پارسا کاکویی هستم، تو زندگیم دو چیز رو خیلی دوست داشتم، اولی انشاء بود و دومی بازاریابی، شاید واسه همین بود که شدم یه بازاریاب محتوایی. http://parsakakooi.ir
همه چیز درباره زبان بدن + مثال تصویری
زبان بدن چیست؟
زبان بدن در حقیقت مجموعهای از نشانههای غیرکلامی است که ما از آنها برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده میکنیم. بنابر نظر متخصصان و کارشناسان، این نشانههای غیرکلامی بخش قابلملاحظهای از ارتباطهای روزانه ما را تشکیل میدهند. حالتهای چهره و حرکات بدن ما حاوی پیامهایی هستند که ما آنها را به زبان نمیآوریم؛ اما اطلاعات بسیار زیادی را به مخاطب انتقال میدهند.
نتایج برخی تحقیقات نشان دادهاند که در تمام مکالمات و ارتباطات، زبان بدن 60 الی 65 درصد بار کل مکالمه را به خود اختصاص میدهد. بنابراین، آشنایی با زبان بدن از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است؛ البته در حین مکالمه شما علاوه بر زبان بدن باید به نشانههای دیگری هم در گوینده توجه کنید تا پیام را کامل و دقیق دریافت نمایید. در بسیاری از مواقع، شما باید این نشانههای غیرکلامی را در قالب یک مجموعه و نه یک کنش منفرد در نظر بگیرید.
چرا زبان بدن ارتباط غیرکلامی حائز اهمیت است؟
پیامهایی که از طریق زبان بدنتان (مثل نحوه گوش دادن، شیوه نگاه کردن، حرکات و واکنش شما به صحبتهای مخاطب) به مخاطب منتقل میشوند، به ایشان نشان خواهند داد که آیا برای رابطه و مکالمهتان ارزش قائل هستید یا نه، در کلام و گفتار صداقت دارید یا نه و آیا اصلا به حرفهای مخاطبتان گوش میکنید یا نه. اگر پیامهای زبان بدن شما با کلام و گفتارتان هماهنگ باشند، مخاطب حس اعتماد و صداقت از شما دریافت میکند. اما اگر میان پیامهای زبان بدن و کلام شما هماهنگی وجود نداشته باشد، احساسات منفی مثل تنش، عدم اعتماد و آشفتگی بر رابطه حاکم خواهند شد.
اگر مایل هستید که کیفیت روابط خود با دیگران را افزایش دهید، هم به زبان بدن و پیامهای غیرکلامی مخاطب و هم به زبان بدن و پیامهای غیرکلامی خودتان باید حساس و آگاه باشید.
کارکردهای ارتباطات غیرکلامی
ارتباط و پیامهای غیرکلامی در اصل پنج کارکرد دارند:
· تکرار: زبان بدن شما آن پیامهایی را که به صورت گفتاری مطرح کردهاید، تکرار و غالبا تأثیرگذاری آنها را تقویت میکند.
· تناقضنمایی: زبان بدن شما گاهی با آنچه که به زبان میآورید، در تناقض است؛ و بنابراین، مخاطب چنین برداشت میکند که شما در حال پنهانکاری یا دروغگویی هستید.
· جانشینی: گاهی از اوقات، زبان بدن و پیام غیرکلامی میتواند جانشین گفتار باشد. برای مثال، حالات چهره شما غالبا در مقایسه با کلام، پیامهای بسیار رساتر و شفافتری را به مخاطب میرسانند.
· تکمیل: پیامهای غیرکلامی میتوانند به جزئیات پیامهای کلامی بیافزایند یا آنها را تکمیل کنند. فرض کنید که شما به عنوان یک رئیس، همزمان دست روی شانه کارمندتان میگذارید و او را با کلام تحسین میکنید؛ این حرکت دست شما میتواند تأثیر پیام کلامیتان را کامل کند.
· تأکید: پیام غیرکلامی میتواند تاکیدی بر پیام کلامی شما باشد. برای مثال، اگر حین صحبت کردن ناگهان محکم روی میز مقابل خود ضربه بزنید، این بدان معناست که حرفتان بسیار بیش از آنچه که مخاطب انتظار دارد، حائز اهمیت است.
آیا ارتباط غیرکلامی و زبان بدن هم میتواند به دروغ و تصنّع آلوده شود؟
امروزه کتابها و وبسایتهای متعددی در دسترس هستند که توصیههای سازندهای درباره شیوه صحیح استفاده از زبان بدن در اختیار قرار میدهند. برای مثال، شما میتوانید طریق صحیحِ نشستن، حالتهای مناسب انگشتهای دست یا نحوه دست دادن حین سلام و احوالپرسی را از این کتابها و وبسایتها یاد بگیرید؛ و جالب است بدانید که در آن کتابها و وبسایتها آمده که این تکنیکها میتوانند اعتماد به نفستـان را ارتقاء بدهند. اما حقیقت امر آن است که هیچکدام از این توصیهها و پیشنهادها مؤثر نیستند و تأثیری بر اعتمادبهنفس و تسلط شما به شرایط ندارند (مگر آنکه خودتان به نفس خود باور پیدا کنید و موضع غالب را در بحثها به خود اختصاص بدهید). علت آن است که شما نمیتوانید تمام نشانههایی را که بدنتان به مخاطب میفرستد، تحت کنترل درآورید و این در حالی است که آن نشانهها، حامل پیامهایی درباره احساسات و افکار حقیقیتان هستند. هر چه بیشتر تلاش کنید که حرکات و حالات چهره و بدنتان را تحت کنترل بگیرید، رفتار و نشانههای بدنیتان غیرطبیعیتر خواهند شد.
البته این بدان معنی نیست که شما اصلا نباید نشانههای غیرکلامی بدن خود را کنترل کنید. برای مثال، فرض کنید که با نظر مخاطب خود درباره مسئلهای مخالف هستید یا اصلا نظر او را نپسندیدهاید؛ در این شرایط شما احتمالا نشانههایی را در زبان بدن خود بهکار میگیرید که حامل این پیامها باشند. برای مثال، ساعدهایتان را به صورت ضربدری روی هم میگذارید و جلوی بدنتان میگیرید، یا تماس چشمی خود را با مخاطب قطع میکنید یا با انگشت روی پایتان ضرب میگیرید (این نشانه عمدتا بر کلافگی دلالت دارد).
شما ضرورتا موظف نیستید که با نظرات مخاطبان خود موافقت کنید؛ اما برای اینکه رابطه خود را با آنها حفظ کنید و در وضعیت دفاعی یا تهاجمی قرارشان ندهید، باید تلاش کنید که از القای پیامهای منفی و توهینآمیز با زبان بدنتان خودداری نمایید. به این منظور باید دست از تعصب بردارید و سعی کنید که نظرات و استدلالهایشان را درک نمایید.
انواع ارتباط غیرکلامی یا زبان بدن
ارتباط غیرکلامی یا زبان بدن انواع بسیار مختلفی دارد که برخی از آنها را در ادامه معرفی کردهایم:
حالات چهره در زبان بدن
به نظر شما اشخاص تا چه اندازه میتوانند منظور و نیّت خود را با حالات چهره خود منتقل کنند؟ به عنوان مثال، لبخند میتواند نشانه رضایت یا حالِ خوش باشد. یا اخم میتواند بر مخالفت یا ناراحتی دلالت کند. در برخی شرایط، حالات چهره ما میتوانند احساسات واقعیمان نسبت به یک رخداد یا شخص را نشان دهند. بنابراین اگر به دروغ به دیگران بگویید که حالتان خوب و همهچیز روبهراه است، چهره شما حقیقت را برملا خواهد کرد.
برخی از احساسات که از طریق حالات چهره به دیگران منتقل میشوند، عبارتند از:
· خوشحالی
· ناراحتی
· عصبانیت
· غافلگیری
· تنفر
· ترس
· گیجی (آشفتگی)
· هیجان
· میل و اشتیاق
· حقارت
ما با استناد به حالات چهره یک شخص میتوانیم درباره راستی یا کذب حرفهایش قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که آیا باید حرفهایش را باور نماییم یا نه. نتایج حاصل از یک تحقیق نشان دادهاند که افرادی که در حین صحبت ابروهایشان را کمی بالا نگه میدارند و یک لبخند ملایم هم روی لب دارند، قابلاعتماد هستند و میتوان حرفهایشان را باور کرد. پژوهشگران بر این عقیدهاند که این حالت از چهره، هم نشاندهنده حس دوستی و صمیمیت است و هم حس اعتماد.
حالات چهره از جمله همگانیترین و فراگیرترین انواع زبان بدن هستند. در تمام دنیا، آن حالات از چهره که ترس، عصبانیت، ناراحتی و خوشحالی را نشان میدهند، یکسان و مشترک هستند.
یک پژوهشگر به اسم پائول اکمن نیز طی تحقیقات خود به جهانی بودن و همگان بودن انواع مختلف حالات چهره مثل حالت لذت، عصبانیت، ترس، غافلگیری و ناراحتی در جهان پی برده است.
شمار دیگری از تحقیقات نیز حاکی از آنند که ما هوش و خرد اطرافیانمان را بر مبنای چهره و حالات چهره آنها قضاوت میکنیم. نتایج حاصل از یک تحقیق نشان داده است که افرادی که صورت باریک و بینی بزرگ دارند، در مقایسه با دیگران باهوشتر به نظر میرسند. علاوه بر این، کسانی که در حین صحبت لبخند به لب دارند و چهرهشان بشاش و شاداب است، به نسبت کسانی که حالات چهرهشان نشاندهنده عصبانیت یا بیحوصلگی است، باهوشتر و عاقلتر به چشم میآیند.
ظاهر چشمهـــــــا در زبان بدن
چشمهای انسان دریچهای به روح او هستند! چرا که چشم میتواند اطلاعات زیادی درباره احساسات و افکار هر کس برملا کند. زمانی که با یک نفر وارد مکالمه میشوید، بهطور طبیعی حرکات چشم او را زیر نظر میگیرید. در اصل، اینکار یکی از بخشهای مهم در فرآیند ارتباط و مکالمه است. بعضی از افراد در حین صحبت، با مخاطب خود تماس چشمی مستقیم برقرار میکنند و برخی دیگر دائم در تلاش هستند که نگاهشان را از مخاطب بدزدند. علاوه بر این، توجه به بسامد پلکزدن در حین صحبت و همچنین، میزان گشادی مردمکهای چشم گوینده نیز میتواند اطلاعات خوبی درباره صحت یا کذب حرفهایش در اختیار ما بگذارد.
زمانیکه زبان بدن گوینده را ارزیابی میکنید، به نشانههای زیر در چشمها بسیار دقت کنید:
· نگـاه یا خیرگی چشمها: اگر در یک مکالمه تماس چشمی مستقیم بین گوینده و شنونده برقرار شود، این بدان معناست که هر دو به گفتگو با یکدیگر علاقمند هستند و به قدر کفایت به یکدیگر توجه دارند. اما تماس چشمی طولانی گاهی تهدیدآمیز به نظر میآید. از سوی دیگر، اگر گوینده با مخاطب خود تماس چشمی برقرار نکند و دائم به اطراف نگاه کند، این نشاندهنده آن است که گوینده حواسش به مکالمه نیست یا با شنونده احساس راحتی نمیکند. در این شرایط، یک احتمال دیگر هم مفروض است و آن احتمال این است که گوینده احساسات واقعیاش را از مخاطب پنهان میکند.
· پلکزدن: پلکزدن یک مکانیسم طبیعی در بدن انسان است؛ اما همین مکانیسم طبیعی حین مکالمه و گفتگو میتواند اطلاعات زیادی درباره گوینده به ما بدهد. افراد اگر در حالت اضطراب یا تشویش باشند، بیشتر از حالت عادی پلک میزنند. از سوی دیگر، اگر گوینده حین صحبت خیلی کمتر از حالت عادی پلک بزند، این بدان معناست که عامدانه در حال کنترل حرکات چشمهایش است. برای مثال، پوکربازها در حین بازی معمولا خیلی کم پلک میزنند؛ زیرا عامدانه در تلاشند تا احساس خود را نسبت به ورقهای دستشان بروز ندهند.
· اندازه مردمک چشمها: اندازه مردمک چشمها هم میتواند یک نشانه غیرکلامی در حین مکالمه و ارتباط باشد. اندازه مردمک چشم معمولا به میزان نور محیط وابسته است؛ اما علاوه بر نور، هیجان و احساسات هم میتوانند باعث بروز تغییرات جزئی در اندازه مردمک شوند.
شکل دهـــان در زبان بدن
حرکات و حالات دهان هم مانند چشمها در زبان بدن بسیار مهم هستند. به عنوان مثال، اگر شخص لب پایین خود را با دندان بجود یا گاز بگیرد، این بدان معناست که به احساس نگرانی، ترس یا عدم امنیت دچار شده است.
به طور معمول، افراد در زمان خمیازه یا سرفه جلوی دهان خود را با دست میپوشانند؛ اما گاهی پوشاندن دهان با دست میتواند تلاشی برای پنهانکردن آثار نارضایتی و مخالفت در چهره باشد. لبخند را شاید بتوان یکی از مهمترین نشانهها در زبان بدن به حساب آورد؛ اما لبخندها هم در شرایط مختلف به چندین شکل تعبیر و تفسیر میشوند. لبخندها گاهی حقیقیاند و از سر رضایت قلبی روی لب میآیند و گاهی دیگر، تصنعیاند و ناشی از رضایت کاذب، طعنه یا بدبینی هستند.
در زمان تحلیل و ارزیابی زبان بدن، حتما به نشانههای زیر در دهان و لبها دقت کنید:
· لبهای بههمفشـرده: اگر یک نفر لبهای خود را محکم به هم فشرده باشد، این شاید نشانهای از بیمیلی، مخالفت یا عدم اعتماد باشد.
· گزیدن لب: گاهی از اوقات افراد در شرایطی که احساس نگرانی، اضطراب یا استرس داشته باشند، لبهای خود را با دندان میگزند یا میجوند.
· پوشاندن صورت با دست: زمانی که افراد بخواهند واکنشهای احساسی یا احساسات خود را پنهان کنند، صورت خود را با دست میپوشانند تا لبخندشان را طرف مقابل نبیند.
· وضعیت دهان: اگر دهان به سمت بالا رفته باشد، این به معنای احساس خوشحالی یا خوشبینی خواهد بود. از سوی دیگر، اگر لبها و دهان به سمت پایین آویزان شده باشند، این بدان معناست که شخص احتمالا احساس ناراحتی یا نارضایتی دارد یا آنکه دارد دهنکجی میکند.
لحن و آهنگ صدا
در مکالمات و ارتباطات فقط آنچه میگویید مهم نیست؛ بلکه نحوه اَدای کلمات و جملات نیز بسیار مهم و بر مخاطب مؤثر است. زمانی که با کسی صحبت میکنید، آنها هم به کلمات شما گوش میکنند و هم صدایتان را "میخوانند". برخی از پارامترهایی که در گفتار مورد توجه مخاطب قرار میگیرند، عبارتند از زمانبندی و سرعت ادای کلمات، بلندی صدا، لحن و آهنگ صدا و آوایی که نشاندهنده تأیید یا درک مطلب باشند، مثل "آهان" و غیره. به این نکته مهم توجه داشته باشید که لحن و آهنگ صدای شما میتواند دلیل بر طعنه، عصبانیت، مهربانی یا اعتمادبهنفس باشد.
حالت دست در زبان بدن
اشارات دست یکی از صریحترین و آشکارترین نشانهها در زبان بدن هستند. به عنوان مثال، دستتکاندادن، اشاره کردن و استفاده از انگشتها برای نشاندادن تعداد یا دیگر مقادیر عددی از جمله نشانههای متداول در زبان بدن هستند که به آسانی قابل درک و فهم هستند.
برخی از اشارات و حالات دست بهشدت فرهنگ وابسته هستند؛ مثلا انگشت شصت روبهبالا یا علامت صلح در برخی از کشورها به غیر از ایالات متحده آمریکا معانی کاملا متفاوت و گاها منفی را میرسانند.
در ادامه برخی از رایجترین ژستهای دست و معانی آنها را میخوانید:
· مُشت گِرهکرده میتواند نشانه عصبانیت باشد. در برخی شرایط دیگر نیز این وضعیت مُشت نشاندهنده قاطعیت و مصمم بودن است.
· شصت روبهبالا و شصت روبهپایین در غالب اوقات به ترتیب به عنوان نشانههای موافقت و مخالفت استفاده میشوند.
· نشانه "تأیید" (OKAY) به این صورت است که انگشتهای شصت و اشاره یکدیگر را لمس کنند و با هم یک دایره بسازند؛ و سه انگشت دیگر نیز به سمت بالا قرار بگیرند. این نشانه به معنی "تأیید" است. اما در برخی از مناطق اروپایی این وضعیت دست، نشانه تحقیر طرف مقابل است و به این معنی است که: "تو هیچ ارزشی نداری." در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی نیز این نشانه یک توهین عوامانه و مبتذل محسوب میشود.
· علامت وی (V) به این صورت است که انگشتهای اشاره و میانی دست رو به بالا و در فاصله از هم قرار بگیرند، به گونهای که شکل V انگلیسی را نشان بدهند. این علامت در برخی از کشورها به معنی صلح یا پیروزی است. امّا در بریتانیا و استرالیا، اگر انگشتها علامت V را نشان بدهند و پشت دست به سمت مخاطب باشد، این نشانه حامل یک پیام و معنی توهینآمیز خواهد بود.
دستهـا و پاها در زبان بدن
دستها و پاها نیز میتوانند از جمله نشانههای بدن باشند که اطلاعات غیرکلامی بسیاری را به مخاطب منتقل میکنند. اگر ساعدهای دست به صورت ضربدری روی هم قرار بگیرند، این بدان معناست که شخص حالت تدافعی به خود گرفته است. پاهای ضربدری و دور از هم نیز میتوانند نشانۀ عدم علاقمندی یا احساس ناآرامی نسبت به طرف مقابل باشند.
برخی از نشانهها مثل باز و دور نگهداشتن دستها از بدن میتوانند به این معنی باشند که شخص قصد دارد در نظر دیگران، بزرگتر و پرقدرتتر باشد؛ در عین حال، اگر دستها به دو طرف یا روی بدن چسبیده باشند، این بدان معنی است که شخص قصد دارد خود را از نظر دیگران پنهان کند و از کانون تمرکز دور بماند.
در زمان بررسی و ارزیابی زبان بدن، به نشانههای زیر در دستها و پاهای مخاطب خود دقت کنید:
· ساعدهای ضربدری احتمالاً به این معنی هستند که شخص در حالت دفاع از خود قرار گرفته است یا میخواهد که خود را از جمع یا مخاطب پیش روی خود جدا کند.
· حالت ایستاده با دستها روی رانها: این وضعیت به این معنی است که شخص برای هر حرکتی آماده است و همه چیز را تحت کنترل دارد. علاوه بر این، این نشانه میتواند بر حس پرخاشگری و عصبانیت نیز دلالت کند.
· ضربگرفتن با انگشتها یا نمود بیقراری در دستها شاید نشانه بیحوصلگی، بیصبری یا خستگی مفرط باشند.
· پاهای ضربدری (یعنی یک پا از روبهروی پای دیگر رد شود و پاها به شکل ضربدر قرار بگیرند) به این معنی است که شخص مایل است از جمع فاصله بگیرد یا نیاز به یک حریم خصوصی دارد.
وضعیت بدن در زبان بدن
نحوۀ قرارگیری بدن ما در وضعیتهای مختلف از جمله عناصر مهم در زبان بدن است و اطلاعات زیادی را به مخاطب منتقل میکند. عبارت "وضعیت بدن" به معنیِ نحوۀ قرارگیری بدن در یک موضع خاص یا شمایل فیزیکی کل پیکر ما است. وضعیت بدن میتواند اطلاعات زیادی درباره احساسات اشخاص در اختیار ما بگذارد و علاوه بر آن، مشخصههای شخصیتی آنها مثل میزان اعتمادبهنفس، اجتماعگرایی یا گرایش به پیروزی را نیز برملا کند.
برای مثال، اگر شخص کاملا راست و صاف نشسته باشد، این بدان معنی است که در حال تمرکز و توجه بر شرایط پیرامون خود است. اگر شخص در زمان نشستن بدن خود را به سمت جلو متمایل و خم کرده باشد، این یعنی که نسبت به صحبتها و اتفاقات پیرامون خود بیاعتناست یا حوصلهاش سر رفته است.
زمانی که میخواهید زبان بدن دیگران را بررسی و تحلیل کنید، به نشانههای زیر توجه داشته باشید که هر کدام معانی جالبی دارند:
· وضعیت آزاد و رهـا: وضعیت آزاد به این صورت است که شخص بدن خود را کاملا آزاد میگذارد و آن را از دید دیگران پنهان نمیکند. این حالت از بدن نشاندهنده حس صمیمیت، راحتی و تمایل به ادامه ارتباط است.
· وضعیت محدود و بَسته: در این وضعیت، شخص خود را به جلو خم میکند یا ساعدها و پاها را به شکل ضربدری روبهروی هم قرار میدهد تا به این طریق، بدن خود را از دید دیگران پنهان کند. این حالت از بدن میتواند نشانه خصم و تنفر، عدم صمیمیت و اضطراب باشد.
فاصله شخصی در زبان بدن
آیا تا به حال با شخصی برخورد داشتهاید که برای خود یک حریم و فضای شخصی قائل شود؟ آیا اگر کَسی در فاصلۀ نزدیک به شما بایستد، احساس ناامنی میکنید؟
عبارت فاصلهشناسی که برای نخستین بار توسط ادوارد تی. هال معرفی شد، علم شناخت و بررسی فاصله بهینه میان افراد در اجتماع و در حین مکالمه است. همانطور که حرکات بدن و حالات چهره میتوانند اطلاعات غیرکلامی بسیاری را از یک شخص به شخص دیگر منتقل کنند، فاصله فیزیکی میان افراد نیز حامل پیامهایی هستند.
حال چهار سطح مختلف از فاصله اجتماعی را که در موقعیتهای مختلف شکل میگیرند، معرفی کرده است:
· فاصله صمیمانه (7 تا 45 سانتیمتر): این سطح از فاصله غالبا نشاندهنده روابط صمیمی و احساس راحتی میان دو نفر است و معمولا در زمان وقوع تماسهای صمیمی مثل بغلکردن، نجواکردن کنار گوش یا لمس بدن دیگری مشاهده میشود.
· فاصله شخصی (45 تا 122 سانتیمتر): این حد از فاصله معمولا بین اعضای خانواده یا دوستان نزدیک مشاهده میشود. هرچه میزان فاصله میان اشخاص در حین مکالمه کمتر باشد، درجه صمیمیت و قرابت آنها در رابطه بیشتر است.
· فاصله اجتماعی (122 تا 365 سانتیمتر): این سطح از فاصله غالبا میان دو نفر که با هم آشنایی دارند، مشاهده میشود. اگر شما با شخصی وارد مکالمه شوید که او را به خوبی میشناسید (مثل همکارتان که در هفته چندین بار او را میبینید)، در این فاصله با وی احساس راحتی خواهید داشت. امّا اگر طرف ارتباط یا مکالمه یک شخص غریبه باشد و او را نشناسید (مثل پیک که نهایتا ماهی یک بار برای شما بسته میآورد)، احتمالا در فاصله بیشتری راحتتر خواهید بود.
· فاصله عمومی (3 تا 8 متر): فاصله عمومی را معمولا در سخنرانیهای مختلف در محافل عمومی شاهد هستیم. برای مثال، استادان در حین تدریس به دانشجویان خود در یک فاصله عمومی از آنها قرار میگیرند و علاوه بر آن، مدیران در زمان سخنرانی و ایراد نطق برای کارمندانشان در محیط کار نیز این حد از فاصله را رعایت میکنند.
شایان ذکر است که میزان فاصله بهینه بین گوینده و شنونده در تمام فرهنگها با هم یکسان و برابر نیست. برای مثال، فرهنگ کشورهای لاتین و فرهنگ کشورهای آمریکای شمالی از این لحاظ با هم تفاوت دارند. اهالی کشورهای لاتین در حین مکالمه با یکدیگر به دنبال صمیمیت هر چه بیشتر هستند و برای همین، در فاصله نزدیک به هم قرار میگیرند؛ اما مردمان کشورهای آمریکای شمالی حریم شخصی بیشتری برای خود قائلند و بنابراین، در فاصله دورتری از یکدیگر با هم گفتگو میکنند.
کلام آخـر
کسب شناخت و آشنایی با زبان بدن میتواند نقش و تأثیر بهسزایی در بهبود کیفیت ارتباطات ما با دیگران و تفسیر و تعبیر منظور آنها از حرفهایشان داشته باشد.
اگرچه بسیاری از ما تصور میکنیم که هر کدام از نشانههای بدن را باید بهصورت جداگانه و مستقل از باقی نشانهها بررسی کنیم، اما حقیقت آن است که این نشانههای غیرکلامی همه در کنار یکدیگر و با توجه به بافت ارتباط کلامی باید تحلیل شوند. اگر ما روشهای ارتقای کیفیت زبان بدن و ارتباط غیرکلامی را یاد بگیریم، بدون حتی یک کلمه حرف میتوانیم احساسات واقعیمان را به بهترین نحو به دیگران منتقل کنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهنمای گام به گام حرفه ای شدن، البته در برنامه نویسی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه نویسی: تحصیل یا بازار کار
مطلبی دیگر از این انتشارات
عقب نمانید!! برنامه نویسی بیت کوین پادشاه دنیای مهندسی آینده!