تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم

تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم
تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم

اگر تعطیلات چندروزه و یا مسافرتی در پیش دارید و این کتاب به تورتان خورده است، می‌شود بهتان گفت خوش‌شانس. این رمان از آن‌هایی است که نمی‌شود زمین گذاشت؛ نویسنده چنان بااستعداد و چیره‌دستی این رمان را به نگارش درآورده که می‌شود از کم و کاستی‌های ادبی آن چشم‌پوشی کرد.


بیایید ابتدا درباره‌ی نکات مثبت حرف بزنیم: داستان در آلمان و فرانسه و در زمان اشغال فرانسه توسط رژیم نازی اتفاق می‌افتد. از برخی جزییات می‌شود دانست که دوئر هنوز در دنیای کتاب‌های دوران کودکی‌اش سیر می‌کند؛ مِری-لار دختر کوچولوی فرانسوی است که نابینا و بی‌مادر است؛ کک‌ومک صورتش خواننده را یاد پولیانا و آنشرلی، دختری با موهای قرمز می‌اندازد. وارنر فِنینگ و خواهرش ژوتا دو کودک یتیم‌اند که دریکی از مراکز معدن کاری آلمان زندگی می‌کنند. موهای وارنر به‌مانند برف سفید است و اگر با او در یک اتاق تنها باشید مثل آن است که «با یک کپه پر در یک اتاق تنها باشی». شاید وارنر ریز جثه باشد اما هیچ شباهتی به پیترپن ندارد. او بسیار باهوش است و علوم مختلف را سریع می‌آموزد؛ به‌طور دقیق اگر بخواهم بگویم وارنر به رادیوها و پیچیدگی ساختارشان علاقه‌مند‌است. وارنر می‌تواند هر چیزی را تعمیر کند.


مری لار ولی داستان که شروع می‌شود شش سال دارد؛ با پاپا عزیزش در پاریس زندگی می‌کند. پاپا قفل‌ساز است و کلیددار موزه‌ی ملی طبیعت است. آنجا، زیر طاق‌ها، الماس نفرین‌شده‌ای پنهان است، به رنگ دریا که به نقره‌ای میزند و میانش سرخ‌فام است. به الماس میگویند دریای آتش.


پاپای مری لار برای خانه‌ها و خیابان‌های پاریس جورچین‌های جورواجور و مینیاتور هم می‌سازد. مینیاتورها به مری لار کمک می‌کنند تا یاد بگیرد از انگشتانش به‌جای چشم‌ها استفاده کند و شهر را مجسم کند. مری لار می‌تواند کتاب‌هایی که به خط بریل نوشته شدند را بخواند و به کمک همین کتاب‌ها نهایتاً می‌تواند از ویرانی و تخریب رژیم اشغالگر نازی جان سالم به درببرد. اگر چارلز دیکنز زنده بود این کتاب را به علاقه می‌خواند، در آینده‌ی مری لار اما ژول‌ورن و داروین نقش کلیدی بازی می‌کنند. او دور دنیا در هشتاد روز و بیست هزار فرسنگ زیردریا و سفر با بیگل، اثر چارلز داروین را با شوق می‌خواند.


استعداد و هوش وارنر توجه نازی‌ها را به خود جلب می‌کند و درنهایت او را به مدرسه‌ای ملی می‌فرستند تا در آنجا به همراه نخبه‌های دیگر برای خدمت به رایش سوم آموزش ببیند. فصل‌هایی که در آن به آموزش وارنر و سرنوشت دوستش، فردریک که داستان او و وحشی‌گری‌های رژیم نازی بسیار خواندنی است، از جذاب‌ترین بخش‌های کتاب است. نثر دوئر در این بخش‌ها سبب می‌شود مخاطب از خود بپرسد چطور چنین کارهایی از مردم ساده‌ی آلمان بر آمد و تا زمانی که این سؤال در ذهن خواننده تداعی مشود نثر دوئر به هیچ تزیین و یا تصحیحی نیاز ندارد.

کتاب تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم