دو سوال از آتئیست ها

دو سوال از شما آتئیست ها دارم که فکر می کنید خیلی اهل علم هستید.
آیا قبل از بیگ بنگ انرژی و جرم با بعد از بیگ بنگ یکسان است؟ مگر نباید به لحاظ فیزیکی ما، بقای جرم و انرژی داشته باشیم؟ اگر سطح قبل و بعد انرژی و جرم یکسان نیست، پس یا فیزیک دانان امروزه غلط می گویند یا شما آتئیست ها غلط حرف می زنید.اگر فیزیک دانان غلط میگویند اگر در گذشته اتفاقاتی درخارج از قوانین فیزیکی کشف شده ی فیزیک دانان افتاده، پس چرا امروز امکان ندارد که بیافتد؟ پس آیا این نتیجه ای جز بی اعتباری فیزیک و علم تجربی نیست؟ از کجا بدانیم همیشه نیرویی لازم است که تندی را کم یا زیاد کند؟ از کجا بدانیم که آب همیشه در فشار اتاق در ۱٠٠درجه جوش می ؟ شاید همان طور که در ابتدا قوانین فیزیکی_ که آمال تان است_ نقض شدند، باز هم نقض شود. اگر قدرتی فراتر از قوانین فیزیکی بوده است پس باز هم چه بسا بتواند همان نیرو و قدرت، قوانین فیزیکی را بی اعتبار کند و در نتیجه، گفتار های فیزیک دانان، بی اعتبار است. پس اگر گفتار ها و دانسته های فیزیک دانان بی اعتبار است، پس یک فیزیک دان بی اعتبار است چگونه وی، شانی برای حرف زدن در مورد خداوند که اثبات عقل و فطرت(وجدان) صحیح آدمی است، دارد؟قطعا دارای چنین شانی نیست.(قابل توجه شما آتئیست ها که مرجع تان چند تا دانشمند فیزیک است!)
اگر سطح ماده و انرژی قبل و بعد بیگ بنگ یکسان است، پس ماده و انرژی ای، در جهان قبل بیگ بنگ، بوده است، پس بیگ بنگ ایجاد کننده جهان نیست.
پس آن ماده و انرژی اولیه را چه کسی به وجود آورده؟ منشا جهان چی بوده؟ مادیون میگن که یک ماده بی فهم و نادان عامل ایجاد جهان بوده اما الهیون میگن که عامل ایجاد جهان خالقی دانا و قادر و رحیم است که وجودش از غیر نیست این تعریف و معنا که در کلام اسلامی از خدا بیان شده و در کتب کلامی که در سطوح ابتدایی و متوسطه و عالی نوشته شده است، این معنا اثبات شده است. که بیانش مجال وسیع تری میطلبد. اما در اینکه چرا مادیون درمورد مبدا و خالق جهان اشتباه می کنند و الهیون درست می گویند. این است که، چگونه است که در هزاران سال پیش، انسان کلیه ای ۳٠٠ گرمی داشته که بدون برق کارش را به بهترین شکل ممکن انجام می داده است و دهه ها عمر می کرده است و حال بعد از هزاران سال و در قرن ۲۱تازه آقایان دانشمند و پزشک توانسته اند دستگاه دیالیز شاید چند صد کیلویی با برق و... بسازند تا اندکی بتواند کار آن کلیه را انجام دهد. چطور آن آقایان پزشک و مهندس و دانشمند سازنده ی دستگاه دیالیز و ربات ها و جراحان قلب و غیرهم دانشمند و دانا هستند (که در حقیقت دانشمند و دانا هستند)، اما خالق کلیه ها و قلب ها و مغز هایی که توان ساخت ربات ها و غیرهم دارند و... نادان و فاقد فهم و شعور است؟! این معما را باید از آتئیست ها و مادیون خود عاقل پندار پرسید. که چطور انیشتین را دانشمند می دانند برای کشف برخی از قوانین فیزیکی، اما سازنده ی جهان منظمی که، تنها، انیشتین به مطالعه ی دقت و هدفمندی آن پرداخته، را نادان و بی فهم می دانند!!!
حال سوال دومم که از مادیون و آتئیست ها دارم، و آن هم این است که آیا یادداشت ها و کتب یک دیوانه و بی سواد را می خوانید؟ اگر می خوانید چه قدر با دقت؟ آیابه آن ها اهمیت می دهید؟ اگر جواب تان خیر است باید بگویم شما از دانشمندانی که می ستایید، خیلی باهوش تر هستید چرا که آنها عمرشان را تلف مطالعه ی هدفمندی و نظم و الگو های جهانی کردند که ساخته ی یک موجود نادان و بی فهم است. ساخته ی تصادف و شانس و احتمال است. آیا انسان عاقل می رود تا الگوی یک تاس را کشف کند؟ که مثلا بعد از هزار بار چه عددی می آید؟ یا مثلا بعد از صد بار پرت کردن سکه شیر می آید یا خط؟ اما متاسفانه دانشمندان بزرگی چون لاووازیه، گالیله، نیوتن، دالتون، انیشتین، لاپلاس و... و افرادی چون هاوکینگ و داوکینز دیوانگانی، بیش نیستند. چرا که رفتند که الگو و هدفمندی جهانی را کشف کنند که یک نادان و بی فهم و شعور و یک احتمال و شانس ساخته!!!!!!!!!!!(یعنی مثلا رفتند و پیدا کنند مثلا آب در فشار فلان د دمای بهمان به جوش می آید حال اگر تصادف و بی خردی بر جهان حاکم است که نباید چنین چیزی دقیق باشد. شاید صد بار مثلا در دمای صد درجه جوشید و بار صد و یکم در دمای صد و بیست درجه، می بینید مشابه ی مطالعه ی یک تاس است.که یک عاقل چنین نمی کند! اما حقیقت آن است که خدایی حکیم و دانا و قادر جهان را خلق کرده جهانی منظم و مقدر که همه جیز اندازه گرفته شده است.
إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ و همین قدرو اندازه است که زمینه ی کشف الگو ها و قوانین جهان هستی را ایجاد می کند. و الا مطالعه ی قوانین در جهانی بدون نظم و شانسی حماقت است!)
البته حرف دیگری هم هست و آن این که شما آتئیست ها حرف غلطی می زنید.
راستی دانشمندان بزرگی چون گالیله، ابن سینا و خوارزمی و نیوتن و و پلانک و... خدا را قبول داشتند.
راستی دو گفتار از آقای پلانک پدر نظریه ی کوانتوم در مورد خدا:
«علم و دین هر دو نیازمند اعتقاد به خدا هستند، به اعتقاد مؤمنان خدا در ابتدای هرچیز است و به اعتقاد فیزیک دانان خدا در پایان هرگونه نظریه‌پردازی است… شروع هر چیزی بوده و در ادامه ملکه عمارت هرگونه جهان بینی توسعه یافته‌است».

او در سال ۱۹۴۴ گفت: «به عنوان شخصی که تمام زندگیش را صرف مطالعه در روشن‌ترین علوم و مطالعه ماهیت ماده کرد، نتایج تحقیقاتم را این گونه خلاصه می‌کنم: هیچ ماده ای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، منشأ و حیات عالم مادی به لطف وجود نیرویی است که ذرات زیر اتمی را کنار هم و به صورت مرتعش نگاه داشته که بواسطه آن این منظومه خورشیدی کوچک که در ساختار اتم وجود دارد حفظ می‌شود و ما باید این را در نظر داشته باشیم که در ورای این نیرو یک وجود و روح هوشمند و آگاه حضور دارد، که این وجود، روح و شالوده تمام هستی است.».


کانال ایتای بنده
https://eitaa.com/borhan_roshan