آچا صدام میکنن...
کتاب
میدونی که اون میتونه از دنیایی به دنیای دیگه ای سفر کنه.
و اون میتونه به هر موجودی دلش میخواد تبدیل بشه.
میتونه یه روباه نه دم باشه،
میتونه یه دختر فقیر از کره ی شمالی باشه،
میتونی یه دختری باشه که تو زمان سفر میکنه،
میتونی یه پسر باشه با دوست خیالیش،
میتونه یه دختر جادویی باشه که از نور ماه نوشیده،
میتونه به دختر ۱۴ ساله دنبال یه درخت دروغ باشه،
میتونه دختری باشه که نیمی از خونوادهاش رو پشت یه حصار میبینه،
میتونه به انتهای دنیا سفر کنه،
میتونه پسری باشه که پدر مردهاش از طریق یه نامه براش یه داستان تعریف میکنه،
میتونه...
اون میتونه هرچی که دلش میخواد باشه.
آره اون این قدرتو داره.
ورقه های کتاب به نرمی اونو تو اغوششون میکشن و با خودشون به دنیای خودشون تلپورت میکنن و اونوقت...اون میتونه هرکاری کخ دوست داره انجام بده.
هم خودش هم بقیه هر شکلی که اون میخواد باشن.
چون اون...
کتاب داره.
کتاب میخونه.
عاشق کتابه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
بنفش اسمانی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من چه هستم جز...؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازم دیالوگ... از دیالوگ نوشتن خوشم میاد