متولد سالهای دور، کرفس لاور و پراکندهنویس
پراکنده از توسعه فردی (قسمت اول- نوشتن)
نوشتن، اولین ابزار برای سفر
دو سه سالی هست که دارم سعی میکنم از این ابزار برای ثبت افکار و احساساتم استفاده کنم. اوایل یک کانال خصوصی در تلگرام ایجاد کردم و شروع کردم به نوشتن وقایع روزانه؛ اینکه کجا رفتم، با کی رفتم، چه کتابی میخونم، کی چی گفت بهم و از این قبیل چیزها. بعدتر از احساساتی که تجربه میکردم نوشتم؛ مثلا اگه به شدت اندوهگین بودم، یا خیلی ذوق داشتم، یا به خاطر موضوعی احساس خشم داشتم. در نهایت، چند ماهی هم هست که در مورد کارهایی که باید در طول روز یا هفته انجام بدم شروع میکنم به نوشتن روی کاغذ. هرچند استفاده من از این ابزار چندان پیوسته نبوده اما هر بار تاثیر خودشو روی زندگیم گذاشته. وقتی مینوسیم، ذهنم منسجمتر میشه و افکارم مرتبتر. اونوقته که پی میبرم به اینکه دنبال چی هستم و چه کار باید کنم.
از چه بنویسیم؟
بنظر من احساساتی که تجربه میکنیم، نیازهای برآوردهنشدهمون و یا افکاری که در سرمون یکسره میچرخند، میتونن موضوعاتی باشند برای نوشتن. به علاوه، میشه از اهداف و برنامهها نوشت و از دل همین نوشتهها راهی پیدا کرد برای دستیابی بهشون.
چطور بنویسیم؟
اگه نوشتن براتون کار آسونی نیست یا در این مورد هیچ تجربه ندارید، جای نگرانی نداره. بزرگترین نویسندهها هم از اولین و کوچکترین گامها شروع کردهاند. شیوهای که خودم انجام دادم و میتونم بهتون پیشنهاد بدم اینه که صبحها یک قلم و کاغذ بردارید و شروع کنید به پرکردنش. حدود ده دقیقه، یک ربعی بنویسید. به چی نوشتن فکر نکنید؛ آزادانه هر چیزی که به ذهنتون میرسه رو روی کاغذ بیارید؛ بی نگرانی؛ چون بعدش میتونید برگهتون رو راهی زبالههای خشک کنید. به عنوان مثال، میتونید با عبارت زیر شروع کنید:
"قراره از امروز شروع کنم به نوشتن و من نمیدانم از چه و چطور بنویسم؟ وقتی در روزگاری زندگی میکنیم که از چپ و راست خیل عظیم اطلاعات روانه ذهنمون میشه، مگر میشود به چه نوشتن فکر کرد؟ موضوعات بسیار است و وقت من برای پر کردن این برگه محدود. با این حال، من فکر میکنم دلم میخواهد از بین بیشمار انتخاب، نوشتن امروزم پاسخی به این سوال باشد که من کیستم؟ و چه کسی میخواهم باشم؟"
اولش شاید کمی دشوار باشه اما بهتون قول میدم بعد از یه مدت تکرار و تمرین، این کار براتون خیلی عادی و راحت میشه. دور نیست که نوشتن براتون میشه یک ابزار دم دستی و بسیار کارآمد.
پیشنهاد: بلند بلند فکر کنید، با خودتون حرف بزنید؛ اما روی کاغذ. اینقدر بنویسید که به وضوح کافی در مورد خواستههاتون برسید.
حالا شما برای من بنویسید یا: از دریچه نگاه شما دیدن رو دوست دارم :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
پراکنده از توسعه فردی (قسمت دوم- خودشفقتی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
پراکنده از توسعه فردی (قسمت صفرم- تصمیم)
مطلبی دیگر از این انتشارات
پراکنده از توسعه فردی (قسمت سوم- مرتبط شدن با احساسات)