ملاقات حضوری یا تماس تلفنی؟

یکی از راه‌های صرفه‌جویی در زمان اینه که این گفت‌و‌گوها رو به اسکایپ یا تلفن منتقل کنیم. معتقدم که در بیشتر مواقع اطلاعاتی که در گفت‌و‌گوی حضوری به دست میاد، ارزشِ خیلی بیشتری نسبت به چند تا تماس تلفنی داره. من به شخصه وقتی رو‌در‌رو با مردم صحبت می‌کنم، به اندازه کافی گیج می‌شم. حالا اگه حالت‌های چهره و زبان بدنشون رو نبینم دیگه واویلا.

به زبان ساده‌تر، تماس‌های تلفنی به هیچ وجه قابلیت‌های ملاقات‌های حضوری رو ندارن. تو یه ملاقات حضوری، وقتی یک نفر با شما قهوه می‌خوره، این پتانسیل، که به عنوان دو تا دوست با هم صحبت کنین وجود داره. می‌تونین یه کم راجع به بازار گپ بزنید یا یک گفت‌و‌گوی صمیمی‌تر داشته باشید و ازش لذت ببرید.

گفت‌و‌گوهای تلفنی یا اسکایپی این‌طور نیستن. تماس‌های تلفنی معمولاً بینِ کارهای روزانه اتفاق میافته و مردم سعی می‌کنند که هرچه زودتر تلفن رو قطع کنند. هیچ‌کس انتظار نداره پشت تلفن «گپِ دوستانه» بزنید و به همین دلیل گفت‌وگوهای تلفنی خودکار «رسمی‌تر» می‌شوند؛ درست همون اشتباهی که دوست ندارید اتفاق بیافته.

تماس‌‌های تلفنی بیشتر شبیه مصاحبه‌ از روی کاغذ هستند تا یک گفت‌و‌گوی عادی، که البته واقعاً هم اینطوری هست. دلیل این موضوع محدودیت‌های ذاتی تلفن به عنوان یک رسانه‌ است.

به‌علاوه، کسی پشت تلفن باهاتون رفیق نمی‌شه. پشت تلفن اون صمیمیتی که بعداً بهش نیاز پیدا می‌کنید وجود نداره. شاید اوایلِ کار تماس‌های تلفنی به نظرتون سریع‌تر و بهتر باشند ولی دلیلِ این تصورتون اینه که شما هنوز نمی‌تونید همه‌ی مزایای روابطِ رودررو با مشتری‌هاتون رو ببینید. مزایایی که تو درازمدت تو وقت‌تون صرفه‌جویی می‌کنند و به کسب‌و‌کار کمک می‌کنند.

بعضی از صاحب‌نظران، تماسِ تلفنی رو بیشتر ترجیح می‌دهند و گفت‌وگو با مشتری از طریقِ تلفن رو توصیه میکنند. ولی اگر از من می‌پرسید، به نظرم کارتون رو با یک ملاقات حضوری شروع کنید و از پرسش‌نامه یا تماسِ تلفنی استفاده نکنید. معمولاً صرفه‌جویی در وقت بیشتر از اینکه یک دلیلِ منطقی باشه، یک بهونه است برای فرار از دردسرها و سختی‌های گفت‌وگوهای حضوری.