کتاب ساعت های استخوانی

برای شروع هر سفر، سفری دیگر باید پایان یابد…

در کتاب ساعت های استخوانی داستان زندگی هالی سایکس را می‌خوانیم. خواننده اولین‌بار با هالی در سال ۱۹۸۴ و زمانی که هالی پانزده سال دارد آشنا می‌شود. مادر هالی بعد از اینکه پی می‌برد دخترش شب گذشته را در منزل دوستانش نبوده و در عوض، با پسری بیست‌وچندساله وقت می‌گذرانده، با او وارد مشاجره می‌شود.

مادر هالی به صورت او سیلی می‌زند و هالی هم وسایلش را جمع می‌کند، به والدینش انگشتی نشان می‌دهد – چرا که پانزده‌ساله‌ها صلاح خودشان را بهتر از هرکسی می‌‌دانند! – و از خانه بیرون می‌زند تا با «عشق زندگی‌اش» زندگی کند.

هالی در گذشته با اصواتی ناشناخته در ارتباط بوده و نوعی قدرت ذهنی در خود دارد. او حالا از زندگی شهری فاصله گرفته و هرچه بیشتر در مناطق روستایی انگلستان پیش می‌رود،‌ اتفاقات عجیب بیشتری بر سر راهش قرار می‌گیرند؛ اتفاقاتی که واقعیت را برای او دگرگون می‌سازند و برایش کابوسی در بیداری رقم می‌زنند. داستان اما به این‌جا ختم نمی‌شود و بناست تا اتفاقی مرموز آینده و زندگی هالی و اطرافیانش را تحت‌تأثیر قرار دهد…

برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک کنید.

کتاب ساعت های استخوانی