پراکنده از توسعه فردی (قسمت دوم- خودشفقتی)

خودشفقتی، مهارت مهربانی با خود


قبل از هرچیز، دلم می‌خواد یه خودافشاگری کنم تا براتون مشخص بشه چرا من این مهارت رو می‌ذارم تو کوله‌ام. یک سال پیش، در مورد موضوعی تصمیمی گرفتم و راهی رو انتخاب کردم، متفاوت از تمام سالیان گذشته‌اش. این تصمیم و نتیجه‌اش رو دوست‌داشتم؛ اما علیرغم انتظارم ابدا منجر به خوشحالی من نشد و حتی بدتر، برای چند ماه مدام نسبت به خودم احساس خشم داشتم. می‌دونید چرا؟ چون بعد از اون تغییر، شروع کردم به سرزنش خودم؛ سرزنش بابت اینکه چرا سالهای سال -با پافشاری بر یک طرز فکر- اشتباه انتخاب می‌کردی؟

این حس بد، همیشه باهام بود تا اینکه یه روز با مهربونی به خودم گفتم: «محسن، به قول خودت، تو تا دیروز اشتباه فکر میکردی و خیلی فرصت‌ها رو هم از دست دادی. قبول دارم که دردناکه. اما، واقعا کیه که تا حالا تو زندگیش اشتباهی نکرده باشه؟ کیه که تا حالا فرصت‌سوزی نکرده باشه؟ محسن، اشکال نداره که تو تا دیروز فکر می‌کردی اونجور درسته اما امروز برعکسش؛ چون این یه چیزی رو داره نشون می‌ده و اون اینکه تو در مسیر رشد هستی؛ در مسیر بهتر شدن.»


چیستی و چگونگی

شفقت در لغت به معنی مهربونی و دلسوزی هست و خودشفقتی یعنی مهربونی و دلسوزی با خود.

همونجور که وقتی دوستی باهامون درد دل می‌کنه، ما -به دور از هر سرزنشی- سعی می‌کنیم درکش کنیم، برای تجربه‌ی یک زندگی شادتر و برای اینکه ما هم سزاوار بخشیده‌شدنیم، بهتره با خودمون مثل یک دوست رفتار کنیم؛ تصمیم‌بگیریم خودمونو سرزنش نکنیم، به خودمون یادآوری‌کنیم کمبود و شکست تجربه‌ی مشترک تمامی انسان‌‎ها است و در نهایت نسبت به احساسات منفی‌مون واقع‌نگرتر باشیم. اینجور می‌تونیم تصمیمات بهتری بگیریم.

برای تمرین این مهارت، می‌شه از یک قلم و کاغذ استفاده کنیم؛ چه اینکه جملات مهربانانه و درک‌شونده رو از زبان خودمون بنویسم، یا انگار کنیم یه نامه‌ای که دوست صمیمیمون برای ما نوشته. درست از لحظه‌ای که تصمیم می‌گیریم به جای سرزنش، خودشفقتی داشته‌باشیم، می‌تونیم رشد رو با حال بهتری، تجربه کنیم. ممنونم که تا اینجا باهام همراهی کردی.


حالا شما برای من بنویسید یا: از دریچه نگاه شما دیدن رو دوست دارم :)