چون تو یک دختری! نگاهی به فیلم Ride Like a Girl

مثل یک دختر سواری کن
مثل یک دختر سواری کن


فیلم استرالیایی Ride Like a Girl محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی ریچل گریفیتس حرف‌های زیادی برای گفتن خواهد داشت. فقط باید ۱۲۰ دقیقه‌ای از دنیای اطرافتان فاصله بگیرید و با تمام توجه پای این فیلم بنشینید.

توجه: خطر لو رفتن داستان




این فیلم داستان واقعی یک دختر را به ما نشان می‌دهد. دختری به نام میشل پین که درست شبیه یکی از ۳ یا ۴ بیلیون دختر روی کره زمین است. همانطور که از نام فیلم مشخص است، این دختر یک سوارکار است و می‌خواهد درست مانند یک دختر سوارکاری کند.

میشل پین یک سوارکار استرالیایی است که در خانواده‌ای با همین حرفه به دنیا آمده است. او از همان کودکی شیفته اسب‌دوانی است و رویایی دارد. رویای او برنده شدن جام ملبورن (مشهورترین مسابقه اسب‌دوانی استرالیا) است. جامی که تابحال هیچ زنی نتوانسته در این تاریخ ۱۵۰ ساله‌اش، آن را به بالای سر ببرد.

با اینحال قرار گرفتن نام یک کارگردان زن در کنار اسم فیلمی که پر از کنایه است، احتمالا نگاهمان را تیز می‌کند تا ببینیم چگونه می‌توان مانند یک زن اسب‌سواری کرد. اما این فیلم انگار چندبعدی است. هم از جامعه و هنجارهای تبعیض جنسیتی صحبت می‌کند، هم از عشق و اهمیت خانواده و هم از کیمیای درون. هر کدام از ما با دیدن این فیلم احتمالا یک بُعد از آن را پررنگ‌تر خواهیم دید.

فیلم با متنی از انجیل شروع می‌شود که می‌گوید:

اگر واقعا ایمان داشته باشیم، معجزه‌ها اتفاق می‌افتند.

ریچل گریفیتس (کارگردان) در تمام فیلم ثانیه به ثانیه برای ما این ایمان را به تصویر می‌کشد. ایمان از دید او چیزی نیست جز خواستن و تلاش کردن! هرچقدر که جامعه مخالفت کند، هرچقدر که بشنویم نمی‌توانیم، هرچقدر که به مرگ نزدیک‌تر شویم؛ باز هم این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم که چه چیزی را بخواهیم. پس اگر به آن ایمان داشته باشیم، از شکست و از ناامیدی نمی‌ترسیم و دست نمی‌کشیم حتی اگر مجبور به ترک مهم‌ترین چیزهای زندگی‌مان شویم.

انتخاب خودت را انجام بده: اما انتخاب ماست یا انتظار جامعه؟
انتخاب خودت را انجام بده: اما انتخاب ماست یا انتظار جامعه؟


احتمالا یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از این فیلم می‌توان گرفت، گفته‌ای است که پدر میشل به او برای برنده شدن در مسابقات می‌گوید:

برنده شدن به خاطر سرعت نیست به خاطر صبر کردن است.

به نظر جمله ساده‌ای می‌رسد اما اگر به آن دقیق‌تر شویم احتمالا می‌توانیم آن را حتی به زندگی و اهدافمان هم نسبت دهیم. این قانون فقط برای وسط میدان اسب‌دوانی نیست! این قانون زندگی است. زندگی از ما می‌خواهید تا همراه با تلاش کردن، صبر کردن را هم یاد بگیریم.

بیخود نیست که می گویند «گر صبر کنی، زغوره حلوا سازی» یا شایدم «ره صد ساله به یک شب نتوان رفت» گویاتر باشد.

جالب است بدانید که داستان این فیلم خیلی قدیمی نیست، همین ۵ یا ۶ سال پیش اتفاق افتاده است. اما بااینحال با وجود همه جنبش‌های اجتماعی، تغییرات ایدئولوژیکی، مدرنیسم و ... میبینیم که جامعه چطور همچنان بر سنت‌های پیشین خود پافشاری می‌کند و چطور همچنان افراد جنس زن را ضعیف قلمداد می‌کنند و برای کمک کردن به او به دنبال سواستفاده جنسی هستند.

جملاتی مثل «جام ملبورن برای زن‌ها نیست» یا «چون تو یک دختری» در فیلم آنقدر پررنگ است که تمام حواس را به خودش جلب خواهد کرد به خصوص اگر زن باشید. آن موقع بیشتر به سرنوشت این دختر حساس می‌شوید و می‌خواهید خود حقیقی میشل پین را بشناسید. دختری که برخلاف مسیر رودخانه‌ای که جامعه برایش تعریف کرده، ‌شنا می‌کند و بالاخره موفق می‌شود تا خود را به ساحل برساند.

دخترها نمی‌توانند در جام ملبورن سوارکاری کنند.
دخترها نمی‌توانند در جام ملبورن سوارکاری کنند.


از منظر صحنه‌آرایی و شخصیت‌پردازی هم شاهد این تبعیض جنسیتی در فیلم خواهیم بود. تبعیضی که حتی خواهران میشل هم باوجود اینکه سال‌ها برخلاف هنجارهای جامعه اسب‌سواری کرده‌اند، اما همچنان در ذات خود به آن باور دارند. انگار فیلم به ما می‌گوید که این باورها ریشه‌دارتر از گفتن چندین کلمه و چندین جمله است. انگار سالیان سال است که در وجود تک تک زنان رخنه کرده و هرچقدر هم با آن مبارزه کنند باز هم یک روزی خودشان به آن اعتراف می‌کنند...

در بخش دیگری از فیلم هم دوباره با متنی از انجیل مواجه می‌شویم که آن هم با دقت خاصی انتخاب شده است و به ما یادآوری می‌کند که مریم مقدس هم یک زن بود:

سلام ای مریم مقدس، خدا همراه توست. شما در میان زنان آمرزیده هستید...

با این وجود میشل پین در این مسیر بارها شکست می‌خورد، بارها به او می‌گویند نتوانستی چون یک دختری، حتی مجبور می‌شود از محبوب‌ترین شخص و الگوی زندگی‌اش (پدر) دست بکشد و در مسیر تلاش کردن و موفق شدن حتی تا پای مرگ هم پیش می‌رود اما تسلیم نمی‌شود!

او اولین زنی است که پس از سال‌ها سختی کشیدن و تلاش شبانه‌روزی زمانیکه حدودا ۲۸ سال داشت، توانست جام ملبورن را به بالای سر خود ببرد. او پس از برنده شدن این جام به تمام مردم دنیا به ویژه زنان می‌گوید:

من تا جایی که توانستم تلاش کردم و از آن دست نکشیدم تا به همه بگویم که هرکسی می‌تواند این کار را انجام دهد؛ چون آن‌ها فکر می‌کنند که زن‌ها قدرت ندارند.

از دیگر نکات جالب توجه فیلم، شخصیت استیوی پین (برادر کوچک‌تر میشل که سندرم داون دارد) است. استیوی هم درست مانند میشل باوجود محدودیت بیماری‌اش به ما نشان می‌دهد که چطور می‌تواند عشق و دوست‌داشتن را تجربه کند و با تلاش و امید، خود را در جامعه برخلاف محدودیت‌ها و نگاه‌هایی که به سمت اوست، ثابت کند. استیوی شاید نتواند سوارکاری کند یا در آرزوی به دست آوردن جام نباشد اما می‌تواند درست مانند یک انسان سالم شغلی داشته باشد و خواهرش را در موفقیت همراهی کند.

استیوی و میشل پین (واقعی)
استیوی و میشل پین (واقعی)


صبر،‌ ایمان و عشق به خانواده هم در شخصیت استیوی کاملا نمایان است. شاید بد نباشد که بدانید بازیگر نقش استیوی واقعا خود استیوی پین (برادر واقعی میشل پین) است و همین اتفاق بیشتر از قبل قدرت تلاش کردن تا رسیدن را به ما نشان می‌دهد و دیگر یک کروموزم تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.

در نهایت

این فیلم به همه ما یادآوری می‌کند که ما فقط یکبار زندگی می‌کنیم، پس نباید تسلیم انتظارهای جامعه شویم بلکه باید انتخاب خودمان را داشته باشیم. انتخاب ما همان کیمیای درونی ماست که باید به آن ایمان داشته باشیم، صبر کنیم و با تلاش برای آن بجنگیم...

چون بالاخره روزی می‌رسد که به آن دست خواهیم یافت.




  • اگر شما هم این فیلم را دیده‌اید، نظر خودتان را حتما برایم بنویسید تا بیشتر درباره آن با هم صحبت کنیم.