تاریخچه زبان جاوا - قسمت 2

بنام یگانه دولوپر عالم

توی این سری از مقالات قصد داریم که دل و روده زبان جاوا رو بکشیم بیرون و در مورد همه قابلیت های این لعنتی جذاب و همیشه ترند صحبت کنیم.

منبع این سلسله مقالات ، کتاب آقای هربرت شیلد هستش (لینک دانلود) که الحق ولانصاف که خفن تر و کامل ترش رو نداریم.

با ما همراه باشید (صفحه رو دنبال کنید) که قراره همه مطالبی که ایشون توی کتابشون مطرح کردند رو بطور کامل و به زبون کاملا ساده کوچه بازاری بیان کنیم.






اختراع C توسط دنیس ریچی ، در ادامه روند توسعه زبانی بود تحت عنوان BCPL (نمونه کد) که قبل تر توسط مارتین ریچارد توسعه یافته بود . در روند توسعه ای زبان قبل از اختراع زبان C ، شاهد اختراع زبان B (نمونه کد)توسط کن تامسون بودیم که اختراع اون هم مثل C تحت تاثیر BCPL بوده.

دنیس ریچی برای اولین بار زبان سی رو روی یه سیستم از مدل DEC PDP-11 که سیستم عامل یونیکس رو داشت پیاده سازی و اجرا کرد که طی چند سال بعد از اختراع هم زبان C فقط با سیستم عامل یونیکس قابل دسترسی بود.

  • سیستم عامل یونیکس رو هم همین جناب آقای دنیس ریچی و کن تامسون توسعه دادند که یه جورایی پدر جد سیستم عامل های ترند مروزی محسوب میشه

زبان سی در سال 1989 بطور رسمی در سازمان ANSI ( سازمان استاندارد آمریکا ) ثبت شد.

یه سری ها معتقدند که اختراع سی ، شروع عصر برنامه نویسی مدرن بود دلیل این ادعایی که دارند اینه که سی کاری کرده کارستون و اون این بوده که برای اولین بار یک سری ویژگی ها و کارکرد ها رو بطور همزمان پیاده سازی کرده که توی زبان های قبلی مجبور بودن یکی رو قربانی اون یکی کنن مثلا قدرت و پرفورمنس زبان رو قربانی سهولت سینتکس میکردن( توی BASIC ).

یه مورد دیگه ای که موجب محبوبیت عجیب غریب سی شده بود این بود که این اولین زبانی بود که توسط یه برنامه نویس باحال و خفن طراحی میشد نه توسط یه سری آکادمی و استاد عصا قورت داده و خود خفن پندار ، سی اون روزا یه جورایی مثل یه زبان خودمونی و کوچه بازاری بود که همه باهاش حال کردند و یه عده هم هنوز که هنوزه دارن تعصبشو میکشن ( این اتفاق واسه جاوای خودمون هم صادقه)

قدمی رو به جلو ++C

با توجه به رشد وحشتناکی که توی سال های 1970 تا 1980 توی حوزه کامپیوتریجات داشتیم ، برنامه هایی که مورد نیاز و تقاضای بازار بودند هم پیچیده تر میشدند مثلا اوایل کار مش قربون فقط یه سایتی میخواست که شماره موبایل و آدرس مغازه اش رو توش بزاره و توی چهار خط توضیح بده که آقاجان ما چیپس و بفک و تمثالهم رو میفروشیم ولی یکم که پیشرفت به سرش زد که سفارش مشتری هاش رو اینترنتی بگیره و محصول رو ببره دم در خونشون . خیلی هم عالی 🙂

حالا اینور قضیه ما دهن برنامه نویس ها رو داشتیم که برای پیاده سازی این همه قابلیت جدید قرار بود سرویس بشه ، عمده مشکل برنامه نویس ها نظم و ترتیب پروژه هایی بود که داشتند ، چیزی که عملا با ساختار و رویکرد Procedural کد ها توی زبان سی همخونی نداشت و عملا نیاز به یه مدل پیاده سازی جدید بود.

اینجای کار بودیم که یه شخصی بنام ( بی‌یارنه استراس‌تروپ 🙂) شروع کرد به کرم ریزی سر سی که

نتیجه این انگولک کردن ها این شد که رویکرد شی گرایی رو توی سی پیاده سازی کرد.

اول کار اسم زبون جدیدی که ساخته بود رو گذاشت ( سی با کلاس ها 😎) ولی بعد تغییرش داد به ++C .

برنامه نویسی با رویکرد شی گرا دقیقا همون چیزی بود که برنامه نویس های اون روز برای نظم دادن به پروژه هاون نیاز داشتند ، پس زدند و حالشو بردند 😀






23 - خردادماه - 1403

پایان قسمت دوم


قسمت قبلی

قسمت بعدی