اینجا روزانههایم را ورق میزنم...
جنگجوی کوچک
دیدی بعضی وقتا که داری یه کار روزمره رو انجام میدی یه ایده جدید برای متفاوت انجام دادنش به ذهنت میرسه. اکثر آدما اون ایده رو نادیده میگیرن. عده خیلی کمی سعی میکنن تلاش تا اون ایده رو عملی کنن. ولی فقط درصد خیلی کمی تا انتهای اون مسیر رو میرن.
جوی(joy-2015) یک داستان واقعی است از یک مادر سختکوش. داستان دختری با آرزوهای بزرگ که روزمرگی زندگی اونقدر اونو به خودش مشغول میکنه که کم کم خودش و آرزوهاش رو فراموش میکنه، اما دخترش (که به نظر من میتونه نشانهای از کودکیهای خود جوی و رویاهای دست نیافتهاش باشه) یکروز دوباره به اون یادآور میشه که کیه و قرار بوده کارای بزرگی بکنه.
جوی بارها و بارها زمین میخوره. به خودش به هدفش، به مادر بودنش شک میکنه. لحظاتی میرسه که نزدیکترین افراد خونوادش بهش باور ندارن و میخوان فروپاشیدنش رو تماشا کنند. حتی به جایی میرسه که از همه چیز دست بکشه. در نهایت ورشکسته، ناامید و تحقیر شده رها میشه. شب رو به سختی گریه میکنه اما صبح دوباره به راه میافته تا حقش رو بگیره. جوی یه شاهدخت بدون شاهزاده است. دختری که این روزها جامعه ما به شدت نیاز داره ازش الگو برداری کنه، زنان مستقل، جنگجو، با اراده و پر انرژی. این فیلم شاهکار سینمایی یا فیلمی که باید دید نیست اما تلنگری برای جنگجوی کوچک درون آدمهاست.
ما چقدر برای اهدافمون میجنگیم؟! تا کجا حاضریم فداکاری کنیم؟! وقتی موانع زیاد میشن تسلیم میشیم یا ادامه میدیم؟!
من فکر میکنم فرهنگ ما اونقدر روی ارزشهای قناعت و نجابت تاکید کرده که آدمها راحت آرزوهای بزرگشون رو کنار میزارن و به چیزی که دارن قناعت میکنن. درحالیکه راضی بودن از شرایط به معنی تلاش برای ساختن آینده بهتر نیست.
تو این روزهای پر از دلهره آینده فقط امید و تکیه به توانمندیهامون میتونه ما رو از دل این مشکلات عبور بده. اینکه چشماتو ببندی و به آینده فکر نکنی فقط بجنگی و بجنگی و بجنگی. اونقدر تلاش کنی که به زانو بیفتی و بعد... دوباره بجنگی!
قطعا جنگ نابرابری خواهد بود. یک انسان ضعیف در برابر غول آینده.
میتونی گاهی خسته بشی، میتونی یه وقتایی نفس بگیری و استراحت کنی، میتونی گریه کنی اما حق نداری تسلیم بشی، چون تسلیم شدن یعنی باخت، یعنی اجازه میدی اون غول بیشاخ و دم روی شونههات سوار بشه و اسیر فرمان روزمرگیش بشی.
شما حاضرید چقدر برای آرزوهاتون بجنگید؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدرخوانده بهترین فیلم سینماست؟ برای من نه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
آبادان یازده 60، صدایی که آبادان را سرپا نگه داشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
درباره مستند american factory