کوفه بازار است این شهر خراب
بچگیِ ما بچه های دهۀ شصتی با شعارهای پرشور، با مشت های گره کرده و با رگِ گردن های برآمده از هیجانِ بزرگ ترها گذشت. بچه ها می بینند و تکرار می کنند، ما هم می دیدیم و تکرار می کردیم؛ شعارهایی که در نمازجمعه های شلوغ، در تظاهرات های پرشمار برای اعلام برائت یا حمایت سر می دادیم.
بچه بودیم، نمی دانستیم معنای شعارها چیست؟ مشت های گره کرده و ضرباهنگ آهنگینِ شعارها جذبمان می کرد. هنوز ضرباهنگش مثل روزِ اول در گوشم می پیچد: «ما اهل کوفه نیستیم علی(ع) تنها بماند.»
نوجوان که شدیم دانستیم که کوفیان، علی(ع) را تنها گذاشتند. آزارش دادند. این قدر می دانستیم که علی(ع) از کوفیان راضی نبود. در مسجدِ همین شهرِ هزار رنگ، مناجاتِ معروفش را می خواند: «اللهُم اِنی اَسئَلُکَ الاَمان....» امان هایی که خدا از علی(ع) در روزقیامت می خواست. بعداً دانستیم اهالی این عروسِ هزار داماد بود که چند هزار نامه به فرزندش نوشتند و بعد با کیسه های زر و تزویر و ترس مجاب شدند برای رضای خدا مقابلش بایستند و با او بجنگند. این اُف و نفرینِ ما بود که همیشه نثار کوفیانِ پیمان شکن می شد.
بزرگ تر که شدیم و آمدیم به دهۀ هفتاد، شاعر آئینی مرحوم آغاسی بود که در اشعارش برخی صفات کوفیان را به رخ کشید:
علی(ع) جان کوفیان غیرت ندارند **** که فرمان تو را گردن گذارند
علی(ع) جان کوفیان خفت پذیرند **** که دامان بلندت را نگیرند
علی(ع) جان کوفیان با کیاست **** جدا کردند دین را از سیاست
کسی چه می داند! شاید کسی از اهالی آن روزهای کوفه مطمئن بود که تاریخ گردن کِشی و عهدشکنیِ اهالی اش را فراموش نمی کند و یقه شان را جایی می گیرد و به کُنج دیوارِ قضاوت می کوبدشان.
بزرگ تر که شدیم، بعضی دغدغه ها رهایمان نمی کرد. حداقل سالی یک بار می آمد و سفت و سخت می نشست کُنج ذهنمان: «من اگه اون زمان توی کوفه بودم و حضرت علی(ع) رو می دیدم! یا اگه به امام حسین(ع) نامه می نوشتم و...»
از آن سال ها خیلی گذشته، اما کوفه هنوز عبرتِ تاریخ است. کوفه همیشه عبرتِ تاریخ خواهد بود؛ حداقل تا حسین و محرّم و عاشورا و ایام ضربت خوردن علی(ع) در تاریخ است، کوفه هم عبرت خواهد بود. کوفه روایت می شود و مردمش قضاوت می شوند. اما از جایی به بعد آدم باید بنشیند و تکلیف برخی چیزها را برای خودش روشن کند. اصلاً چرا و چطور کوفه ایجاد شد؟ چرا حضرت علی(ع) اهالی کوفه را متصف به پرهیزکاری و برتر و برگزیده تر از همه بودن می کرد. علی(ع) که از روی هوس حرف نمی زد.
اگر سؤالات جدیِ دینی دارید و دغدغه دارید و اگر دوستانی دارید که سوالات جدی در این زمینه دارند و اگر بر اساس الگوی تکرارشوندۀ تاریخ، هراسناکِ گرفتار شدن به لغزش های کوفیان هستید، کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی» نوشته آقای محمدحسین رجبی دوانی پاسخی به پرسش های شماست. این کتاب یک شبه دایرۀ المعارف روان و جذاب و در عین حال صمیمی و علمی است که به شهر کوفه و اهالی آن پرداخته است. ادامه این یادداشت نگاهی مروری بر این کتاب است.
کتاب پس از مقدماتی که شامل مقدمۀ علامه دوانی، پدر نویسندۀ اثر، در سه بخش کلی قرار است کوفه و اهالی اش را بررسی و معرفی کند. این سه بخش عبارتند از: 1. ساختار اجتماعی؛ 2. ساختار سیاسی و نظامی؛ 3. ساختار معنوی و علمی.
در هر بخش متناسب با عنوان کلی و ذیل چند عنوان فرعی، نویسنده به ساختارهای تاریخیِ متفاوتی از شهر کوفه و ساکنینش پرداخته است.
به نظر می رسد از آن جا که نویسنده قصد داشته تا منبعی علمی و قابل استناد درباره نقش کوفه در قرون نخستینِ اسلامی بنویسد، به همه جزئیاتی که می تواند به شناخت این شهر کمک کند، پرداخته است. از این جهت حتی به جزئیاتی از جمله قصر، دیر، موقعیت جغرافیایی و جغرافیای تاریخیِ منطقۀ کوفه هم توجه داشته و سپس به سراغ جغرافیای انسانیِ کوفه رفته و به ترکیب نژادی و ملیّت ساکنین آن پرداخته است.
در بررسی وقایعِ ذیل حکومت امیرالمؤمنین در این شهر و جنگ های سه گانه جمل، صفین و نهروان، تمرد اهالی کوفه از فرمان امام برای بسیج، در واقع نوعی روانشناسی مردمان و ساکنین آن دوره کوفه پرداخته است. و کیست که نداند هر شهری و مردمانش می توانند تبدیل به یک عبرت و یا الگویی تکرارشونده در تاریخ شوند و اتفاقاً همین موضوع کتاب را خواندنی تر کرده است.
یکی از بخش های بسیار مهم در این فصل، با عنوان «کوفیان سرشناسی که از امام علی(ع) جدا شدند» از فصول جذاب و خواندنی کتاب محسوب می شود. این موضوع بحث بسیار مهمی است که نویسنده با اشراف بر منابع، به خوبی آن را به سرانجام رسانده است. اهمیت این موضوع از آن جاست که در عالمِ اسلام این موضوع بی سابقه بوده است و نخستین بار توسط سرشناسان کوفه صورت گرفته است. مسئله ای که اهمیت این موضوع را دوچندان می کند، فرار خواصِ کوفه از عدلِ علی(ع) به سفرۀ چرب و پر از تزویر معاویه است.
نویسنده به تفصیل و با محوریت منابع تاریخی، در این بخش به نقش کوفه در دوره های بعد از یزید پرداخته است و در فصل بعدی به سراغ نقش معنوی، علمی و فکری این شهر رفته است.
مساجد مشهور کوفه، مشاهیر صحابه و تابعین، نقش این شهر در روند حرکتِ تشیّع و نقش این شهر در پیدایش فرقه های مذهبی و حوزۀ علمیۀ نجف، از مباحث طرح شده در این فصل هستند. در خاتمه هم با نگاه به تاریخ، تصمیمات و اتفاقات رخ داده در این شهر، نویسنده نگاهی مختصر به نقاط قوت و ضعفِ اهالی این شهر انداخته است؛ برای مثال، در فصل اولِ کتاب، نویسنده به ترکیب نژادی ساکنین کوفه اشاره می کند و از این رهگذر در این بخش به موضوع عقد اُخوت اشاره می کند؛ راهکاری که رسول اکرم برای ایجاد وحدت و مودّت در بین ساکنین مدینه استفاده می کنند. لکن خلفا برخلاف سیرۀ ایشان عمل کرده و به احیای سنت های جاهلی مبادرت می ورزند. به دلیل همین تشتت فضای کوفه در بزنگاه ها و بحران ها فاقد یک پارچگی و وحدت بود.
نثر کتاب علی رغم مستند بودنِ مطالب، روان و خوش خوان است. شاید یکی از آفات مهم در کتاب های پژوهشی این چنینی نثر ثقیل و سختخوان باشد که خوش بختانه این اثر از این مشکل فارغ است.
پاورقی های کتاب که شامل استناد به نقل قول های مستقیم و توضیحات لازم نویسنده است، به جای این که در پایین هر صفحه و یا در انتهای فصل و یا انتهای کتاب جای بگیرند، در فضای کناری هر صفحه قرار گرفته اند. این موضوع به سهولت مطالعه و عدم خستگیِ خواننده یاری می رساند.
در پایان کتاب علاوه بر منابع، با فهرست الفبایی منظمی روبه رو هستیم که شامل نام افراد، اماکن، اقوام و قبایل و فرقه ها، منابع و کتب ذکرشده در همراه با شماره صفحه کتاب است.
می توانید برای مطالعه مطالب بیشتر به مجله کتاب فردا سر بزنید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
آب است که لب تشنه لب های تو مانده
مطلبی دیگر از این انتشارات
تا همیشه عاشورا با عاشورایی ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
جستار| تطهیر تاریخ