ما تمامش می‌کنیم

ما تمامش می‌کنیم
ما تمامش می‌کنیم

گاهی در زندگی پیش می‌آید که همان شخصی که بیش از همه دوستتان دارد محکم‌ترین ضربه را به شما می‌زند. زندگی هیچگاه برای لی‌لی آسان نبوده است اما لی‌لی هم هرگز از تلاش برای رسیدن به زندگی که خواستارش بوده دست نکشیده است.  از شهر کوچک کودکی‌هایش تا اینجا که حالا ایستاده راه درازی آمده؛
از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و به بوستون نقل مکان کرده و حالا هم کسب‌و‌کار خودش را دارد. زندگی روال عادی خودش را طی می‌کند تا اینکه جراحی رایل نام پیدایش میشود و لی‌لی به او دل می‌باز؛ بعد از مدت‌ها زندگی روی خوشش را به لی‌لی نشان می‌دهد و همه‌چیز آنقدر خوب است که نمی‌شود باور کرد.

رایل مرد پرادعایی است؛ یک دنده است و شاید هم کمی متکبر و خود‌بین. به‌همان اندازه اما حساس است و باهوش و از همه مهم‌تر نسبت به لی‌لی بسیار مهربان است  و شغلش هم جذابیت خاصی به او بخشیده است. لی‌لی نمی‌تواند دست از اندیشیدن به او بردارد. رایل اما تا حد زیادی از روابط عاطفی بیزار است که چندان نکته‌ی مثبتی نیست. به‌هر‌حال لی‌لی راه خود را به قلب رایل می‌گشاید و استثنای زندگی او می‌شود اما در ذهن او همواره این سوال وجود دارد که چه چیزی سبب شده رایل تا این حد از صمیمیت و روابط عاطفی دل‌زده باشد؟

این سوال از یک سو و فکر اطلس کوریگان، عشق اول زندگی و تنها پیوند لی‌لی و گذشته اش، از سویی دیگر ذهنش را به آشوب می‌کشاند. اطلس بسیار به لی‌لی محبت داشته و خیلی مواقع از او محافظت کرده. سر‌و‌کله‌ی اطلس که به ناگهان پیدا می‌شود رابطه‌ای که لی‌لی با تلاش و زحمت با رایل ساخته در معرض خطر قرار می‌گیرد.

برای مشاهده ادامه مطلب بر روی عبارت زیر کلیک نمایید:

کتاب ما تمامش می‌کنیم