پا گذاشتن در دنیای ناشناخته قصه‌ها


بودن در جمعی که عاشق نوشتن و خوندن هستن همیشه من رو هیجان‌زده می‌کنه. از روزی که فارغ‌التحصیل شدم و از جمع دوست‌داشتنی که همیشه باهاشون درمورد کتاب‌ها حرف می‌زدیم و داستان‌هایی که می‌نوشتیم رو برای هم می‌خوندیم جدا شدم، به دنبال آدم‌هایی بودم که بتونم اون لحظه‌ها رو باهاشون تکرار کنم.

شغل‌هایی که بعد از فارغ‌التحصیلی انتخاب کردم با نوعی به دنیای کتاب‌ها در ارتباط بودن. دلیل انتخاب این شغل‌ها این بود که بتونم وصل شم به آدم‌های عاشق کتاب و عاشق حرف زدن و نوشتن درباره کتاب‌ها و داستان‌ها. تا روزی که با جمعی آشنا شدم که چیزی رو در من بیدار کردن. چیزی که از دوران دانشگاه اشتیاقش رو داشتم و برای مدتی فکر می‌کردم من استعدادش رو ندارم و قصد داشتم اون رو برای همیشه از زندگیم کنار بگذارم. چیزی به اسم روایت.

احسان طریقت و تیم فوق‌العاده کانتنتفا چیزی که استادهای دانشگاه بهم می‌گفتن اگه نمی‌تونی یعنی استعدادش رو نداری و باید فراموشش کنی رو در من زنده کردن. این گروه به من یاد دادن که اگر تلاش کنی می‌تونی و تنها چیزی که بهش نیاز داری خوندن و نوشتن و استمراره.

مهم‌ترین درسی که از کمپروژه کانتنتفا گرفتم امید بود. امید داشتن به خودم، به مهارت‌هام و به راهی که در پیش گرفتم. روزهایی با نهایت سرعت خودم رو از سرکار به خونه می‌رسوندم و با انرژی کم و خستگی زیاد جلوی لپ‌تاپ می‌نشستم و تا دو ساعت بعد تمام خستگی از یادم میرفت و با شوق زیاد پای صحبت‌های احسان طریقت می‌نشستم. این روزها هیچ‌وقت از ذهنم پاک نمیشن.

روزی که استوری فراخوان دوره کارآموزی کانتنتفا رو دیدم، تصمیم گرفتم بهشون ایمیل بزنم. متن ایمیل رو در نهایت بی‌حوصلگی و بی‌انگیزگی نوشتم. اما روزی که جوابم رو دادن فهمیدم این مسیریه که باید ادامه بدم و مطمئن بودم به جاهای خوبی ختم میشه.

دوره کارآموزی کانتنتفا امید رو در من زنده کرد. حالا میدونم که من میتونم و اگر بخوام می‌تونم با کلمات دیگران رو تحت تاثیر قرار بدم. یاد گرفتم قهرمان این قصه من نیستم. بلکه کسانی هستن که نوشته‌های من رو می‌خونن و از طریق اون تصمیم به انجام کاری می‌گیرن. از روزی که این رو فهمیدم درمورد مسیر شغلی که انتخاب کردم جدی‌تر شدم و فهمیدم که نوشتن و تولید محتوا مسیری بی‌انتها و تا حدی جادوییه که نمیشه پایانی رو براش متصور شد. یک پایان کاملا باز که هر کسی به شیوه خودش اون رو ادامه میده.

خیلی حس خوبیه که بدونیم بیرون کره زمین فضانوردانی هستن که در حال عبور از جو زمین، قصه آدم‌ها و کسب‌وکارها رو می‌بینن، می‌خونن و می‌نویسن. دنیای ناشناخته قصه‌ها جاییه که در اون خوشبختی دور نیست.