قسمت ۲۷ چیزکست- تاریخ تست بارداری

دفعه‌ی بعد که فکر کردید شغلتون خیلی طاقت فرساست و دیگه نمی‌تونید تحملش کنید، به این موضوع فکر بکنید که توی قرون وسطی شغل یه سری آدم‌ها این بود که بشینن ادرار مردم رو نگاه کنن و بو کنن و اینطوری انواع و اقسام مرض‌های روحی روانی مردم رو لیست کنن واسشون. به عبارت دیگه اون چیزی که بعضی‌ها در خشت خام می‌بینن، این‌ها تو ادرار ملت می‌دیدن.


پ
پ

سلام به قسمت بیست و هفتم چیزکست خوش‌اومدین. تو این پادکست من، عرشیا عطاری، برای شما از تاریخ چیزها میگم. چیزهایی که زمانی استفاده نمی‌کردیم، امروز استفاده می‌کنیم و شاید در آینده هم ازشون استفاده بکنیم. این اپیزود چیزکست اصلا برای بچه‌ها مناسب نیست در نتیجه اگر بچه‌ای اطرافتونه لطفا از هدفون استفاده کنید. تو این قسمت قراره تاریخ تست بارداری یا همون بیبی چک رو تعریف کنیم.


این قسمت چیزکست در یلدای 1400 منتشر میشه. راستش نمی‌دونم یلدا رو تبریک میگن یا نه ولی اگر که باید تبریک بگم، یلداتون مبارک. حالا ممکنه سوال براتون به وجود بیاد که اصلا بیبی‌چک چه ربطی به شب یلدا داره؟ سوال خیلی خوبیه. منتها دلیلش رو نمیگم بهتون. یه کم فکر کنید خودتون بهش می‌رسید. بیبی چک به عنوان یک وسیله‌ی خونگی شاید اختراع جدیدی باشه. منتها از اونجایی که بارداری از اول اول کار با بشر همراه بوده، تاریخ تست بارداری هم به قدیمی‌ترین زمان‌های زندگی بشر برمی‌گرده و یک سفر چندین و چند هزار ساله رو طی کرده تا این که شده این بیبی‌چک امروزی. از دوران باستان بگیر تا قرون وسطی و رنسانس و دوران مدرن، توی همه‌شون کلی ماجراهای جالب و البته عجیب درباره‌ی تست‌های بارداری وجود داره که می‌خوایم تو این اپیزود بریم سراغشون. اما اول بیایم بگیم که اصلا بیبی‌چک امروزی چیه و چطوری کار می‌کنه.


بیبی چک یک وسیله است برای تست بارداری خونگی. یعنی هر کس بدون هیچ آموزش خاصی می‌تونه ازش استفاده کنه. انواع و اقسام مختلفی داره، طرح‌های مختلفی داره. منتهی همه‌شون براساس یک سیستم که همون تست ادرار باشه کار می‌کنن. حالا چطوری که این از روی ادرار بارداری تشخیص میدن؟ توی بدن ما یک سری هورمون وجود داره. هر هورمون کارش اینه که یک سیگنال بفرسته به اعضای بدن و بهشون بگه که یه کاری انجام بدن. مثلا هورمون آدرنالین که زمان هیجان تو بدن ترشح میشه، کارش اینه که به قلب بگه تند تند بزنه، فشار خون رو ببره بالا، مردمک چشم رو گشاد کنه و کلا اون حس هیجان زدگی رو به آدم منتقل کنه. حالا توی اولین مراحل بارداری هم یک هورمونی تو بدن ترشح میشه به اسم اچ‌سی‌جی.


کار این هورمون اچ‌سی‌جی اینه که بیاد به رحم بگه که سیکل قاعدگی یا همون پریود رو متوقف کنه و برای بارداری حاضر بشه. توی مراحل بعدی بارداری هم کار اچ‌سی‌جی این میشه که توی ساخته شدن بند ناف کمک کنه. حالا هر هورمونی وقتی که وظیفه‌ش رو تو بدن انجام میده و سیگنالش میده با ادرار خارج میشه از بدن. واسه همین توی ادرار زنی که بارداره از همون ابتدایی‌ترین مراحل بارداری اچ‌سی‌جی وجود داره. در نتیجه اگر توی ادرار یک نفر اچ‌سی‌جی باشه، به احتمال نود و نه درصد بارداره. کار بیبی‌چک اینه که بیاد وجود اچ‌سی‌جی توی ادرار رو تشخیص بده. اینجوریه که ادرار روی اون بخش مشخص شده از بیبی‌چک ریخته میشه، بعد این بخشی که روش ادرار رو می‌ریزن جزئی از یک نواریه که جنسش از فیبره. مثل دستمال کاغذی می‌مونه. واسه همین ادرار که روش ریخته میشه توش پخش میشه و در طول بیبی‌چک در راستای این میله‌ای که دستگاه بیبی‌چک ماست شروع می‌کنه حرکت‌کردن.


تو مسیر یه سری آنتی‌بادی‌هایی گذاشتن که اینا به اچ‌سی‌جی می‌چسبن و باهاش حرکت می‌کنن. همین آنتی‌بادی‌ها یه سری مولکول رنگی رنگی هم بهشون وصله. یکم که جلوتر میره یه ردیف آنتی‌بادی دیگه که ثابت‌ان توی مسیرش‌ان که این‌ها هم می‌چسبند به یه سمت دیگه‌ی اچ‌سی‌جی‌ها و نمیذارن که این اچ‌سی‌جی‌هایی که به آنتی‌بادی‌ها چسبیدن با جریان مایع جلوبرن. این میشه که اون اچ‌سی‌جی هایی که به آنتی‌بادی‌هایی وصل بودن که ملکول رنگی داشتن، گیر می‌کنن تو یه ردیف و همشون یه جا جمع میشن اینطوری یک خط رنگی درست می‌شه روی اون نوار بعد ادرار همچنان مسیرش رو ادامه میده و جلوتر یک ردیف آنتی‌بادی دیگه هست که اینا دیگه کارشون چسبیدن به اچ‌سی‌جی نیست فقط به آنتی بادی‌های دیگه می‌چسبن. این میشه که آنتی بادی‌های رنگی میان می‌چسبن. به این آنتی بادی‌های ثابت و خط دوم روی نوار بیبی‌چک درست میشه.


وقتی یکی تستش مثبت باشه این دو تا خط همزمان روی نوار ظاهر میشن اما اگر شخص باردار نباشه، فقط خط دوم درست میشه. چون که اچ‌سی‌جی نداره توی ادرارش دیگه آنتی‌بادی‌های خط اولیه به اچ سی جی می‌چسبیدن خط اولی رو می‌ساختن. در نتیجه اگر فقط یه دونه خط ظاهر بشه، تست منفیه و شخص باردار نیست. این شد مکانیزم بیبی چک امروزی. حالا که فهمیدیم بیبی‌چک چیه و چطوری کار می‌کنه دیگه وقتشه بریم به یک دوران خیلی خیلی خیلی دور و قصه‌ی بی‌بی چک رو شروع بکنیم. من عرشیا عطاری هستم. تدوین این قسمت رو طنین خاکسار انجام داده و موسیقی تیتراژ هم کار مودی موسویه.


بارداری همیشه برای بشر مهم بوده. از دید تکاملی اگه بخواییم به قضیه نگاه کنیم، انسان و باقی موجودات همیشه برای بقا دارند تلاش می‌کنن. ما اگر گرسنه‌مون میشه واسه این که به غذا برای بقا احتیاج داریم یا اگر درد رو حس می‌کنیم، برای اینه که برای بقا باید متوجه ضرری که بهمون داره وارد میشه باشیم. یکی از اصل‌های مهم با همین تولید مثله. در نتیجه از همون اول مسئله‌ی تولید مثل و باروری برای انسان مهم بوده. از اونجایی هم که کسایی که بچه به دنیا می‌آوردند زنان بودن، کل مسئولیت تولید مثل روی دوش زنان بود و اگر یک زوجی بچه‌دار نمی‌شد، به شکل دیفالت همه فکر میکردن که مشکل از زن بوده. به خاطر همین توی خیلی از جوامع ابتدایی از همون اول‌ها این باور درست شده بود که ارزش زنان رو بر اساس میزان باروری‌شون می‌سنجیدن.


زنی که بارور بوده و بچه‌های زیادی تونسته بود به دنیا بیاره ارج و قرب زیادی داشت و زنی که به هر دلیلی نابارور بود یا حتی بچه‌هاش کم بودن، بهش به عنوان یک موجود ناقص نگاه می‌شد. کم کم که انسان یکجانشین شد و تمدن‌های اولیه درست شدن و باورهای ما برای اولیه به وجود اومدن هم یکی از مهمترین الهه‌هایی که آدما بهشون باور داشتن، الهه باروری بود. تو همه‌ی تمدن‌ها هم بی برو برگرد الهه باروری پیدا می‌شد. یونانی آفرودیت داشتن. مصری‌ها ایسیس داشتن. نورسی‌ها فریا داشتن. ایرانی‌ها آناهیتا داشتن. معبد این الهه ها هم همیشه پر بود از زنانی که می‌خواستند بارور بشن یا بیشتر بچه به دنیا بیارن. به طور کلی باور این بود که زنی که باروره مورد لطف الهی باروری قرار گرفته و زنی که بارور نیست مورد خشم الهه‌ی باروریه.


اینطوری بود که زنان برای باردار شدن همش دخیل می‌بستن به معبد الهی باروری‌شون. حالا توی همچین جوامعی که انقدر به باروری و باردار شدن اهمیت میدن، کم‌کم مردم به فکر افتادن که یه جوری متوجه بشن که یه زنی باردار هست یا نه. بارداری خودش علائم مختلفی داره دیگه. از قطع شدن قاعدگی بگیر، تا حالت تهوع و ویار و کلی چیزهای دیگه. منتها همونطور که انسان امروز نمی‌تونه بشینه دست رو دست بذاره تا علائم از راه برسن، انسان اون زمان هم می‌خواد زود متوجه بشه که باردار هست یا نه.


این میشه که کم‌کم روش‌های مختلفی واسه‌ی فهمیدن بارداری درست میشه توی جوامع مختلف. قدیمی‌ترین روشی که سندش پیدا شده مال مصر باستانه. یعنی حدودا دو سه هزار سال قبل از میلاد. مصری‌ها همونطور که گفتیم خیلی برای بارداری اهمیت قائل می‌شدن یه الهه‌ی باروری هم داشتن به اسم ایسیس که تو معبدش جای سوزن انداختن نبود. واسه همین از همون موقع‌ها به فکر تست کردن بارداری افتاده‌بودن.


رایج‌ترین روشی که مصری‌ها استفاده می‌کردن این بود که یه کیسه گندم و یه کیسه جو میاوردن بعد به اون زنی که قرار بود تست بده می‌گفتند که روشون ادرار کنه. بعد از دو سه روز میومدن سر می‌زدند به کیسه‌ها. اگه گندم رشد کرده بود می‌گفتن بچه دختره، اگه جو رشد کرده بود می‌گفتن بچه پسره. اگر هم هیچی رشد نکرده بود میگفتن طرف باردار نیست. جالبی قضیه اینجاست که حدودا شصت سال پیش یه سری محقق روی این تست کارکردن، دیدن که اون بخش تعیین جنسیتش مزخرفه منتها در هفتاد درصد موارد بارداری رو درست تشخیص میده. حالا چطوری؟ به احتمال خیلی زیاد استروژنی که توی ادرار زن باردار وجود داره باعث میشه که گیاه سریع رشد کنه و این تست بتونه باردار بودن یا نبودن رو پیش‌بینی کنه.


یه روش دیگه‌ای که توی مصر باستان استفاده می‌کردن این بود که میومدن شیر زنی که تازه زایمان کرده بود و با پوره‌ی طالبی قاطی می‌کردن و می‌دادن به زنی که می‌خواد تست بده بخوره. بعد اگر طرف استفراغ می‌کرد، باردار بود. این یکی رو دیگه درستش کسی اثبات نکرده خداروشکر. یکم بعد که تمدن یونان باستان به وجود اومد اون‌ها هم شروع کردن واسه خودشون یه سری تست بارداری ساختن. نسخه‌ی اصلی این تست‌های یونانیان رو بقراط پیچیده‌بود. بقراط پزشک معروف یونان باستان بود که بعیده اسمش رو تا حالا نشنیده باشید. اون سوگند بقراطی هم که پزشکان می‌خورن از همین بقراط اومده. بقراط دو تا تست اصلی واسه‌ی بارداری تجویز می‌کرد. یکیش این بود که زنی که مشکوک به بارداریه شب قبل خواب عسل بخوره و اگه دل درد گرفت یعنی بارداره.


اما تست دوم که رسما یه سطح جدیدی از پزشکی رو آنلاک کرده بود، این بود که زن مشکوک به بارداری شب قبل از خواب یه دونه پیاز رو داخل ناحیه‌ی تناسلیش بذاره و بخوابه. اگه صبح دهنش بوی پیاز می‌داد، یعنی باردار نیست. ایده هم این بود که اگر زن باردار باشه بچه مانع این میشه که بوی پیاز بیاد بالا. منتهی اگه باردار نباشه اون وسط کلا خالیه دیگه بوی پیاز مستقیم میاد تو دهن. مشخصه که هیچ ایده‌ی خاصی هم از آناتومی بدن انسان نداشته بقراط. این روش‌های عجیب غریب باستانی یه دو سه هزار سال به قوت خودشون باقی موندن و کم و بیش استفاده می‌شدند بین مردم. تا اینکه طرف‌های قرن پنجم میلادی رسیدیم به یک دوره‌ی جدید و خیلی خیلی تاریک. قرون وسطی.


از اواسط قرن پنجم میلادی که امپراتوری روم غربی سقوط کرد، یک دوره‌ای توی اروپا شروع شد که حدود نه قرن ادامه داشت و یکی از عجیب‌ترین دوره‌های تاریخ حساب میشه. این دوره رو بهش میگن قرون وسطی. دورانی که کلیسای کاتولیک توی اروپا قدرت رو دستش گرفته بود و انقدر همه‌چیز سیاه و وحشتناک بود که بهش عصر تاریکی هم میگن. یا شروع کرد یک سری قوانین عجیب و رادیکال ساختن و هر کسی که یکم می‌خواست علمی حرف بزنه توی دادگاه‌های تفتیش عقاید به مرگ و شکنجه محکوم می‌شد. علم و تحقیق حکم گناه کبیره رو داشته و خرافات یکه‌تازی می‌کرد. رمال و جن‌گیر حرفش از دکتر دانشمند خیلی بیشتر خریدار داشت. در نتیجه نه پزشک درست حسابی پیدا می‌شد، نه وضع بهداشت تعریفی داشت، نه غذا درست حسابی گیر میومد، نه زندگی رنگ و بویی داشت.


مردم توی بدترین شرایط ممکن زندگی می‌کردن و یه سایه‌ی مرگ روی کل اروپا افتاده بود. توی همچین وضعیتی قطعا نمیشه تصور کرد که تست‌های بارداری خیلی علمی باشن. کلا باردار شدن توی همچین دنیایی یکی از سخت‌ترین کارهای ممکن بود. با توجه به اون وضعیت وحشتناک بهداشت، زایمان کردن خطرناک‌ترین کار ممکن اون دوران حساب می‌شد. از هر سه تا زنی که می‌مردن یکیشون به خاطر زایمان می‌مرد. همه چیز دست به دست هم می‌داد تا کسی که زایمان می‌کنه رو از پا دربیاره. از عفونت شدید بگیر تا روش‌های غیر علمی و عجیب غریبی که برای زایمان استفاده می‌کردند. اما همه‌ی مرگ‌ها به خاطر خود زایمان نبود. خیلی‌ها هستن تو همون دوران بارداری می‌مردن. حالا چرا؟ چون هیچ مراقبت خاصی از زن باردار نمیشد.


کلیسا طبعا اجازه نمی‌داد زنان طبابت کنند. در نتیجه کسایی که اصطلاحا پزشک بودند و در واقع هیچی بارشون نبود، مرد بودن. کلیسا هم که نمی‌ذاشت پزشک مرد بیمار زن رو ویزیت کنه در نتیجه هیچ کنترل پزشکی روی زنان باردار نمی‌شد. زمان زایمان فقط قابله‌ها و صغری کبری‌های فامیل اجازه داشتند که توی اتاق زایمان باشن و حالا بچه رو به دنیا بیارن. حالا این وسط اون مردای پزشکی که توی کل زندگیشون زایمان از نزدیک ندیده بودن واسه زن‌های باردار کل جامعه نسخه می‌پیچیدند و دستور می‌دادند که چیکار کنن چیکار نکنن. البته این توصیه‌های پزشکی که می‌کردن واسه این نبود که خدایی نکرده مادر سالم بمونه یا بچه سالم بمونه. توصیه‌های پزشکیشون صرفا به این هدف بود که بچه پسر بشه. یعنی مثلا می‌گفتن که فلان چیز بخورید یا فلان کار رو بکنید که پسر به دنیا بیارید.


بعد خب توی همچین وضعیتی هر اتفاقی برای بچه می‌افتاد یا بچه اگر دختر میشد، این‌ها مادر رو مقصر می‌دونستن دیگه. توی جامعه‌ی اون دوران که کلیسا کلا رابطه‌ی زناشویی رو گناه می‌دونست و می‌گفت فقط باید با هدف تولید بچه باشه، همچین توقع درک متقابل نمیشه داشت. حالا که یه تصویری از وضعیت اون دوران پیدا کردیم، بریم سراغ تست‌های بارداریشون. تو این دوران در کنار اون دلاک‌هایی که خیر سرشون بهشون می‌گفتن دکتر یه آدم‌هایی بودن که بهشون می‌گفتن متخصص ادرار. این‌ها کارشون این بود که ادرار مردم بریزند توی شیشه و نگاهش کن، بوش کنن و حتی در بعضی موارد مزه‌اش کنن و بر اساس این مشاهدات هوشمندانه‌شون نسخه بپیچن واسه مردم. هیچ زمینه‌ی پزشکی خاصی هم نداشتن. تست‌های بارداری اون دوران رو این آدم‌ها ساخته بودن. همه‌شون هم روی ادرار انجام می‌شد.


اصلی‌ترین تست همون بررسی ظاهری ادرار بود. یعنی اینا با نگاه کردن به ادرار زنان و حالا بررسی رنگش، تشخیص می‌دادن که طرف بارداره یا نه. روش دیگه این بود که یه میخ مینداختن توش بعد اگر میخ زنگ میزد یعنی طرف باردار بود. یه روش دیگه‌ای هم بود که این‌ها میومدن ادرار اون شخص رو با شراب قاطی می‌کردن و بر اساس واکنشی که این‌ها با همدیگه می‌دادن تشخیص می‌دادن که طرف باردار بود یا نبود. این مورد آخر البته از لحاظ علمی می‌تونه یه توجیه‌هایی داشته باشه به خاطر حالا اون ری‌اکشنی که اچ‌سی‌جی با الکل میده. منتها این آدم‌ها ادم‌هایی نبودن که بخوان با چشم غیر مسلح تشخیص بدن که این ری‌اکشنی که با الکل داده شده چه معنایی داره و چطوری باشه طرف بارداره و چطوری باشه طرف باردار نیست و این حرف‌ها، تحلیل علمی خاصی نمی‌تونستن ارائه بدن.


خلاصه که توی اون دوران این متخصصان ادرار خیلی رو بورس بودن و حکم وی‌سی‌آر رو داشتن. این وضعیت اسفناک ادامه پیدا کرد تا اینکه از قرن چهاردهم به بعد، کم‌کم دوره‌ی رنسانس شروع شد و بساط حکومت کلیسا رو جمع کرد. بعد از رنسانس یک دوره‌ی مهم توی قرن هیجدهم شروع شد که بهش می‌گفتن عصر روشنگری. جزئیاتش رو توی اپیزود سیزده که درباره‌ی تاریخ قهوه بود کامل تعریف کردیم. خلاصه این قضیه این بود که یک سری دانشمند و فیلسوف دور هم جمع شدند و کلا دیدگاه علمی و فلسفی بشر رو از این رو به اون رو کردن و کاری کردن که علم و فلسفه و دیدگاه فلسفی بیفته توی مسیر درستش. گل سرسبد این عصر روشن‌گری هم آدم‌هایی مثل نیوتن و کانت و ژانژاک و از این قبیل آدم‌ها بودن.


تقریبا میشه گفت علمی که ما امروز داریم تا حد خیلی خیلی زیادی توی همین عصر روشنگری پاگرفته. در نتیجه این عصر روشنگری باعث شد که زمینه واسه‌ی پیشرفت علم و تحقیقات پزشکی توی قرن بعد آماده بشه. تو این دوران البته کشف خاصی درباره‌ی تشخیص بارداری نکرد کسی اما دیگه اون روش‌های قرون وسطایی کنار گذاشته شده بودند و صرفا به تغییرات فیزیکی بدن زنان توجه می‌شد و با توجه به تغییرات فیزیکی بارداری رو تشخیص می‌دادن. یه جورهایی انگار دکمه ریست رو زده بودن که بشینن از اول علمی بررسی کنند قضیه رو. این وضعیت ادامه پیدا کرد تا اینکه اواخر قرن نوزده یه اتفاق خیلی مهم افتاد.


تو دهه‌ی 1890 دانشمندان مختلف همگی به این نتیجه رسیده بودند که یک سری از تغییرات بدن به خاطر بعضی از مواد شیمیاییه که تو بدن وجود دارن. یه دانشمند انگلیسی هم به اسم ارنست استارلینگ اومد تخصصی روی این قضیه کار کرد و اسم این مواد شیمیایی رو هم گذاشت هورمون. این شد که هورمون‌ها کشف شدند و تحقیقات پزشکی هم روشون متمرکزشد. وارد قرن بیستم که شدیم، تحقیقات پزشکی روی هورمون‌ها خیلی زیاد شد و خیلی از هورمون‌های مختلف بدن مثل آدرنالین یا پروژسترون کشف شدن. اواخر دهه‌ی 1920 بود که دانشمندان این هورمون اچ‌سی‌جی رو کشف کردن و به عنوان هورمونی که فقط در زنان باردار وجود داره معرفیش کردن. اینطوری شد که طراحی تست بارداری روی اچ‌سی‌جی متمرکز شد و هدف شد اینکه یک تستی بسازند که وجود اچ‌سی‌جی رو در بدن زن تشخیص بده.


شاید الان بگید خب از اینجا به بعدش معلومه دیگه. بیبی چک رو ساختن تا اچ‌سی‌جی رو تشخیص بده و قصه‌ی ما به سررسید. اما باید بگم که تازه رسیدیم به بخش عجیب غریب داستان. قبل از اینکه بریم سراغ بقیه‌ی داستان، لطفا یک ثانیه وقت بذارید و از هر جایی که چیزکست رو می‌شنوید سابسکرایب کنید تا مشترک چیزکست بشید. شنیدن چیزکست همیشه رایگان بوده، رایگان هم باقی می‌مونه اما اگر دوست داشته باشید می‌تونید توی سایت حامی باش از ما حمایت مالی کنید و خستگی حدود پنجاه ساعت تولید رو از تنمون به در کنید. این حمایت‌ها کاملا اختیاریه. هیچ اجباری، هیچ دینی، هیچ وظیفه‌ای روی دوش کسی نیست. اگر دوست داشته باشید کاملا اختیاری می‌تونید هر چقدر که دلتون خواست از پول یه قهوه گرفته تا پول یه فرش رو از ما حمایت مالی بکنید.


اواخر دهه‌ی بیست میلادی، دو تا دانشمند آلمانی به اسم اشتاین و زاندک شروع کردن کار کردن روی اچ‌سی‌جی. بعد از بررسی‌های مختلف متوجه شدن که هورمون اچ‌سی‌جی یک تغییراتی توی بدن موش‌ها به وجود میاره. در واقع کشف کردند که اچ‌سی‌جی باعث میشه موش ماده حتی اگر به سن بلوغ نرسیده باشه هم نشانه‌های بلوغ و تمایل به جفت‌گیری نشون بده. یکم بعد فهمیدند که خرگوش‌ها هم همین واکنش رو نشون میدن. این شد که در نهایت سال 1928 این‌ها یه تستی رو طراحی کردن که باهاش بشه وجود اچ‌سی‌جی توی ادرار رو تشخیص داد. چی بود حالا این تسته؟ این‌ها میومدن ادرار زنی که می‌خواد تست بده رو به یک خرگوش نابالغ تزریق میکردن، بعد اون خرگوش بدبخت بیچاره با وجود نابالغ بودنش فهم می‌شد. یعنی بلوغ جنسی پیدا می‌کرد و تمایل به جفت گیری نشون می‌داد و این‌ها نتیجه می‌گرفت گفتن که طرف بارداره.


الان شاید این تست خیلی عجیب غریب به نظر بیاد ولی عملا اولین تست بارداری که به شکل علمی و توی محیط آزمایشگاهی و بر اساس اچ‌سی‌جی طراحی شده. دهه‌ی سی این تست که بهش می‌گفتن تست ایزی توی کل اروپا و آمریکا انجام می‌شد و معمولا اینطوری بود که ادرار رو به خرگوش‌ها تزریق می‌کردن بعد اگر فهم می‌شد نتیجه‌ی تست مثبت بود و اگر هیچی نمی‌شد هم نتیجه‌ی تست منفی بود. اگر تست مثبت در میومد اون خرگوش بدبختی که دیگه نه استفاده‌ی علمی داشت و نه میتونست به عنوان خرگوش به زندگیش ادامه بده رو می‌کشتن. اینطوری شد که عملا یک اصطلاحی جا افتاد که وقتی می‌خواستن بگن یه خانمی بارداره میگفتن طرف خرگوش رو کشته.


همین الان هم بعضی از آدمای مسن توی کشورهای انگلیسی زبان برای بارداری از همین اصطلاح فلانی خرگوش رو کشته استفاده می‌کنن. البته شاید خودشون هم دلیل استفاده‌ش رو ندونن چون رایج بوده توی زبونشون دارن میگن ولی همچنان رایجه. یکم بعد، یک دانشمند دیگه‌ای هم کشف کرد که این هورمون اچ‌سی‌جی باعث میشه که یه گونه‌ی خاصی از قورباغه شروع کنه تخم‌گذاری کردن. این شد که قورباغه‌ها هم اضافه شدن به این تست. اما این تست ایزی خیلی خیلی مشکل داشت. خیلی دقیق نبود و در اکثر مواقع اشتباه درمیومد. غیرانسانی بود. کلی خرگوش و قورباغه باید کشته می‌شدند به خاطرش. خیلی عملی نبود، باید محیط آزمایشگاهی پیشرفته و کلی خرگوش می‌داشتی و در نتیجه همه‌ی مردم نمی‌تونستند ازش استفاده کنن و جدای از این‌ها، هزینه‌اش خیلی خیلی زیاد میشد. اما خب چاره‌ی دیگه‌ای هم نبود.


تنها تست موجود همین بود و اون معدود افرادی که اونقدری پول داشتن امکانات داشتن که بخوان پیش‌بینی کنند بارداریشون رو می‌تونستن بیان و از این تست استفاده بکنن. یه اتفاق خیلی مهمی که از همین دهه‌ی سی شروع میشه و تا دهه‌ی چهل هم ادامه پیدا می‌کنه، یک کمپینی بود که هدفش این بود که بحث سلامت زنان رو جا بندازه و علمی بکنه این قضیه رو. البته که فقط توی آمریکا و اروپای غربی بود این کمپین. کلی کتاب و برنامه‌های مختلف درست شدن که توشون میومدن به زنان آموزش می‌دادند که برای مشکلات زنانه و مربوط به بارداری پیش دکتر متخصص برن و تحت درمان و کنترل علمی باشن. تا اون موقع با وجود اینکه علم پزشکی خیلی در زمینه‌ی بیماری‌های زنان پیشرفت کرده بود، اما همچنان مردم عادی جامعه دنبال حرف‌های پیر زن‌های فامیل و قابله‌های تجربی می‌رفتند و توی خونه زایمان می‌کردن.


این کمپین که راه افتاد باعث شد که مسئله‌ی سلامت زنان به چشم بیاد و جامعه‌ی زنان آمریکا و اروپا تا حدودی آموزش دیده بشن. درباره‌ی سلامتشون حالا که جامعه‌ی زنان یعنی مشتری‌های اصلی تست بارداری تا حدودی نسبت به مسئله‌ی بارداری دید علمی پیدا کرده بودن، توقع داشتند که یک تست بارداری درست حسابی استفاده کنند که هم نتیجه‌ش درست در بیاد و هم علمی باشه. گذشت و گذشت تا این که توی دهه‌ی شصت میلادی یک تست جدیدی اومد که این تست‌های حیوان محور کلا کنار زد. این تست اولین تستی بود که اساس کارش با آنتی‌بادی بود.


تو این تست جدید ادرار رو با آنتی بادی‌هایی که اچ‌سی‌جی رو جذب می‌کردن می‌ریختن توی لوله آزمایش و می‌ذاشتن تا یه مدت چندین روزه‌ای بمونه. بعد از چند روز خب اون آنتی بادی‌ها به اچ‌سی‌دی‌ها می‌چسبیدن و توی اون نمونه‌ی ادرار یک لخته‌هایی از آنتی بادی درست میشد که با میکروسکوپ می‌شد تشخیصشون داد. این تست البته خیلی خیلی درصد خطاش بالا بود. خیلی وقت‌ها مواد دیگه با اچ‌سی‌جی اشتباه گرفته می‌شدند و نتیجه اشتباها مثبت درمیومد. منتها حداقل از کشتن خرگوش‌ها بهتر بود. با این تست جدید حالا می‌شد بدون محدودیت‌هایی که تست خرگوش درست می‌کرد نتیجه رو به دست آورد. این دقت پایین تست برای مایی که الان تست‌های نود و نه درصد دقیق داریم به چشم میاد. آدم‌های اون دوران چون دقیق‌تر از اون رو ندیده بودن دقت پایین تست خیلی به چشمشون نمیومد. چیزی که این تست رو برای آدم‌های اون دوران مشکل ساز می‌کرد، چیز دیگه‌ای بود.


اولین مشکلی که توی دهه‌ی شصت میلادی به چشم می‌اومد این بود که این تست حتما باید توسط دکتر و توی آزمایشگاه مجهز انجام می‌شد. در نتیجه اولا هزینه و دردسر زیاد بود، دوما عملا دکتر که شخص سوم ماجراست در جریان بارداری شخص قرار می‌گرفت و این قضیه برای خیلی از زنان ناخوشایند بود. راحت نبودند از این موضوع. این دوتا مشکل سر جاشون بودن ولی یک مشکل سومی هم بود که کم‌کم توجه‌ها بهش جلب شد. زمان. انجام دادن همچین تستی حداقل سه چهار هفته طول می‌کشید. یعنی از زمانی که شما تست می‌دادی باید نزدیک یک ماه با استرس منتظر می‌شد تا تکلیف روشن بشه.


این مشکلات و مخصوصا مشکل زمان توی دهه‌ی هفتاد خیلی به چشم اومدن. چرا؟ اولا جنبش‌های زنان توی دهه‌ی هفتاد خیلی فعال شدن شروع کردن کمپین راه انداختن و کتاب چاپ کرد و تظاهرات و این‌ها برای اینکه به زنان درباره‌ی حقوقشون و سلامتشون اطلاعات بدن. یه چیزی تو مایه‌های اون کمپین‌های دهه‌ی سی و چهل منتها خیلی خیلی گسترده‌تر و موثرتر. این شد که بحث سلامت زنان خیلی تو چشم بود و تست‌های بارداری هم باید بهتر می‌شدن و برای اون مشکلات اولیه یعنی سختی و هزینه و حریم خصوصی یه فکری باید میشد. اما مشکل طول کشیدن تست به دو تا دلیل مهم دیگه بود که به چشم میومد اول اینکه آموزش‌ها و مراقبت‌های قبل از زایمان که والدین باید حواسشون بهش می‌بود توی این دوره خیلی مهم شده بودن.


دیگه مثل قدیم‌ها نبود که بارداری رو جدی نگیره کسی. باید هم پدر و هم مادر دوره‌های آموزشی می‌رفتن و مراقبت‌های مختلف یاد می‌گرفتن. اون یکی دلیل این بود که سقط جنین اوایل دهه‌ی هفتاد قانونی شد توی آمریکا. در نتیجه یه نفر که تست می‌داد و نزدیک یک ماه طول می‌کشید تا نتیجه‌ی تستش بیاد، اگر تستش مثبت می‌بود عملا یک ماه دیر خبردار شده بود و توی این یک ماه می‌تونست اگر قصد بچه‌دار شدن داره مراقبت‌های قبل از زایمان رو شروع کنه و اگر هم قصد بچه‌دار شدن نداره زودتر به فکر سقط جنین بیفته. این یک ماه فاصله خیلی می‌تونست خطرناک باشه واسه همه. این شد که توی دهه‌ی هفتاد میلادی عملا همه این نیاز رو داشتن که یه تستی درست بشه که سریع باشه، دقیق باشه، آسون باشه و حواسش به حریم خصوصی فرد هم باشه.


البته کسی توقعی نداشت که همچین تستی درست بشه ولی نیاز به شدیدا حس می‌شد. بیشتر حکم یک کاشکی رو داشت واسه همه. تا اینکه کم‌کم وقت تغییر رسید. سال 1972 دو تا دکتر که توی مرکز ملی سلامت آمریکا کار می‌کردند یک متد جدیدی برای تست درست‌کردن. این یکی متر دو تا ویژگی مهم داشت. اولا حساسیتش بالا بود و از دو سه هفتگی بارداری به بعد می‌تونست تشخیص بده بارداری رو. دوما سرعتش بالا بود و توی چند ساعت می‌تونست جواب بده. حالا چطوری کار می‌کرد این تست جدیده؟ اینطوری بود که توی لوله‌ی آزمایش نمونه ادرار رو می‌ریختن بعد آنتی بادی‌هایی که اچ‌سی‌جی جذب می‌کردند رو بهش اضافه می‌کردن. بعد تو مرحله‌ی بعد سلول‌های خونی گوسفند که با اچ‌سی‌جی ترکیب شده بودند رو به این ترتیب اضافه می‌کردن اگر شخص باردار نبود، اون آنتی‌بادی‌ها این سلول‌های خونی اچ‌سی‌جی دار رو جذب می‌کردند درواقع اچ‌سی‌جی جذب می‌کردن و لخته‌ی خون درست میشد توی لوله‌ی آزمایش چون همشون یه جا جمع می‌شدن دیگه.


منتها اگر باردار بود طرف آنتی‌بادی‌ها اچ‌سی‌جی ادرارش رو جذب کرده بودن و دیگه اچ‌سی‌جی اون سلول‌های خونی رو جذب نمی‌کردن. واسه همین لخته‌ی خون درست نمی‌شد و رنگ ادرار هیچ تغییری نمی‌کرد. پس به شکل خلاصه اگر تست منفی بود، توی ادرار قرمزی دیده می‌شد. منتها اگر تست مثبت بود، رنگ ادرار هیچ تغییری نمی‌کرد. این دوتا دکتری که این تست رو ساخته بودند البته اول خواستن پتنت‌ش رو به اسم خودشون ثبت کنن و یه پول قلمبه ای از هر کسی که خواست این تست استفاده کنه بگیرن. منتها از اونجایی که اینا واسه‌ی سازمان ملی سلامت آمریکا کار می‌کردن، وکلای این سازمان گفتن که این تحقیقات با پول مالیات مردم درست شده در نتیجه کسی حق نداره که بیاد این‌ها رو به اسم خودش بزنه و بازارشون رو انحصاری کنه.


این شد که این سازمان اومد این تست و نتیجه‌ی تحقیقات این دو نفر رو به شکل عمومی منتشر کرد و شرکت‌های مختلف شروع کردن نمونه‌های مختلفی از این تست رو ساختند. البته که این تست هم فقط به دکترا داده می‌شد و همه باید توی مطب دکتر تست می‌دادن اون مشکل حریم خصوصی و سخت بودن دردسراش سر جاش بود، منتهی مشکل زمان و دقت تا حدودی حل شده بود. از همون سال این کیت تست بارداری شد متد اصلی تست بارداری. اما نکته‌ی جالب قضیه اینجاست که تست بارداری خونگی از چندین سال قبل از اینکه این تست بیاد جا بیفته اختراع شده بود منتها نتونسته بود وارد بازار بشه. حالا چرا؟ عرض میکنم خدمتتون.


لازمه اینجای کار برگردیم به دهه‌ی شصت. سال‌های آخر دهه‌ی شصت یک طراح آمریکایی به اسم مارگارت کرین استخدام میشه توی یک شرکت داروسازی که براشون محصولات آرایشی طراحی کنه. یک روزی که برده بودنش لابراتوآر رو نشون بدن چشمش میخوره به یه سری لوله آزمایش و می‌پرسه که چی‌ان این‌ها؟ بهش میگن که این‌ها تست‌های بارداریه. بعد هم براش توضیح می‌دادن که کسی که می‌خواد تست بده باید بره پیش دکتر و اگر دکتر شرایطش رو شرایط اضطراری ببینه براش تست بارداری تجویز می‌کنه و نمونه ادرارش رو می‌فرستن به لابراتوار تا بعد از یک بررسی چند هفته‌ای جواب بگیره. یادمونه دیگه الان تو دهه‌ی شصت‌ایم. تست سریعه که خون گوسفندهاش هنوز نیومده.


این خانم کرین هم به عنوان یک زن خودش جای کسایی که تست می‌دادن میذاره و با خودش میگه که این تشخیص بارداری واقعا نباید انقدر پردردسر باشه و یک ایده‌ای توی ذهنش شکل می‌گیره که جدای از بحث و سرعت و دقت هر زن خودش اولین کسی باشه که از بارداری خود با خبر بشه. این میشه که شروع می‌کنه روی یک کیت تست خونگی کارکردن. طرح ابتداییش که حاضر میشه می‌برتش به مدیرش که توی اون شرکت داروسازی بود نشون میده و منتظر می‌شه تا به خاطر ایده‌ی طلاییش ازش تقدیر و تشکر کند منتها رییسش و باقی آدم‌های مهم اون شرکت اصلا از طرحش استقبال نکردن. گفتن به هیچ دردی نمی‌خوره. هر چی که خانم کرین گفت که آقا این طرح مثل بمب صدا میکنه، همه به همچین چیزی احتیاج دارن، اصلا انگار نه انگار.


آخر بعد از کلی اصرار و دوندگی سال 1969 شرکته با اکراه قبول کرد که صرفا اختراع این کیت تست رو به اسم خانم کرین ثبت بکنه. منتها تولیدش نکنه البته یکم بعدش انقدری خانم کرین اصرار کرد و اصرار کرد تصمیم گرفتند که به عنوان تست توی کانادا وارد بازار کنن ولی به جای خاصی نرسید این طرح. چون شرکت انقدر دست دست می‌کرد اصلا پروژه جلو نرفت. دلیل اصلیش جدای از بحث مخالفتشون با یه همچین چیز جدیدی، این بود که اینا می‌گفتن الان مشتری اصلی ما دکترها ان. اگر قرار باشه که هر کسی توی خونه‌ی خودش تست بده این دکترا ناراضی میشن و ما کلا بازار دکترها رو از دست میدیم و ما نمی‌خوایم همچین اتفاقی بیفته. این شد که این طرح خانم کرین عملا معلق بود.


بعدا که اون تست سریع و دقیقی که با خون گوسفند بود اختراع شد، یک سری شرکت دیگه به شکل همزمان به فکر افتادن که تست خونگی بسازن و این شرکتی که طرح مارگارت کرین رو رد کرده بود هم به تکاپو افتاد. منتها یه کم دیر عقلشون سر جاش اومده بود و از قافله عقب‌افتادن اولین شرکتی که تونست بره تاییدیه‌ی اف دی ای رو بگیره واسه‌ی بازار آمریکا یک شرکت دیگه بود این شرکت اسم محصولش گذاشت ای‌پی‌تی. مخفف ایرلی پرگننتی تست. تست بارداری زودهنگام این شرکت بعد از اینکه تاییدیه رو گرفت شروع کرد مقدمات عرضه‌ی محصولش حاضر کردن و بالاخره سال 1977 اولین کیت تست بارداری خونگی رو وارد بازار کرد.


یکم بعد هم اون شرکت مارگارت کریکیت خودش داد که اسمش رو گذاشته بود پردیکتر یعنی پیش‌بینی‌کننده. یکی دوتا شرکت دیگه هم همزمان تاییدیه‌ی محصولشون رو گرفتن و شروع کردن وارد شدن به بازار اما یک مشکلی که همه‌ی این شرکت‌ها داشتن این بود که نمی‌دونستن چطورهمچین محصولی رو واسه‌ی مردم عام تبلیغ کنن. اچ‌سی‌جی یه چیز ناشناسی بود واسه‌ی مردم ادرار هم چیزی نبود که خیلی جذاب باشه برای عنصر تبلیغاتی یک محصول. این شد که شرکت‌ها کلا تصمیم گرفتند به جای تمرکز روی مکانیزمش و اجزای سازنده‌ش، تمرکز تبلیغاتشون رو بزارن روی سرعتش میزان دقیق بودنش و قابل استفاده بودن و حفظ حریم خصوصی و این حرف‌ها. کاملا هم موفق بود این استراتژی.


به چند ماه نکشید که همه‌ی مجلات زنان شروع کردند به توصیه کردن این کیت‌های تست بارداری خونگی. ایدیولوژی اصلی هم در واقع همون ایده‌ای بود که اول توی ذهن مارگارت کرین به وجود اومده بود. یه تستی که سریعه. یک تستی که زود می‌تونی ازش نتیجه بگیریم در نتیجه می‌تونید زودتر به فکر مراقبت‌های بارداری باشید و جدای از این هر زن خودش اولین کسیه که درباره‌ی بارداری خودش خبردار میشه در نتیجه خودش میتونه تصمیم بگیره برای بدن خودش، برای تصمیمات پزشکی خودش و با همین ایدیولوژی فعالان زنان و مجله‌های زنان و برنامه‌های زنان شروع کردن به تبلیغ و معرفی کردن این تست‌های بارداری.


دهه‌ی هفتاد تمام نشده، تست بارداری خونگی توی آمریکا و یک سری از کشورهای اروپایی کل بازار رو دستش گرفت و دیگه کسی مجبور نبود واسه تست بارداری بره پیش دکتر. اون تست‌هایی که به دکتر داده می‌شدند کلا از بازار جمع شدن. حالا همه‌ی زنان می‌تونستن توی خونه‌ی خودشون، توی حریم خصوصی خودشون و توی یکی دو ساعت نتیجه‌ی تست بارداریشون رو متوجه بشن. حالا توی این کیت‌های تست چی‌ها بود؟ یه لوله آزمایش پلاستیکی، یک ظرف خون گوسفند اچ سی جی دار، قطره چکان و آب مقطر. البته این هم بد نیست بگم که مارگارت کرین که کل ایده‌ی محصول مال اون بود مخترع، اولیه‌ش انو بود و حتی این ایدیولوژی پشت محصول که توی تبلیغات ازش استفاده کردن مال اون بود، یک قرون از تمام این قضایا بهش نرسید. شرکت هیچوقت سهمش رو نداد. حتی اسمش رو هم هیچ جا به عنوان مخترع تست بارداری نگفتن.


تا سال 2012 حتی کسی نمی‌شناخت ایشون‌ رو. یه روز صبح که داشته روزنامه می‌خونده می‌بینه که یه مقاله‌ای تو نیویورک تایمز نوشتند که توش تاریخ تست بارداری رو گفتن از کسانی که تو این راه زحمت کشیدن تشکر کردن منتها هیچ اسمی از اون توش نوشته نشده. این میشه که شروع می‌کنه زنگ زدن اینور اونور و اعتراض می‌کنه به این قضیه و بعد از پیگیری‌های لازم و استعلام گرفتن و تحقیق کردن، سال 2012 یعنی حدودا پنجاه سال دیرتر، اسم مارگارت کرین به عنوان مخترع تست بارداری خونگی ثبت میشه و ازش قدردانی میشه. برگردیم سر داستان خودمون. این تست لوله آزمایشی توی آمریکا و اروپا ترکوند و کم‌کم پاش به باقی کشورها هم بازشد. تو دهه‌ی هفتاد و هشتاد فقط توی آمریکا سالی بیست میلیون نسخه از فروخته می‌شد. این شد که توی دهه‌ی هشتاد دیگه کاملا یک محصول نرمال شده بود.


همه میتونستن ازش استفاده کنن و باعث شده بود خیلی از مشکلات بارداری با مراقبت به موقع ازشون جلوگیری بشه. اما آخرین مرحله‌ی تکاملش هنوز مونده‌بود. سال 1988 آخرین تحول بزرگ توی تاریخ تست بارداری به وجود اومد. از اول دهه‌ی هشتاد تحقیقات مختلف روی این تست‌ها شروع شده بود تا کاری کنن که هم سرعت تست زیاد بشه هم دقتش هم استفاده‌ش راحت‌تر بشه و هم هزینه‌ی تولید کم بشه. نتیجه‌ی این تحقیقات این شد که این تست میله‌ای امروزی درست شد که مکانیزمشان رو هم اول اپیزود توضیح دادیم دیگه. مسیر تست‌های بارداری سرازیری شده بود. دقت نزدیک نود و نه درصد. سرعت حدود ده دقیقه هزینه‌ی پایین و استفاده‌ی خیلی خیلی راحت که هر کس با هر میزان سوادی می‌تونست ازش استفاده کنه. از اون موقع به بعد این تستای میله‌ای اکثر بازار رو دستشون گرفتن و شکل‌های مختلفی هم ازشون درست شد.


این شکل یک خط و خطی که اولین قسمت مکانیزمش رو گفتیم رایج‌ترین و ساده‌ترین‌شونه. ولی خب از سال 2003 به بعد مدل‌های دیجیتالی هم اومدن به بازار که اینا یه مانیتور کوچولو داشتن روشون که وقتی تست مثبت بود عکس لبخند میاورد و یه شکم بالا اومده میاورد یا یه سری شکل‌های دیگه. این مدل‌های مانیتور دار البته بعد از یه مدتی به دردسر خوردن. طراح یکی از همین شرکت‌ها که مدل‌های دیجیتالی می‌ساخت، تو یک مصاحبه‌ای می‌گفت که ما مثلا میومدیم عکس شکلک خنده میذاشتیم نتیجه‌ی مثبت، بعد کلی از اینور اونور شکایت می‌شنیدیم که آقا برای خیلی‌ها شاید بارداری چیز خنده‌آور و خوشایندی نیست. مثبت شدن تست برای اون شخص شاید اتفاق مثبتی نیست.


این شد که این تست‌های مانیتوری کم‌کم شکلک‌ها رو تقریبا حذف کردن و الان صرفا می‌نویسن مثبت یا منفی. هنوز هم شرکت‌های مختلف هر سال دارن مدل‌های بهینه‌تر و دقیق‌تر تست بارداری رو تولید می‌کنن و مسیر پیشرفت این تست‌ها متوقف نشده. البته یادمون باشه که تست‌های خونگی اولین مرحله‌ی تشخیص بارداری‌ان و برای نتیجه‌ی دقیق و قطعی بهتره که به دکتر مراجعه بشه و آزمایش خون داده بشه تا اچ‌سی‌جی خون رو اندازه بگیرن و به شکل دقیق مقدار اچ‌سی‌جی مشخص بشه تا جواب قطعی بشه. امروز دیگه زنان توی اکثر کشورها برخلاف زنان دوره‌های گذشته می‌تونن با یه پول نسبتا کم این تست‌ها رو تهیه کنن و به راحتی متوجه باردار بودن یا نبودنشون بشن. بعضی وقت‌ها یه چیزی انقدر توی زندگیمون بدیهیه که متوجه اهمیت وجودش نمیشیم. این تست‌های بارداری امروزی هم تمام این پستی بلندی‌های تاریخ پشت سر گذاشتن تا به دست ما رسیدن و البته هنوز هم مسیرشون تموم نشده.


توی اپیزود تاریخ گوگل اگر یادتون باشه ماجرای اون دختر رو تعریف کردیم که گوگل بهش محصولات بارداری رو بچه‌داری پیشنهاد می‌داد و بابا شاکی می‌شه شکایت میکنه به گوگل که دختر من سنش کمه و اصلا واسه چی همچین چیزهایی بهش نشون میدید و بعدا معلوم میشه که دختر واقعا باردار بوده. نه بابا خبر داشته نه خودش ولی گوگل از این قضیه خبر داشته. آینده‌ی تست بارداری هم شاید همین شکلی باشه. دیگه حتی هیچ احتیاجی به تست فیزیکی نباشه. سیستم‌هایی که بر اساس هوش مصنوعی کار می‌کنن و روزانه تعقیبمون می‌کنند بر اساس اطلاعاتی که از آدم‌ها دارن نتیجه‌گیری کنن و با آدم‌ها خبر بدن که باردارن. یه جورهایی یکی از دلایلی که تست بارداری خونگی به خاطرش درست شد، یعنی حریم خصوصی، اون موقع دیگه کاملا از بین میره و معلوم نیست که قبل از اینکه خودش بفهمه، کدوم سیستم و کدوم شرکت از بارداریش خبر داره.



بقیه قسمت‌های پادکست چیزکست را می‌تونید از طریق CastBox هم گوش بدید.

https://castbox.fm/episode/بیست-و-هفت---بیبی-چک-|-تاریخ-تست-بارداری-id3627404-id452399430?utm_source=website&utm_medium=dlink&utm_campaign=web_share&utm_content=%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D9%88%20%D9%87%D9%81%D8%AA%20-%20%D8%A8%DB%8C%D8%A8%DB%8C%20%DA%86%DA%A9%20%7C%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%20%D8%AA%D8%B3%D8%AA%20%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-CastBox_FM