دریانوردِ خسته
کتاب دستبهکار شو
آیا اهداف و آرزوهایتان دورازدسترساند؟ نمیتوانید شروع کنید؟ توان ادامهدادن ندارید؟ شما تو دردسر افتادید. دارید با تمام وجود علائمش را حس میکنید، اینجاست که آمادهی شنیدن حرفهای «استیون» و این کتاب هستید.
و اینجاست که به بنبست میرسیم. وحشت یهویی سرتاپامون رو فرامیگیره؛ اعتمادبهنفسمون از هم میپاشه و شبهنگام ناگهان خیس عرق از خواب بیدار میشیم و اون صدای لعنتی دوباره داره مغزمون رو میخوره که «اون قدرها هم کارت خوب نیست».
- دستبهکار شو، استیون پرسفیلد
ممکن است آرزوی شما، نوشتن کتاب، ساخت کسبوکاری پرسود، بنیانگذاری یک خیریه و یا نقاشی یک اثر افسانهای باشد. از همان لحظه که به دنبال آرزوهای خود میروید، ترس بهعنوان یک مقاومت، درون شما رشد میکند و به اژدهایی تبدیل میشود که تمام شور و اشتیاق شما را میبلعد؛ شروع به اهمالکاری میکنید و به آرزویتان، برنامهتان و حتی خودتان هم شک میکنید. همین عوامل اهریمنی، شما را از رسیدن به اهداف و آرزوهایتان باز میدارد.
متاسفانه بسیاری از مردم، همچین موقعیتی را تجربه میکنند، اما این مقاومت از کجا سروکلهاش پیدا میشود؟ چرا بهطور مداوم ظاهر میشود؟ اصلا میشود آن را از بین برد؟
دشمن وجود داره؛ یه نیروی باهوش و فعال و بدجنس که در مقابل ما صف کشیده.
قدم اول اینه که وجودش رو قبول کنیم؛ این شناخت بهتنهایی قدرت زیادی داره، طوری که زندگی منو نجات داده و زندگی شما رو هم نجات خواهد داد.
- دستبهکار شو، استیون پرسفیلد
هدف استیون پرسفیلد در کتاب «دستبهکار شو» این است که تمام چیزهایی را که لازم است یاد دهد تا شما علل پیدایش مقاومت را شناسایی و از تسلط آن بر خودتان جلوگیری کنید. تکنیکهای مختلفی را به شما یاد میدهد تا به ادامهی کارتان بازگردید و رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید.
البته که مقاومت، تنها دشمن ما نیست؛ فهرستی از دشمنانی که در مقابل ما صف کشیدهاند:
- مقاومت (برای مثال، ترس، عدم اعتمادبهنفس، پشت گوشانداختن، عادت، عدم تمرکز، کمرویی، غرور، خودپرستی، خودبیزاری، کمالگرایی)
- تفکر منطقی
- دوستان و خانواده
بااینحال در این نبرد، تنها نیستیم و متحدانی ما را همراهی میکنند:
- حماقت و نادانی
- کلهشقی (خودرأی بودن)
- باور کورکورانه
- اشتیاق
- مساعدت (نقطٔه مقابل مقاومت)
- دوستان و خانواده
احتمالا از دیدن «حماقت» و «کلهشقی» در ردیف متحدانتان تعجب کردید. اتفاقاً حماقت و کلهشقی از مهمترین متحدان ما هستند.
حماقت از این جهت که در این راه سخت و طاقتفرسا باید اصلا در باغ نباشیم تا مقاومت کمرنگ شود. کلهشقی از این جهت که باید باور داشته باشیم که تحت هر شرایطی بالاخره موفق خواهیم شد. پس باید تظاهر به نادانی کرد و خودرأی بود و همچنان نباید اجازه به مغز داد که فکر کند. بله؛ درست خواندید؛ به مغزمان اجازه ندهیم که فکر کند. نویسندهی کتاب هم از این عبارت استفاده و منظورش را شفاف کرده.
در آنجا که فکر کردن نهی شده، منظور وراجیِ «ذهنِ میمونی» است که اصطلاحی در میان بوداییهاست. این نوع تفکر، همان سَرِهَم کردن هرچیزیست که افراد نزدیکمان و معلمهایمان میگفتند و تکرار همان حرفهاییست که در جامعه شنیده میشود. منظور از «فکر نکنید» این است که به وراجی ذهنتان، همان تصاویر و نظرات بیربط و یا بیاساس و مخربی که روی صفحهنمایش ذهنتان نقش میبندند، گوش ندهید چون که این مقاومت بهراحتی روی شما مسلط میشوند.
زمانیکه این کتاب مطالعه کنید، یاد میگیرید که چگونه بر مقاومت، آن اژدهای موذی، غلبه کنید، و خواهید فهمید که چرا شکست، منجر به موفقیت میشود.
پس منتظر چی هستید؟ این شما و آقای استیون پرسفیلد :).
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب تست مامان
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب کافه چرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب «حیات سینماتیک» نوشتهی مجید باقرزاده و مسعود نقیپور