برنامهنویس، توسعهدهنده وب| حامی نرمافزار آزاد و مقابله با انحصارطلبی. طرفدار محیط زیست، حقوق بشر و آزادی در انتخاب
از دلفی تا کیوت: سفر من در دنیای برنامهنویسی
عنوان: از دلفی تا کیوت: سفر من در دنیای برنامهنویسی
سلام دوستان!
امروز میخوام باهاتون در مورد سفرم در دنیای برنامهنویسی صحبت کنم. من از دوران هنرستان با برنامهنویسی آشنا شدم و از اون موقع تا الان، با زبانهای برنامهنویسی مختلفی کار کردهام. در این پست، میخوام تجربیات خودم رو در مورد این زبانها باهاتون به اشتراک بگذارم.
تجربه من با ویژوال بیسیک:
اولین زبان برنامهنویسی که یاد گرفتم، ویژوال بیسیک بود. اون موقع در هنرستان بودم و معلممون ما رو با این زبان آشنا کرد. من خیلی سریع یاد گرفتم چطور با ویژوال بیسیک برنامه بنویسم و خیلی زود تونستم برنامههای سادهای بنویسم. مثلاً یک برنامه برای مدیریت هزینهها یا یک بازی ساده.
من خیلی از ویژوال بیسیک خوشم میاومد. این زبان خیلی ساده و قابل فهم بود و خیلی سریع میشد باهاش برنامه نوشت. اما بعد از مدتی، احساس کردم که میخوام زبانی قدرتمندتر یاد بگیرم.
تجربه من با دلفی:
بعد از ویژوال بیسیک، با دلفی آشنا شدم. دلفی هم یک زبان برنامهنویسی شیءگرا بود، اما خیلی قدرتمندتر از ویژوال بیسیک بود. من خیلی زود به دلفی علاقهمند شدم و شروع کردم به یادگیری این زبان.
من یک برنامه برای مدیریت کافینت دانشگاه با دلفی نوشتم. این برنامه خیلی کاربردی بود و خیلی از دانشجوها ازش استفاده میکردند. این برنامه باعث شد که من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم و به برنامهنویسی علاقهمندتر شوم.
تجربه من با لازاروس:
بعد از دلفی، با لازاروس آشنا شدم. لازاروس یک IDE متنباز برای دلفی است که روی لینوکس هم قابل استفاده است. من چون بیشتر روی لینوکس کار میکردم، با لازاروس آشنا شدم.
من خیلی از لازاروس خوشم اومد. این IDE خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی راحت میشد باهاش برنامه نوشت. من خیلی از کدهای دلفیم رو با لازاروس کامپایل کردم و روی لینوکس اجرا کردم.
تجربه من با سی شارپ:
بعد از لازاروس، با سی شارپ آشنا شدم. سی شارپ یک زبان برنامهنویسی شیءگرای مدرن است که خیلی محبوب است. من چون میخواستم با زبانهای مدرن برنامهنویسی آشنا شوم، با سی شارپ شروع کردم.
من خیلی از سی شارپ خوشم اومد. این زبان خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی از ویژگیهای جدیدی داشت که در زبانهای قدیمیتر وجود نداشتند. من خیلی از مفاهیم جدیدی که در سی شارپ یاد گرفتم، استفاده کردم تا برنامههای بهتری بنویسم.
تجربه من با مونو استودیو و زامارین:
من چون لینوکسی بودم، با مونو استودیو شروع به یادگیری سی شارپ کردم. مونو استودیو یک IDE متنباز برای سی شارپ است که روی لینوکس هم قابل استفاده است.
من خیلی از مونو استودیو خوشم اومد. این IDE خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی راحت میشد باهاش برنامه نوشت. من خیلی از کدهای سی شارپم رو با مونو استودیو کامپایل کردم و روی لینوکس اجرا کردم.
بعداً، مونو استودیو به زامارین تغییر نام داد. زامارین یک IDE متنباز برای توسعه اپلیکیشنهای موبایل و وب است که از سی شارپ استفاده میکند.
من خیلی از زامارین خوشم اومد. این IDE خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی راحت میشد باهاش اپلیکیشنهای موبایل و وب نوشت. من خیلی از کدهای سی شارپم رو با زامارین کامپایل کردم و روی موبایل و وب اجرا کردم.
تجربه من با کیوت و سی پلاس پلاس:
کیوت یک فریمورک متنباز برای توسعه اپلیکیشنهای دسکتاپ، موبایل، و وب است که از سی پلاس پلاس استفاده میکند. من خیلی از کیوت خوشم اومد. این فریمورک خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی راحت میشد باهاش اپلیکیشنهای جذاب و کاربردی نوشت.
من با کیوت یک برنامه مدیریت مالی شخصی نوشتم. این برنامه خیلی کاربردی بود و خیلی از دوستانم ازش استفاده میکردند. این برنامه باعث شد که من اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم و به برنامهنویسی علاقهمندتر شوم.
تجربه من با پایکیوت:
بعد از کیوت، با پایکیوت آشنا شدم. پایکیوت یک فریمورک متنباز برای توسعه اپلیکیشنهای دسکتاپ، موبایل، و وب است که از پایتون استفاده میکند. من خیلی از پایکیوت خوشم اومد. این فریمورک خیلی ساده و قابل یادگیری بود و خیلی راحت میشد باهاش اپلیکیشنهای کاربردی نوشت.
من با پایکیوت یک برنامه مدیریت یادداشت نوشتم. این برنامه خیلی کاربردی بود و خیلی از دوستانم ازش استفاده میکردند. این برنامه باعث شد که من به برنامهنویسی پایتون علاقهمندتر شوم.
تجربه من با وردپرس
سال ۱۳۹۰ بود که در حال گشت و گذار در اینترنت بودم که با سایت یک پزشک آشنا شدم. قالب جدیدی که روی این سایت استفاده شده بود، خیلی به نظرم زیبا و جذاب آمد. من که همیشه به طراحی علاقه داشتم، تصمیم گرفتم که خودم هم یک قالب وردپرس طراحی کنم.
من هیچ تجربهای در زمینه وردپرس نداشتم، اما با کمی تحقیق و مطالعه، توانستم یاد بگیرم که چطور قالب وردپرس طراحی کنم. من از قالبی که روی سایت پزشک دیده بودم، الهام گرفتم و یک قالب جدید طراحی کردم.
وقتی قالبم را روی سایت خودم نصب کردم، خیلی از نتیجه کارم راضی بودم. قالبم خیلی زیبا و کاربردی بود و همه از آن خوششان میآمد.
اما یک مشکل کوچک داشتم. وب فونت قالبم در مرورگر فایرفاکس مشکل داشت. من از این مشکل خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم که مشکل را حل کنم.
من ساعتها تحقیق کردم و بالاخره توانستم مشکل را حل کنم. وقتی مشکل را حل کردم، خیلی خوشحال شدم. احساس میکردم که یک قدم بزرگ برداشتهام.
تجربه طراحی قالب وردپرس برای من خیلی ارزشمند بود. این تجربه باعث شد که من مهارتهای طراحی و برنامهنویسی خودم را تقویت کنم. همچنین، این تجربه باعث شد که من به وردپرس علاقهمند شوم و به یادگیری این سیستم مدیریت محتوا ادامه دهم.
نتیجهگیری:
این تجربه باعث شد که من به وردپرس علاقهمند شوم و به یادگیری این سیستم مدیریت محتوا ادامه دهم. من در حال حاضر یک برنامهنویس هستم و از کارم لذت میبرم.
تجربه من با لینوکس:
من از سال ۸۸ شروع کردم به نصب لینوکس بدون داشتن ویندوز. قبلش با ردهت ۶ تست کردم ولی چون اینترنت وصل نمیشد با دایال آپ واش کردم. اما بعدش یک لینوکس دیدم که روی دیویدی بود و نوشته بود لینوکس زنده و نیاز به نصب نداشت اون محیط کیدیای سه داشت و جذاب بود. بعدش مندریوا نصب کردم و تونستم به نت وصل بشم اما برای پروژههای هنرستان مجبور شدم دوباره ویندوز اکسپی نصب کنم. سال ۸۸ یه اوبونتو سفارش دادم و بعد از خود کنونیکال دستم رسید اون موقع رایگان میفرستادند. بعد نصبش کردم و با شوق و ذوق روش سانگبیرد ریختم بعد هشت ماه خیلی حرفهای شده بودم. سال ۹۰ چاکرا نصب کردم که مبتنی بر آرچ بود. بعدش که خوب آشنا شدم خود آرچ رو نصب کردم و تا همین امروز روی آرچ هستم. حتی توی کار هم آرچ نصب میکردم اما جدیدا مانجارو نصب میکنم سر کار. روی مک بوک پرو ۲۰۱۷ هم که خریدم بعد دو سال کار کردن با مک دوباره منجارو نصب کردم.
من خیلی از لینوکس خوشم میاومد. این سیستمعامل خیلی قدرتمند و انعطافپذیر بود و خیلی از آزادیهای بیشتری نسبت به ویندوز داشت. من خیلی از یادگیری لینوکس لذت میبردم و خیلی از چالشهایی که در مسیر یادگیری لینوکس داشتم، باعث شد که من به برنامهنویسی علاقهمندتر شوم.
نتیجهگیری:
سفر من در دنیای برنامهنویسی یک سفر پرماجرا و هیجانانگیز بوده است. من در این سفر با زبانهای برنامهنویسی مختلفی آشنا شدم و با سیستمعاملهای مختلفی کار کردم. این سفر باعث شد که من به یک برنامهنویس فول استک تبدیل شوم و به یک علاقهمند به لینوکس تبدیل شوم.
من معتقدم که برنامهنویسی یک هنر است و هر کسی میتواند با تمرین و پشتکار، یک برنامهنویس خوب شود. من از اینکه توانستم در این سفر پیشرفت کنم، خیلی خوشحالم و امیدوارم که بتوانم در آینده هم به یادگیری و پیشرفت ادامه دهم.
سخن آخر:
من اخیراً قرار دادی با یک شرکت دولتی دارم تا یک برنامه ویندوزی با پایتون بسازم. برای این کار مجبورم سر کار ویندوز ۱۱ نصب کنم. این یک تجربه جدید برای من خواهد بود و امیدوارم که بتوانم از این تجربه هم چیزهای جدیدی یاد بگیرم.
کلمات کلیدی اضافه شده:
- ردهت ۶
- کی دی ای سه
- اوبونتو
- سانگ بیرد
- چاکرا
- آرچ لینوکس
- مانجارو
- مک بوک پرو ۲۰۱۷
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین روش ها برای نوشتن کد قابل تست در کاتلین
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت اول از دوره HTML و CSS - معرفی HTML
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه من از برنامه نویسی روز 4 ام ، فلسفه ای بسیار کارآمد در زندگی.