عاشق بازاریابی ام و اینجا براتون از داستان عشقم مینویسم
پازل کسب وکار از دیروز تا امروز
مسلما همه ی افرادی که در حوزه ی مارکتینگ فعالیت میکنند با آمیزه ی بازاریابی یا آمیخته ی بازاریابی آشنایی دارند ، آمیزه ی بازاریابی یکی از مهم ترین مفاهیم بازاریابی است بطوری که مدیران ،کارآفرینان ،مشاوران ، سرمایه گذاران ،و از همه مهم تر بازاریاب ها و مدیران بازاریابی از آن برای تجزیه تحلیل کردن یک ایده ، تعیین استراتژی ، توسعه دادن به یک طرح و ... در جهت ایجاد یا سنجش یک ارزش استفاده میکنند .
در سال 1960 یک پروفسور بازاریابی به نام ادموند مک کارتی (Edmund Jerome McCarthy) مفهوم «آمیخته بازاریابی» را مطرح کرد، و ساختاری را برای آن در نظر گرفت که به نظرش دربرگیرندۀ تمام بخشهای بازاریابی یک کسب و کار بود که آن ساختار شامل موارد زیر است :
محصول (Product):
منظور از محصول، کالا یا خدماتی است که به مشتری عرضه میکنیم. محصول لزوماً یک چیز قابل لمس و فیزیکی نیست
قیمت (Price):
همان هزینهای است که مشتری پرداخت میکند تا از محصول (کالا یا خدمات) ما استفاده کند.
مکان توزیع (Place) :
این که چه کانالی برای عرضه ی محصول شما مناسب است یا محصول شما از طریق کدام کانال عرضه میشود.
ترویج (Promotion):
از چه طریقی محصول خودرا معرفی میکنید و چگونه مردم را ترغیب به استفاده از محصول خود میکنید.
با توجه به شروع تمام این کلمات با حرف P، این ساختار 4P نامیده شد.
مک کارتی فعالیت های متنوع بازاریابی را در این چارچوب طبقه بندی کرد ولی با گذشت زمان و باتوجه به افزایش پیچیدگی وگسترده گی مسئولیت های بازاریابی واضح بود که این چارچوب باید بروز شود و با فلسفه ی بازاریابی کل نگر تطابق یابد از این رو تعدادی از نظریه پردازان سه بخش دیگر را به این مدل اضافه کردند که آن سه بخش شامل موارد زیر است :
افراد (People)
شواهد عینی (Physical Evidence)
فرایند (Process)
با اضافه شدن این بخشها، نواقص مدل قبلی تا حدی برطرف شد و ساختار 4p به 7p تغییر شکل داد.
با گذشت چندین سال p های دیگری به این معادله اضافه شد بطوری که تا اعدادی مانند 8p,11p,13pدیده میشد .
فیلیپ کاتلر کسی که علم بازاریابی را با آثاری که خلق کرد برای همه ملموس ساخت و تئورری بازاریابی نوین را بنا نهاد با توجه به ورود تکنولوژی و شبکه های مجازی به کار و دیدگاه بازاریابی کل نگر مدل جدیدی را تحت عنوان چهار پی جدید تدوین کرد که p های مدل جدید به این ترتیب بود:
افراد (People)
فرایند (Process)
برنامه ها (Programs)
عملکرد (performance)
پیتر دراکر یکی از بزرگترین اندیشمندان مدیریت که می توان لغب پدر علم مدیریت را به ایشان داد میگوید کسب و کار دوچیز بیشتر نیست نوآوری و بازاریابی با تفکر در این نکته و حرف وی می توان اهمیت بازاریابی را لمس نمود از عقیده ی من بازاریابی از زمان ایده پردازی یک کسب و کار آغاز می شود و با راه اندازی کسب و کار و فعالیت ها ادامه میابد و با فروش و خدمات پس از فروش هر بار تکرار میشود و هدف غایی اش افزودن ارزش به زندگی مردم است همیشه در بازاریابی به این نکته اهمیت داده شده که نوآوری لازمه ی کسب و کار است و درصورتی که کسب و کاری در طول زمان نوآوری هایی نداشته باشد محکوم به حذف شدن است.
ست گادین در کتاب مشهورش یعنی گاو بنفش به این نکته می پردازد که مهم ترین عامل کسب و کار نوآوری در تولید محصول و خلق محصولی عالی است او میگوید در جامعه ای که هر روز هر فرد با انبوهی از محصولات روبرو میشود صرفا خوب بودن کافی نیست و باید عالی باشید و محصولی خلاقانه نوآورانه و دارای ارزش بالایی تولید کنید او در آغاز این کتاب به برسی Pهای بازاریابی میپردازد و از P مشهور خود یعنی Purple Cow بحث گشایی میکند و محصول نوآورانه و خلاقانه را بعنوان گاو بنفش در دسته ی P های بازاریابی طبقه بندی میکند.
پیتر دراکر در یکی از مصاحبه هایش هنگامی که از وی در رابطه با چیستی بازاریابی سوال میکنند در جواب چنین میگوید: Marketing is Every thing (بازاریابی همه چیز است ) حال ما با تفکر در تعاریف این دو اندیشمند میتوانیم چنین استدلال کنیم که کسب و کار همان بازاریابی است و نوآوری لازمه ی بازاریابی حال به P های دیگر بازاریابی اشاره میکنیم :
بسته بندی (Packaging)
جایگاه سازی (Positioning)
روابط عمومی (Publicity)
پیشی گرفتن (Pass_along)
گاو بنفش (Purple Cow)
متقاعد سازی (Persuasion)
بازاریابی اجازه ای (Permission)
لذت (Pleasure)
قول یا تعهد(Promise)
حفاظت (Protection)
...
با خلاصه مطالبی که من برای شما آماده کرده ام میتوان چنین استدلال کرد که P ها هیچ وقت کافی نیستند و همیشه در حال بیشتر شدن و توسعه پیدا کردن هستند تمامی Pهایی که در این مقاله ذکر کردم همه شان تکه ای از پازل بازاریابی است و همیشه این پازل بزرگ و بزرگتر میشود تا بتواند ارزش بیشتری به زندگی ها اضافه کند شما باید برای توسعه ی کسب و کار خود دیدگاه بازاریابی پویایی داشته باشید و همیشه در جهت تکامل دیدگاهتان قدم بردارید و با آموخته های خود ارزش های بیشتری را ایجاد کنید و دانسته ها و طرز دید خود را کامل تر سازید در آخر میخواهم با جمله ای کوتاه از پرفسور استیون هاوکینگ مقاله را تمام کنم آن جمله این است :
نظریه ای که ادعا میکند کامل است پس پویا نیست و نظریه ای که ادعا میکند پویاست پس کامل نیست
شما هم با در نظر گرفتن این گفته ها و نگرش تان نسبت به جامعه ای که با سرعت بسیار بالایی در حال تغییر هست دیدگاه های قدیمی خود را پویا سازید و در جهت تکامل قدم بردارید باشد که همه مان پویای نیک باشیم و جاودانه ها را خلق کنیم .
با من همراه باشید در مقالات بعدی به برسی جز به جز P های بازاریابی میپردازیم و حتما نظراتتون رو برام ارسال کنید .
مطلبی دیگر از این انتشارات
۷ راهکار برای عکاسی از محصول برای صاحبان فروشگاه اینترنتی
مطلبی دیگر از این انتشارات
استراتژی Go To Market چیست؟ و چگونه میتوانیم آنرا طراحی کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
خدمات عالی را ندیده اید؟گمش کردم!!