چرا با اینکه برنامه نویس بودم مهندسی کامپیوتر نخواندم

حدودا بین سالهای اول دبیرستان بودم که با وبلاگ نویسی اشنا شدم و بعد از اون کم کم به سمت برنامه نویسی وب سوق پیدا کردم. رشته ای که توی دبیرستان می خوندم ریاضی بود و توی اون سالها با کد و برنامه نویسی به زبان پی اچ پی اشنا شدم و خیلی بهش علاقه مند شدم.

من قبل از رفتن به دانشگاه برنامه نویسی رو یاد گرفتم و از حدود سالهای دوم و سوم دبیرستان شروع کردم به مطالعه و ادیت سورس های اماده موجود در اینترنت و نکته جالب تر از اون هم اینه که تونستم چندتا محصول با ویرایش اون سورس ها تولید کنم و بفروشم و ازشون مختصر درامدی کسب کنم.

تصمیم داشتم بعد از پایان دبیرستان توی دانشگاه در رشته مهندسی کامپیوتر ادامه تحصیل بدم تا توی همین فیلد مورد علاقه خودم فعالیت کنم اما...

بعد از اینکه جواب انتخاب رشته و کنکور توی سایت سازمان سنجش قرار داده شد , خواسته یا ناخواسته سه انتخاب پیش رو داشتم . اولی مهندسی کامپیوتر و دیگری مهندسی شیمی و سومی هم مهندسی صنایع

مهندسی شیمی
مهندسی شیمی

من مهندسی شیمی رو انتخاب کردم. این که چرا من این رشته رو انتخاب کردم مهم نیست و در این مطلب نمیخوایم در موردش صحبت کنیم. اما میخوایم بدونیم که چرا من مهندسی کامپیوتر رو انتخاب نکردم؟

اخه کاملا طبیعی بود که من رشته ای رو انتخاب کنم که به برنامه نویسی مرتبط باشه. اما نکردم . چرا؟ چون که واقعا این رشته اونی که من میخواستم نبود. الان توضیح میدم براتون

اول - دانشجو های بی سواد مهندسی کامپیوتر که حتی یک خط کد هم بلد نیستن نشون میده که این رشته کارآمد نیست

خب همونطور که خودتون میدونید خیلی از دانشجو های مهندسی کامپیوتر وجود دارن که حتی یک خط کد هم نمیتونن بزنن . من خودم توی دوران دبیرستان قرار بود برای یکی شون یک پروژه رو انجام بدم تا اون پروژه رو به اسم خودش تحویل استادشون بده . این یعنی اینکه این رشته کارامدی لازم رو برای تبدیل شدن به برنامه نویس نداره. اگر واقعا علاقه دارید به این رشته و دوست دارید مهندس نرم افزار باشید طوری درس بخونید که توی دانشگاه های تاپ کشور مثل شریف و امیرکبیر و.. یا حداقل دانشگاه های رده دوم ازنظر رنک علمی ادامه تحصیل بدید.

دوم - نارضایتی دانشجو های این رشته

چندتا از دوستان من توی این رشته تحصیل میکردن و میکنن. الان که چند ترم رو گذروندن و به دروس تخصصی رسیدن علنا دارن اعلام میکنن که دروس این رشته قدیمی هست و کارامدی لازم رو برای ورود به بازار کار نداره و و از نظر اونها برای یادگیری موارد مورد نیاز بازار کار باید دوباره هزینه کنن و از آموزش های خارج دانشگاه استفاده کنن و خودشون برای یادگیری مطالب جدید اقدام کنن.

از پست ها و نوشته های برنامه نویس ها در شبکه های اجتماعی که توی این رشته تحصیل میکردن و اون رو به قول خودشون بخاطر عدم ارتباط با برنامه نویسی ترک کردن یا بی علاقه شدن هم که دیگه نمیگم براتون چون احتمالا خودتون حتی توی این سایت چندتا شو ملاحظه کرده باشید.

ظرفیت رشته های بدون کنکور و مهندسی کامپیوتر در سمت چپ نمودار
ظرفیت رشته های بدون کنکور و مهندسی کامپیوتر در سمت چپ نمودار

سوم - تعداد بالای دانشجو های این رشته و و اشباع شدن دارندگان مدرک این رشته

نمیدونم امار پذیرش رشته های بدون کنکور رو میدونید یا نه . ولی همین الان که من دارم این مطلب رو می نویسم مهندسی کامپیوتر و رشته حسابداری با پذیرش سالانه 30 هزار دانشجو در هرکدوم از این دو رشته در صدر جدول رشته هایی هستن که بدون کنکور و خیلی راحت دانشجو پذیرش میکنن . این یعنی تعداد خیلی بالای فارق التحصیلان که مدرک های الکی دارن و باعث میشن که نتونیم فارق التحصیلان باسواد و بی سواد رو از هم تشخیص بدیم.


چهارم - یادگیری برنامه نویسی نیازی به دانشگاه و مدرک نداره

حتما خودتونم مطلع هستید که برنامه نویسی نیازی به دانشگاه نداره. حتی برای برنامه نویسی در خیلی شرکت ها اصلا مدرک نیاز نیست .درمورد بحث فریلنسری هم که بماند... ما میتونیم خودمون بصورت خود اموز یا با کلاس های آزاد برنامه نویسی رو یاد بگیریم . مدرک هر برنامه نویس رزومه کاری و نمونه کار های اون آدم هست. البته یک مورد رو متذکر بشم و اونم تفاوت بین برنامه نویس و مهندس نرم افزار هست .نمیخوام در این مورد زیاد بحث کنم چون خودش یک بحث مفصله ولی برنامه نویس یک پله(صدپله) از مهندس نرم افزار (البته از نوع واقعیش) پایین تره.که البته به نظر من درحال حاضر ما در کشورمون بیشتر از مهندس نرم افزار به برنامه نویس نیاز داریم و برنامه نویسی روی بورس تره.

بعضی از رشته ها هستن مثل پزشکی و رشته های علوم پایه یا همین مهندسی شیمی که خارج از محیط دانشگاه جایی برای یادگیری شون وجود نداره و باید بوسیله دانشگاه وارد شون شد.اما بعضی هم هستن که بحث شون متفاوته مثل همین موضوع.


پنجم - خودمم از برنامه نویسی خسته شده بودم

خیلی جالبه ولی من که روزانه 12 ساعت پای کامپیوتر بودم هم خودم از کدنویسی خسته شده بودم . از اینکه روزی 12 ساعت بدون حرکت پشت یک کامپیوتر بشینم خسته شدم و دلم میخواست یه فیلد کاری رو انتخاب کنم که بیشتر با دیگران در ارتباط باشم. از انزوا و گوشه نشینی پشت کامپیوتر خوشم نمیومد و دوست نداشتم که با انتخاب مهندسی کامپیوتر بصورت یکسره و تمام وقت مجبور به انجام این کار باشم. دوست داشتم دیدگاهی وسیع تر داشته باشم و به بودن در پشت کامپیوترم محدود نباشم.

و در نهایت - من در رشته ی مهندسی شیمی پذیرش شدم و الان بعد از چند ترم ادامه تحصیل در این رشته ایده هایی مرتبط با رشته خودم دارم و دارم بهشون می پردازم و در نهایت این منجر شد که من به کل طی این مدت حتی یک خط کد هم ننویسم و برنامه نویسی رو ترک کنم.شاید یه روز دوباره برگردم به دنیای برنامه نویسی و کدنویسی شایدم کلا رهاش کنم(که الان هم همینطور شده). درواقع با یک مثال خیالی میشه گفت من مثل یک ناخدای کشتی هستم که کشتی خودشو فروخته و بجاش هواپیما خریده و خریده.

آیا اگر مهندسی کامپیوتر رو انتخاب میکردم واقعا موفق تر بودم یا حالا که وارد یک فیلد جدید شدم موفق تر میشم؟ مشخص نیست. ولی چیزی که مشخصه اینه که حال خودت خوب باشه. من فقط با خودم فکر کردم و دیدم که اون رشته بدرد من نمیخوره و تصمیم گرفتم وارد یه رشته جدید بشم.

پانوشت - شرایط هرکس با دیگری متفاوته و ممکنه نظرات هرکس با یک نفر دیگه متفاوت باشه . حتی حرف هایی که من زدم هم ممکنه که غلط باشه . پس در نتیجه شرایط خودتون رو بسنجید و خودتونو با دیگران مقایسه نکنید و انتخاب هاتون فقط مختص به خودتون باشه.من فقط تجربیات خودمو منتشر کردم که با شرایط و سلیقه خودم سازگاری داشت.

(بروز رسانی در تاریخ 22 آبان 99 : عادت ها و رفتار های روزمره ی ما هویت هامون رو میسازن و ما برای اثبات هویت مون بخصوص هویت شغلی نیاز به انجام دادن کارهای مرتبط با اون هویت داریم. و من در این تاریخ دیگه نمیتونم خودم رو یک کدنویس و برنامه نویس خطاب کنم و خودم رو صرفا یک وبمستر ساده میدونم!) ،درنتیجه رشته نامرتبط ممکنه شمارو از کار اصلیتون دورکنه.که البته من ازش راضیم.