توسعه دهنده بلاکچین - عاشق کشف تکنولوژیهای جدید - زندگی بدون چالش، لذتی نداره.
از مکانیک تا برنامه نویسی؛ چه شد که برنامه نویس شدم؟
خب برای شروع باید بگم که کاملا اتفاقی برنامه نویس شدم. هیچ وقت تو مسیر زندگیم تصور نمیکردم برم سمت مهارتی که تو دبیرستان با تقلب! و به سختی ویژوال بیسیکشو گذروندم و تو دانشگاه هم با کمک دوستام با نمره ی 12، c++ رو پاس کردم. ترم آخر مکانیک بودم، حدودا 2.5 سال پیش میشه، که اتفاقی تو سایت مکتب خونه با دوره ی فرانتشون آشنا شدم، در موردش خوندم و به نظرم اومد باحاله. خلاصه ثبت نام کردم و فیلماشونو دیدم. اونجا بود که کم کم به برنامه نویسی علاقه مند شدم، البته در واقع به کد نوشتن علاقه مند شدم. شاید اگر اون روزای اول تو دبیرستان هم درسی داشتیم که کمی جذاب تر بود، من از همان دوران دبیرستان برنامه نویسی رو شروع کرده بودم ولی خلاصه 2.5 سال پیش شد ورود من به برنامه نویسی با میل شخصی!
دوباره برگردیم به شروع کد نوشتن من! اگر با فرانت در طراحی وب آشنا باشید حتما میدونید که بیس اولیه با HTML و CSS هست و بعد جاوا اسکریپت و فریمورکها و کتابخانه های مختلفی مثل jquery برای انجام کارای بیشتر استفاده میشه. اون موقع که تازه شروع کارم با برنامه نویسی بود و دست و پا شکسته به واسطه درس C++ بلد بودم، تا حدی تونستم خودمو جلو ببرم ولی وقتی از Css و html وارد یک زبان برنامه نویسی یعنی جاوا اسکریپت شدم، تازه مشکلات اساسیم شروع شد!
شما فکر کنین تو مبانی برنامه نویسی ضعیفین و بعد شروعتونم با جاوا اسکریپت باشه که یکی از عجیب ترین زبان هاست (در کنار کاربرد و قدرتش)، دیگه ببینین چی بخواد بشه! یکم گذشت دیدم اینجوری نمیشه، اونطور که باید نمیتونم درست کد نویسی کنم و بیشتر شده کد نگاه کردن و کم کم انگیزمم در حال پایین اومدن بود. برای اینکه بتونم از بیس مبانی زبان یاد بگیرم و بیشتر وارد برنامه نویسی بشم، تحقیقی کردم و همین تحقیق موجب آشناییم با زبان پایتون شد.
به عنوان یکی از ساده ترین و پرکاربرد ترین زبان های ممکن. شاید عجیب باشه که چطور از جاوا اسکریپت اومدم سمت پایتون ولی خب تصمیم داشتم که کم کم به عنوان فول استک برنامه نویسی بکنم و خب اون موقعها تعریف جنگو رو زیاد شنیده بودم و علاوه بر اون میدونستم که پایتونم خیلی کاربرد داره. به همین خاطر پایتون رو انتخاب کردم و این زبان رو هم از آموزشی که تو سایت مکتب خونه بود (شاید براتون جالب باشه که در حال حاضرم تو همین شرکت مشغول به کارم)، شروع به یادگیری کردم. واقعا هم همونطور که میگفتن پایتون واقعا ساده بود و نزدیک به زبان انسان. دوره پایتونو خیلی سریع تموم کردم و اولین کارمم انجام یک پروژه وب اسکرپینگ (استخراج اطلاعات از سایت) بود. باید بگم که با اینکه برای اولین بار به خاطر فرانت و دیدن یک محیط جذاب روبه روم موجب جذبم به برنامه نویسی شد ولی تکمیل کننده و تقویت کننده ی اعتماد به نفسم تو برنامه نویسی قطعا پایتون بود.
وقتی اولین پروژه خودمو با یک زبان برنامه نویسی زدم، به خودم امیدوار تر شدم. فهمیدم که میتونم تو این مسیر پیش برم. به همین خاطر کلا رشته کارشناسیم که مکانیک بود رو فراموش کردم و تمرکزم رو گذاشتم رو افزایش دانش و مهارتم تو برنامه نویسی. به مرور با تقویت مهارت های برنامه نویسیم و اعتماد به نفسم با زبان پایتون، کم کم به سمت زبان جاوا اسکریپت که اولین بار باهاش برخورد کردم، پیش رفتم. یکی از دلایلی که فعالیتم را در زمینه ی جاوا اسکریپت بالا بردم، علاقه مندی به کتابخانه ریکت بود. هم به دلیل محبوبیت آن و هم کاربردی که روز به روز در حال بیشتر شدن هست.
خلاصه اینکه 1.5 سال پیش بود که فرصتی برایم پیش امد که تونستم تو تیم فنی مکتب خونه حضور پیدا کنم و این مساله یادگیریم و افزایش مهارتمو دو چندان کرد و در حال حاضر هم سمت فرانت و هم بک در حال کد زنیم و خودمم پروژه های مختلف تو زمینه پایتون، وب و حتی بلاکچین! میزنم. دلیل ورودم به بلاکچین و در واقع اولین دلیلم برای ورود به این مساله و آشنایی باهاش، تز ارشدم بود که از این تکنولوژی تو حوزه بازار انرژی استفاده کردم و زمینه ساز مطالعه بیشترم تو این حوزه شد. ( حتما سر فرصت مطالبی که تو این حوزه خوندمو مینویسم و باهاتون به اشتراک میذارم تا اگر باهاش در حد بیت کوین فقط آشنایی دارید، بدونید که خیلی کاربردهای فراتر از یک رمز ارز داره).
در آخر هم اگر براتون سواله که چیشد از سمت مکانیک به سمت برنامه نویسی اومدم، 4 دلیل اصلی داشتم:
- عدم علاقه به رشته ی مکانیک؛ از اولم اشتباه بود رفتنم به رشته ی مکانیک!
- وضعیت کاری و مالی به نسبت بهتر برای برنامه نویسی در برابر سایر رشته ها و مخصوصا مکانیک تو ایران و حتی اپلای
- چالش های هر روزِ و بالای برنامه نویسی که برای یکی مثل من که عاشق چالشه بهترین جاست.
- عجیب ترین دلیلم شاید همین دلیلم باشه! به خاطر جذابیت و باحالی فرانت. اینکه تو میتونی به صورت بصری و خیلی جذاب کدایی که زدی رو ببینی. این برای منی که وارد برنامه نویسی نشده بود، جذاب ترین اتفاق ممکن بود. شاید اگر با فرانت آشنا نمیشدم، هنوزم که هنوزم وارد برنامه نویسی نشده بودم و جاییم مشغول به کار نبودم.
جا داره بگم که من درسمو تو رشته ی انرژی ادامه دادم و هدفمم بعد از افزایش اطلاعات و مهارتم تو برنامه نویسی، استفاده از این مهارت تو حوزه انرژیه و امیدوارم که بتونم یه روزی به این هدفم برسم.
خوشحال میشم نظرتتون رو در رابطه با تجربه ی مشابهی اگه داشتین بدین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
توابع Immutable و ارتباط آن با val در کاتلین
مطلبی دیگر از این انتشارات
AdobeXD تحولی عظیم در نمونه سازی اولیه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تابستان پایتونی: شروع کار با اولین زبان برنامه نویسی