پالپ فیکشن یک داستان عامه پسند!


من به شخصه فیلم زیاد می بینم! میتونم اسم خودمو بزارم فیلم باز اما نه به معنی واقعی! (دستی بر ریش خود میکشد) یکی از فیلم هایی که همیشه برام انتخاب اسمش عجیب بود همین فیلم پالپ فیکشن (Pulp Fiction) بود که چرا داستان عامه پسند؟ مگر یک فیلم چقدر میتونه ساده و عادی باشه که پیر و جوون،زنو مرد این فیلم رو ببینه و انتهای فیلم بگه! چه باحال!

فیلم چی هست اصلا؟!

داستان عامه‌پسند یا پالپ فیکشن (به انگلیسی: Pulp Fiction)؛ فیلمی آمریکایی، محصول سال ۱۹۹۴، به کارگردانی کوئنتین تارانتینو و در گونهٔ سینمای جنایی است. عمدهٔ شهرت فیلم به دلیل به نمایش درآوردن ترکیبی کنایه‌آمیز از خشونت و شوخ‌طبعی، داستان غیرخطی، اشاره‌های سینمایی، ارجاعات آن به فرهنگ عامه و دیالوگ‌های آن است.

این یه تیکه نوشتمو از از صفحه ویکی پدیاش کپی کردم،دوست داشتید بیشتر بخونید برید از خود برادر ویکی بخونید این لینک صفحه (گوشی موبایل را برداشته و اینستا را چک میکند و از نوشتن دست می کشد)

و اما نظر خودم

دوستانی که این فیلم رو ندیدن سه تا راه دارن: 1- برن فیلمو ببینن بد بیان ادامه متنو بخونن (پیشنهاد نویسنده) 2- نرن فیلمو ببینن بد بیان ادامه متنو بخونن (پیشنهاد نویسنده) 3- کلا برن و این متنو نخونن این اجازه رو میدم که از سایت ویرگول برن شهر برن از کشور برن حتی (پیشنهاد نویسنده)

فیلم با چند دقیقه دیالوگ طولانی شروع میشه که بیننده فکر میکنه فیلم حوصله سر بر هست اما به سرعت با بحث های جذاب شمارو میکشونه به یک داستان جذاب. زمان بندی فیلم بصورت غیر خطی هست. ینی چی حالا؟ (پای راست را روی چپ انداخته و ژست کارشناسانه بخود میگیرد) ینی به این صورت که شما از اول فیلم از اول داستان شروع نمیکنین و اول فیلم مربوط میشه به آخر داستان که فیلم با این داستان تموم میشه.

یکم بریم جلو به نظر من یکی از بهترین صحنه های فیلم صحنه ای که جان تراولتا سرنگی رو وارد قفسه سینه خانم ترومن (برقی در چشمان نویسنده زده میشود) فرو میکنه هستش که بعد ها فهمیدم که به صورت برعکس فیلمبرداری شده به طوری که در ابتدا وینست سرنگ را فرو کرده و سپس با سرعت زیاد خارج می‌کنه این صحنه در تدوین به صورت عقب‌گرد در فیلم گنجانده شده! (صفحه را مینیمایز کرده و دوباره این صحنه را می بیند)

صحنه ی بعدی که فوق العاده هست صحنه رقص این دو بزرگوار هست که یکی از ماندگارترین سکانس های تاریخ هالیوود نیز هست.

در یک مصاحبه از تارانتینو شنیده بودم که خودش گفت که برای این سکانس یک هفته هرشب با این دو عزیز میرفتیم دنس کلاب اونم نه جاهای شیک بلکه دنس کلاب های معمولی پایین شهر که رقص مردمو ببینیم که اینا هم بیشتر یادبگیرن (نویسنده زیرلب میگوید: آره جون خودتون، شیطونا!) و بعدش هم اومدیم گرفتیم دیدیم چه قد خوب درومد کار، به همین سادگی!

خلاصه که پیشنهاد میکنم آخر همین هفته! (درمیان خانه تکانی) این فیلم زیبارو اگر ندیدین ببنید و دوست داشتین نظربدین اگر هم نداشتین نظر بدین بازم! و دوستانی هم که این فیلمرو دیدن همین الان نظر بدن و بهترین صحنه ای که از این فیلم هنوز تو خاطرشون هستو بگن.


قصد زیاد نوشتن نداشتم فقط خواستم هم یک پیشنهاد فیلم داده باشم هم اولین تجربه نویسندگیم در اینجارو باهاتون در میون بزارم! (گوشی رو دوباره برداشته و با نوتیف های جذاب اینستا و تلگرام برخورد میکند)