مجموعهای از تازهترین و برترینهای نشر ایران و جهان https://www.cavack.com
بازمانده روز
معرفی کتاب بازمانده روز
کتاب بازمانده روز سومین اثر کازوئو ایشی گورو برندهی جایزه بوکر سال ۱۹۸۹ است. البته ایشی گورو سه بار دیگر نیز برای کتابهای هنرمندی از جهان شناور، وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز نامزد این جایزه معتبر گردیده است. کازوئو ایشی گورو متولد ۱۹۵۴ در شهر ناگازاکی ژاپن است. او به همراه خانوادهاش زمانی که تنها پنج سال داشت به انگلستان مهاجرت کرد و به گواه صحبتهایش، خود را کاملا نویسندهای انگلیسی میداند تا ژاپنی. از دیگر افتخارات او میتوان به دریافت جایزه وایت بورد ( ۱۹۸۶ )، شوالیه ادب و هنر فرانسه ( ۱۹۹۸ ) و جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۷ اشاره کرد.
داستان ساده و درعینحال چندلایهی بازمانده روز بهقدری جذاب بود، که نسخه سینمایی از آن در سال ۱۹۹۳ ساخته شد که آن فیلم نیز بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در هشت رشته، نامزد جایزه اسکار شد. کتاب بازمانده روز یادداشتهای سفر چندهفتهای آقای استیونز، سرپیشخدمت انگلیسی است که در تمام عمر هدفی جز خدمت به لرد دارلینگتون نداشته است. این رمان در چند زمان گوناگون اتفاق میافتد و راوی آن با زبان اولشخص و بسیار مودبانهی خود که حاصل سالها خدمتگزاری است، بخشهایی از زندگی تقریبا یکنواختش را با مرور خاطراتی تعریف میکند. استیونز به اصرار ارباب جدیدش آقای فارادی به سفری میرود که در طی مسیر، حالات درونی وی دچار تحولاتی میگردد. او شروع به یافتن شخصیتهایی در گذشتهاش میکند که شاخصترین آنها، خانم کنتن است.
زنی که استیونز و او در سالهایی پیش از جنگ جهانی دوم با یکدیگر همکار بودند و تنها ارتباطشان در مکالمات خشک پیشخدمتان خانه با یکدیگر بوده است. لحنی که در آن سخت میتوان ابرازی مستقیم یافت؛ اما سرشار از عاطفه است. آقای استیونز زمانی خانم کنتن را مییابد که دیگر خانم بن نامیده میشود و ۲۰ سال از ازدواجش گذشته است. منتقدین و شاید بتوان گفت تمام خوانندگان کتاب بازمانده روز اعتقاددارند، بیدلیل نیست که این کتاب را در لیست ۱۰۰ رمان برتر جهان گنجاندهاند. داستانی روان، شیرین و با برشی حقیقی از زندگی فردی که در بسیاری از لحظات احساس میکنید، بودنش را فراموش کرده است و تنها پیشخدمتی است وظیفهشناس که هدف و ماهیتی جز خدمت ندارد.
یکی از زیباییهای داستانهای کازوئو ایشی گورو که در کتاب بازمانده روز بهخوبی به چشم میخورد، حس همزادپنداری و پذیرش شخصیتهای داستانهایش با تمام کاستیهای آنها است. ایشی گورو دراینباره میگوید : « استیونز همهی ما هستیم، همهی ما بهدوراز مرکز تصمیمگیری و قدرت قرار داریم، اما خود را راضی میکنیم به انجاموظیفهای که به ما محول کردهاند و خود را راضی میکنیم. ممکن است در توزیع قدرت سهیم نباشیم، اما از اینکه این پایین به وظایفمان عمل کنیم، راضی هستیم. »
برای مشاهده ادامه مطلب بر روی عنوان زیر کلیک نمایید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
دختر انار
مطلبی دیگر از این انتشارات
در کافه اگزیستانسیالیستی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد