جذب از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی

قانون جذب و مولانا
قانون جذب و مولانا


مولانا یکی از شاعرانی هست که به قوانین جذب جهان پی برده بود . مولانا اهل سفر بود شهرهای زیادی زندگی کرده بود و افراد خیلی زیادی را میشناخت.

اون کسی بود که زمان حمله ی مغول از افغانستان کنونی به سمت نیشابور حرکت کردند . کودکی بیش نبود اما در بین راه یک کتاب شعر از عطار هدیه گرفت ... کتاب اسرار نامه ی عطار نیشابوری ...


به دلیل نزدیک شدن مغول ها دوباره مجبور به مهاجرت شدند و آرام ارام به سمت تبریز و سپس کشور ترکیه کنونی حرکت کردند.

مولانا کودکی و نوجوانی خود را اینگونه و بدون وابستگی به خانه و آشیانه ، در سفر آغاز کرده است.

دید مولانا به جهان بخاطر مهاجرت های فراوان بسیار باز تر از هر کسی بوده است چون سفر دید انسان را باز میکند.


من با قوانینی که اساتید امروزی در فضاهای الوده ای مثل اینستاگرام و تلگرام و ... به اشتراک میگذارند کاری ندارم بحث من اصل وجودی جذب در جهان است که بعنوان عصاره ی اصلی در وجود تمام ذره های کائنات است.


قانونی که وجود آن در زندگی هر انسان شاد ، پیروز و ثروتمند وجود دارد. قانونی که اصل جهان برپایه ی آن است.

دانشمندی در ژاپن به اسم ماسارو ایموتو آزمایشی روی قطره های بلوری یخ و آب انجام داده است . این بلورها در حالت پخش موسیقی های زیبا به شکل منظم و زیبا در می آیند. زیبا و منظم دو عبارت هستند که اگر محقق شوند هر چیزی را میسازند هر خوشبختی را با خود به همراه می آوردند .

این آزمایش فقط برای پخش موسیقی زیبا نبوده حتی به کار بردن کلمات زیبا و خواندن دعا هم باعث زیبایی بلورهای قطرات شده است . مثل تشکر کردن از بلورها و ... عکس زیر رو ببینید

دانش و علم انسان توضیحی برای این اتفاق ندارد . با دانش و علم نمیتوان قوانین را درک کرد نمیتوان جلوی تغییرات را گرفت

جهان بدون اینکه خللی در آن بوجود بیاید درحال حرکت است.


در جهانی به این شکل چرا از کلمات خوب استفاده نکنیم ؟ تا خودمان و طرفی که با آن در ارتباط هستیم مثل بلورهای اب زیبا و جذاب نشوند ؟ بلور آب که مغز ندارد بلور آب که احساسات ندارد قلب ندارد پس تاثیر این کلمات میلیارد ها برابر بیشتر روی انسان هاست که مغز و قلب و احساس دارند.

چرا وقتی میدانیم درخواست زیبایی ها و خوبی ها برای همه ی جهان زیبایی ها و خوبی هایی را اطراف ما جمع میکند چنین کاری را دریغ کنیم ؟

شعری از مولانا از مثنوی معنوی :‌

خوب خوبی را کند جذب این بدان

طیبات و طیبین بر وی بخوان

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را می‌کشند

باقیان از باقیان هم سرخوشند

ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

نوریان مر نوریان را طالب‌اند