چرا در یک تیم باید بتوانیم همدیگر را ببخشیم ؟
یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید ، تیمی متشکل از تعداد مشخص ورزشکار با قابلیت های شناخته شده .
یکی دروازهبان است ، یکی حمله ، یکی خوب دفاع میکند ، یکی بازی سازی بلد است و دیگری میتواند به تیم سازماندهی کند.
با همین شناخت که از اعضای تیم از یکدیگر دارند، به یک ساختار و الگوی همکاری میرسند و آرام آرام یاد میگیرند که چطور میتوانند در کنار یکدیگر عملکرد بهتری داشته باشند .
هرچه تیم قوی تر شود، آمادگی بیشتری در برابر طیف گسترده تری از شرایط را هم بدست میآورد.
مثلا تیم یاد میگیرد در هوای سرد چطور بازی کند
یا در برابر یک تیم دیگر که ساختار حمله دارند چطور دفاع کند
یا چطور در فرصت ها از آرایش دفاعی به حملهگر تبدیل شوند
اما همیشه موفقیت تیمها به شرایط روتین و از پیش تعریف شده و تمرین شده وابسته نیست .
معمولا تیمها در شرایطی نتیجه را واگذار میکنند که ، اصلا برای وضعیت پیش آمده آمادگی و تمرین نداشتهاند
بهم ریختگی، سردرگمی ، بی نظمی و عدم انسجام عواملی است که اغلب میتواند موجب شکست تیمها شوند.
برای درک دقیق تر مساله یک مسابقه حساس را تجسم کنید که نتیجه این مسابقه میتواند برنده بازی را به یک جایزه بزرگ برساند.
در این مسابقه همه چیز با هم برابر است و نتیجه بازی در مدت قانونی بازی برابر تمام میشود .
تا این جا شرایطی است که تک تک افراد تیم برای آن بارها تمرین کردهاند
اما کار به ضربات پنالتی میرسد
جایی که تمام فشار و وزن مسابقه در هر لحظه روی دوش فقط یکی از اعضای تیم سنگینی میکند .
تصور کنید که در جام جهانی پشت توپ ایستادهاید و اگر گل بزنید تیمتان به جام می رسد و اگر گل نزنید کل تیم و بیشتر از آن تمام هواداران را نا امید کردهاید.
چنین فشار روانی روی شما قطعا میتواند عملکرد شما را تضعیف کند.
اگر در شرایط نرمال میخواستید پنالتی بزنید، با مهارت و تمرینی که داشتید شاید 90 درصد شانس موفقیت داشتید
اما با چنین فشار روانی که روی دوش شماست ، شانس موفقیتتان بسیار کمتر است.
قطعا تیمها در شرایط تمرینی نمیتوانند این شرایط را شبیهسازی کنند ، پس عملا هیچ وقت برای این وضعیت روانی نمیتوان تمرین کرد.
در این شرایط چه چیزی میتواند به شما کمک کند که بیشترین پرفورمنس را داشته باشید ؟
این که بدانید صرف نظر از نتیجه هم تیمیها هرگز به توان شما شک نخواهند کرد
این که بدانید اگر گل نزدید ، تیم شما را خواهد بخشید و خبری از شماتت نیست
اینجاست که این مهارت پنهان در تیم سازی به فریاد تیم می رسد و تیم و نتیجه را نجات میدهد
معتقدم که شاید علاوه بر مهارتهای عمومی تیم سازی ، حتما باید روی تقویت شاخص های زیر برنامه ریزی شود تا تیمها در گلوگاه های حساس از هم نپاشد
1- اعضای تیم باید بتوانند به همدیگر اعتماد کنند
2- اعضای تیم باید بتوانند همدیگر را ببخشند
3- اعضای تیم باید مطمین باشند که تلاششان با نتیجه قضاوت نمی شود
این موضوعات عینا در تیم های کسب و کاری هم مشاهده میشود . حیات کسب و کارها، در مسیر توسعه و بلوغ بارها در گلوگاه ها و بحران های پیش بینی نشده، وابسته به میزان تاب آوری و توان پاسخ گویی تیم در شرایط دشوار است .
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیا تا غم فردا نخوریم؛ نقدی کوتاه بر فیلم انجمن شاعران مرده
مطلبی دیگر از این انتشارات
برف در تابستان
مطلبی دیگر از این انتشارات
انسان بودن درد دارد