی رو میشود.
_
نقد من هرگز به سید ابراهیم رئیسی نیست و من او را فرد فوقالعاده خوبی میدانم. نقد من به ساختار است. ساختاری که هر مسئولی ولو پاکدست و کارآمد را در خود غرق میکند. ساختاری که نمیگذارد یک نفر مانند امام علی رفتار کند. این ساختار همه را مانند خود میکند. حتا من و شمایی که الان خیلی ادعایمان میشود هم اگر جای رئیسی باشیم در بسیاری از اوقات نمیتوانیم آرمان خود را عملی کنیم. ما هم باید سهم بدهیم، راه بدهیم و از بسیاری از موضوعات چشمپوشی کنیم. ما هم باید به همین بازدیدهای سرزده که خیلی سخت است سرزده واقعی باشند بسنده کنیم. این بازدیدهای سرزده اگر واقعا هم سرزده باشند باز به جز همان جو روانی بر مخاطب تاثیری ندارند. که اگر داشتند بعد از این همه بازدید سرزده از زندان اوین، آن فیلمها از آنجا منتشر نمیشد. فقط یادمان باشد اگر چند بار دیگر این بازدیدهای سرزده و غیرسرزده انجام بشوند مردم به آن عادت میکنند و دیگر آن تاثیر روانی را هم نخواهد داشت. پس باید دنبال یک راه چاره اساسی بود. باید دنبال درمان بود نه مسکن موقتی. به نظر من راه درمان بعد از ایجاد شفافیت کامل و نظارت سفت و سخت، گماشتن تعداد زیادی مخبر در بنده حکومت است. منتها از این مخبرها نه. از آن مخبرها.
خلاص
مطلبی دیگر از این انتشارات
میا پلیز کیست و کوروش با او چه نسبتی دارد(همه چیز درباره میا پلیز)
مطلبی دیگر از این انتشارات
شجریان نوآور یا مونتاژ کار؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی سریال بریکینگ بد: حقایقی که نمیدانستید!