شوری در سر

شوری در سر
شوری در سر

در زبان ترکی برای غم کلمه‌ای است به نام حزن و این اثر اورهان پاموک غرق در حزن است. آقای پاموک در سال ۲۰۰۶، برای کتاب «استانبول: خاطرات و شهر»، رمانی که غم تمام شهر را به تصویر می‌کشید، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. رمان جدید او نیز موضوع مشابهی دارد. «شوری در سر» نخستین رمان او بعد از «موزه‌ی معصومیت» است و حماسه‌ای است درباره‌ی چگونگی زندگی در استانبول طی نیم‌قرن اخیر.


نخستین چیزی که باید درباره‌ی این اثر بدانید این است که «شوری در سر» رمانی است درباره‌ی یک فروشنده‌ی غذای خیابانی و از این نظر آن را شاید بتوان چیزی در مایه‌های رمان «هم‌پیمانی کودن‌ها» دانست. شخصیت اصلی کتاب، مولود کاراتاس، شبانه خیابان‌های شهر را زیر پا می‌گذارد و فریاد می‌کشد: بوزاااا، بوزااای خووووب دارم. بوزا یک نوع مشروب ترکی است که از تخمیر گندم به دست می‌آید. رنگش به زردی می‌زند و معمولاً با دارچین و نخود خورده می‌شود. بوزا درصد الکل پایینی دارد؛ آن‌قدر پایین که ازنظر یکی از شخصیت‌های کتاب: این مشروب را ساخته‌اند که مسلمان‌ها هم بتوانند الکل بخورند!آقای پاموک خاطرنشان می‌کند که بوزا فروش‌ها را دیگر نمی‌شود زیاد در استانبول دید. در دهه‌ی ۶۰ و هفتاد میلادی مولود دیگر از آخرین بوزا فروش‌ها به‌حساب می‌آید. صدای پخته‌ای دارد و از حنجره‌اش حزن بیرون می‌جهد. یکی از مشتری‌ها به او می‌گوید: صدای دل‌نشینی داری، مثل اذان‌گوها. مولود جواب می‌دهد که: احساسی که تو صدای بوزا فروش است باعث می‌شود مردم از او خرید کنند.

برای مشاهده ادامه مطلب بر روی عنوان زیر کلیک نمایید:

کتاب شوری در سر