«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
چالش هفته (چالش چهاردهم: چرا کپی میکنی؟!)
محتوای کپی چیست؟
طبق تعریف گوگل، duplicate content یا محتوای کپی شده، محتوایی است که یک نسخه کاملاً مشابه یا نسبتا مشابه آن در نقطه دیگری از وب وجود دارد. در واقع آن مقالهای که نویسنده برای تولیدش به جای نوشتن از زبان خود، متنش را از متن بقیه صفحات وب کپی کند، یک محتوای تکراری شناخته میشود.
چرا این موضوع؟
بارها دیدهام که دوستان بیوجدان بخشی از یادداشتهایی که در ویرگول نوشتهام را در سایتها و کانالهایشان کپی کردهاند. بدون اینکه به منبع آن، کوچکترین اشارهای کرده باشند و این واقعاً آزاردهنده است. در همین ویرگول بارها دیدهام که دوستان، یادداشتی را از جایی دیگر برداشته و کپی کردهاند، بدون اینکه اشارهای به نویسندهی اصلی آن یادداشت کرده باشند. حتی هستند کاربرانی که بلا استثناء تمام یادداشتهایی که منتشر میکنند کپی است، بدون اینکه حتی کوچکترین اشارهای به کپی بودن آن یادداشتها بکنند.
مرد شریفی که گفت اعتقادی به منبع ندارد!
خُب همانطور که مستحضر هستید یادداشت «چگونه مالهکش نظام نباشیم؟!» بنده، رکورد واکنشها از همه رقم (توهین، جدل، بحث و گفتوگو) نسبت به یک یادداشت در ویرگول را شکست. این اتفاق در حالی افتاد که دوستان علیرغم حجم بالای بازدید و بازخورد آن، نگذاشتند این یادداشت در بخش منتخبین ویرگول بماند. در میان این هیاهو، اتّفاقی افتاد که هم خیلی شیرین بود و هم خیلی تلخ.
- خیلی شیرین:
خبر رسید که آقای «حسین دارابی» که گویا از شهرت و دنبالکنندهی خوبی در فضای مجازی برخوردار است، بخشهایی از این یادداشت را در کانال خودش کپی کرده است. و یادداشتی که ویرگول نمیخواست دیده شود، در کانال "ایتا"ی آقای دارابی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار بازدید خورده بود.
- خیلی تلخ:
ایشان این یادداشت را به نام خودش منتشر کرده بود. اولین نفری که از طریق ایمیل با پیوست دو تصویر از صفحهی ایتای ایشان، به بنده اطلاعرسانی کرد با این توجیه که هر دو هدف مشترکی را دنبال میکنیم که همان روشنگری است، بیخیال شدم. با خودم گفتم همین که یک از یادداشتهایم بیشتر دیده شود، باید ممنون هم باشم. ولی هیچ یک از اینها باعث نشد که به ایشان اعتراض نکنم. اعتراض کردم و متاسفانه با جواب خوبی روبرو نشدم. جواب ایشان این بود: «اعتقادی به منبع ندارم.»
- چرا اعتقاد نداری؟
وقتی شخصی مثل ایشان که بیش از هشتصد هزار نفر در اینستاگرام و بیش از دویست هزار نفر در ایتا، همراه دارد، محکم و قاطع بگوید من اعتقادی به منبع ندارم و خیلی راحت محتوای دیگران را کپی کند، دیگر از برخی از مردم عادی که هر خبری را از هر منبعی میگیرند، چشم و گوش بسته قبول کرده و نشر میدهند چه توقعی میتوان داشت؟
- از کجا منبعش را بدانم؟
ایشان در جایی از جوابشان گفتند: «مطالبی که بدون منبع به دستم میرسد از کجا منبعش را بدانم؟» خُب اول اینکه تا جایی که بنده اطلاع دارم روشهایی برای پی بردن به اصل یا کپی بودن محتواها وجود دارد. دوم اینکه شما وقتی نمیدانی منبع یادداشت چیست؟ چرا هشتگ نام خودت را زیر آن مینویسی؟ نمیدانی منبع کیست ولی این را میدانی که خودت نیز منبع آن نیستی! پس مثل یک مرد بنویس که منبع، نامشخص است.
- وقتی میدانی دیگر چرا مقاومت میکنی؟
وقتی بنده خودم میآیم و به طور مستند به شما میگویم این یادداشتی که کپی کردید برای بنده است، چرا باز مقاومت میکنید و حاضر به بررسی و درج منبع صحیح آن نیستید؟! حتی یکی از کاربران عزیز ویرگول به نام خانم «محدثه داوری» به ایشان تذکر داده بودند ولی باز هم قبول نکرده بودند و همان حرفها را تکرار کرده بودند. حالا میگوییم قانون کپیرایت در کشور ما پشم است، اخلاق را هم باید ببوسیم بگذاریم کنار؟
اصلاً چرا کپی محتوا؟
شما که مثل بلبل صحبت میکنی، چرا از نوشتن یک کلمه عاجز هستی؟ خب شما اگر یک شعر یا یادداشت را دوست داری، چرا به جای آنکه بیایی چند خط نظرت را دربارهی آن بنویسی، آن را بدون یک کلمه کم و یا زیاد کپی میکنی؟ شاید از قضاوت شدن میترسی؟ چرا به این توجه نداری که آن کسی که شما نوشتهاش را دوست داری اگر مثل شما فکر میکرد و از قضاوت شدن میترسید، هیچوقت آن یادداشت را نمینوشت که شما امروز دوستش داشته باشی؟ حالا کپی میکنی چرا نمیگویی از کی و یا از کجا کپی کردهای؟
تجربهی شخصی شما از کپی؟
آیا شما یادداشتی را بدون درج منبع کپی کردهاید؟ آیا کسی یادداشت شما را بدون منبع کپی کرده است؟ آیا اصلاً کپی نوشتهی کسی هر چقدر هم که آن را دوست داشته باشیم کار صحیحی است؟ چرا به جای کمی محتوا، خودمان محتوا تولید نمیکنیم؟
سه یادداشت پیشین:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش هفته
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش دهم: ?عشق?
مطلبی دیگر از این انتشارات
ترک تحصیل کنیم؟ + یک عادت عجیب