سریال خلق کسب و کار - قسمت ۱

سریال خلق کسب و کار
سریال خلق کسب و کار


اطلاعیه:
سلام. آقا ما دیگه توی ویرگول فعالیت نداریم. فقط سایت.
از طریق لینک زیر هم، میتونید «سریال خلق کسب و کار» رو دنبال کنید: https://mramines.ir/category/business-creation-series


به نام خدای مهربون :)

سلام و صد سلام.

خیلی خوش اومدین به این پُست.

خب.

اسم این پُست رو دیگه خوندین دیگه...

سریال خلق کسب و کار.

اگه یادتون باشه، تقریبا یکی دو ماه پیش بود که گفتم قراره یه سفری رو شروع کنیم.

همین سفر خلق کسب و کار منظورم بود.

سریال خلق کسب و کار
سریال خلق کسب و کار


ولی اسمشو گذاشتم سریال خلق کسب و کار.

چون دیدم که سفر، اسم جالبی نمیتونه باشه.

هرچند، بالاخره یه‌جور سفره دیگه...

ولی خب سریال قشنگ و خودمونه.

خب.

ببین.

اولا من خیلی کمالگرا بودم توی شروع این سریال و این سفر.

واقعیتش میخواستم خفن شروع کنم.

ولی خب.

نکته اینجاست که باید چرت شروع کنی.

من دیدم که اصلا نمیتونم حرکت کنم.

هی دنبال این هستم که خفن بیام و...

ولی خب همین یکی دو ساعت پیش، یه ایده اومد به ذهنم که بابا حالا بیا شروع کن.

بقیه‌شو خدا میگه بهمون...

واقعیتش دارم روی سایت شخصیم کار میکنم.

تقریبا از یک هفته دیگه، میخوام که شروع کنم سایتمو بسازم.

با وردپرس.

حالا اول باید یه چنتا ویدیو توی یوتیوب ببینم و بعد بیام توی ادوبی xd، ظاهر سایت رو ردیف کنم و بعدش بیام بسازم با وردپرس.

و خییییییییییییییییییییییییییییییلی حرف دارم.

خییلی.

ولی خب این اولین قسمته.

گفتم بذار فعلا کار رو شروع کنم...

آره.

الهی شکرت.

مطمئنم که اتفاقات خیلی خوبی خواهد افتاد.

حالا توی قسمت‌های بعدی، درمورد چیزای دیگه هم حرف میزنیم.

مثلا اینکه چرا تصمیم گرفتم که کسب و کار خودمو داشته باشم؟ با اینکه من میخواستم کارمند آموزش و پرورش باشم...

و کلی چیزای دیگه.

قراره مسیرم رو داکیومنت کنم(+)

آقا واااای.

خیلی خوشحالم واقعا.

حالا درمورد خیلی چیزا حرف میزنیم.

آخیییش!

به این کمالگراییم غلبه کردم.

مرگ بر کمالگرایی خخخ.

خدایا شکرت.

آقا واه واه فکر کنم سردی گرفتم.

هی دستشوییم میاد!

خدایا شکرت که میتونیم دستشویی‌مونو نگه داریم!

فرض کن... نمیتونستیم کنترل کنیم و یه دفعه خخخ فیشششششش :)

خدایا شکرت.

عاشقتم عزیزم.

دوست دارم که توی هر قسمت، این جمله رو بگم:

تو قدم در راه نِه و هیچ مَپُرس ... خود راه بگویدت که چون باید رفت.

واقعا قبول دارم این جمله رو.

خدایا شکرت.

آقا بریم.

من برم نمازمو بخونم و بعدش برم یه داستان برای پادکست داستان انگلیسی ضبط کنم.

خدایا شکرت.

خب بریم.

فعلا یاعلی.

🚶‍♂️تو قدم در راه نِه و هیچ مَپُرس ... خود راه بگویدت که چون باید رفت🚶‍♂️🎈

تاریخ: 4 خرداد 1403

** راستی توی کانال تلگرام(MrAminEsCh@) هم مطالب خوبی قرار میدم؛ اگر خواستید یه سَری بزنید **


پادکست‌ها: پادکست داستان انگلیسی | پادکست MrAminEs | پادکست پندون
کتاب‌ها: رهایی از بختک سردرگمی | معجزه‌ی داکیومنت کردن