وقتی تام هنکس نویسنده می‌شود...

خیلی سعی کردم مثل عکسای تبایغاتی اینستاگرام بشه :-)
خیلی سعی کردم مثل عکسای تبایغاتی اینستاگرام بشه :-)

نام کتاب: ماشین تحریر عجیب

نویسنده:تام هنکس

مترجم:نیلوفر خوش زبان

ناشر :نشر نون

تعداد صفحات:416

سلام به خواننده این پست، امشب اومدم با یه نقد جدید از کتاب داستان آقای بازیگر معروف تام هنکس.
البته همین اول ماجرا باید بگم من نتونستم کتاب رو کامل بخونم اما بذارید دلیلش رو پایان همین پست بهتون بگم. پس نقد من یه جورایی نصفه و نیمه است اما گمان می‌کنم با خوندنش متوجه می‌شید که کتاب ارزش خوندن داره یا نه.
قطعا خیلی از ما با شنیدن اسم "تام هنکس" یاد فیلم بینظیر فارست گامپ و خیل عظیمی از شاهکارهای سینمایی می‌افتیم که این مرد در اون‌‌ها نقش‌افرینی کرده.
تام هنکس همیشه ثابت کرده که بازیگر فوق العاده‌ایه اما ایا نویسنده خوبی هم هست؟
عنوان کتاب شما رو به سمت یه رمان فانتزی سوق می‌ده اما باید بدونین که اصلا و ابدا اینجوری نیست.
کتاب مجموعه‌ای از 17 تا داستان کوتاه به سبک رئاله و هیچ خبری از اتفاقات غریب و ماشین تحریرهای به اون صورت عجیب نیست، یا حداقل تا 150 صفحه‌ای که من خوندنم نبود.
چیزی دیگه‌ای که نظرم رو جلب کرد، این بود که (همونطور که توی تصویر می‌بینید) مترجم به هیچ عنوان اسمی از داستان کوتاه روی جلد نبرده بود، درنتیجه من و شخص دیگه‌ای که همزمان کتاب رو برداشته بودیم برای خرید، ذهنیتی از یه رمان طولانی 400صفحه‌ای داشتیم که این ایده بعد از رسیدن به خونه و شروع کتاب کاملا نابود شد.

اما بریم سراغ نقاط قوت کتاب: می‌تونم بگم توجه زیاد تام هنکس به جزئیات و تصویر سازی خوب باعث میشه خیلی از اتفاقات داستان‌ها رو براحتی توی ذهنتون تصور کنین و ازش لذت ببرید. نکته جالب دیگه نمود بارز احساسات و عواطف انسانی زیادی توی هر داستان آقای بازیگر بود که باعث می‌شد هر داستان برای خواننده ملموس و قابل توجه باشه. می‌تونم بگم انصافا توی این مورد آقای بازیگر خیلی شبیه به شخصیتش توی فارست گامپ عمل کرده و نتیجه خوبی هم بدست آورده.
اما برسیم به من که چرا کتاب رو تموم نکردم. باید بگم وقتی ذهنیتی که از کتاب داشتم از بین رفت واقعا توی ذوقم خورد و از طرفی با تمام نکات مثبتی که از کتاب گفتم داستان‌ها برای من خیلی پربار نبودن و اون پیچش و جذابیتی که من می‌خواستم رو نداشتن. برای همین هم در نهایت کتاب رو بستم و توی کتابخونه گذاشتم.
برنامم اینکه هر کسی که از کتاب خوشش اومد رو تشویق کنم که کتاب رو با خودش ببره خونه و بخونه :-)
از طرفی هم یاد گرفتم که دیگه گول عنوان از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز رو نخورم.
در نهایت باید بگم کتاب می‌تونه برای کسایی که طرفدار داستان کوتاه و سبک رئال هستن خیلی انتخاب خوبی باشه اما برای من که نبود.
مثل همیشه امیدوارم به دردتون بخوره.
حامی