سال 97 که آزمایشگاه تکنولوژی ایران را راه اندازی کردیم، خیلی ها میگفتند شروع سرمایه گذاری در این شرایط اقتصادی، و با ساختاری که برایشان توضیح داده بودیم، کار عجیب و "اشتباه بزرگی" است. و البته همین بازخورد ها بیشتر به ما اطمینان میداد که حتما باید این کار را همین امسال شروع کنیم. اصولا ایده های خوب در ابتدا بد یا حتی مسخره به نظر می آیند و ما این موضوع را از تجربه های قبلی آموخته بودیم و قرار نبود با بازخورد منفی دلسرد شویم.
امسال دومین دوره سرمایه گذاری آزمایشگاه تکنولوژی ایران را شروع کرده ایم و از تیم هایی که این خصوصیات را دارند و به دنبال سرمایه گذار برای رشد استارت آپ خود هستند میخواهیم تا قبل از ساعت 8 شب 31 اردیبهشت 98، فرم ثبت محصول را تکمیل کنند.
ما معتقدیم مهمترین قسمت کارمان همفکری و مشاوره دادن به شماست. حتی مهمتر از سرمایه ای که در اختیارتان قرار میدهیم، یا شرکای تجاری که شما را به آنها معرفی میکنیم. برای همین تصمیم گرفتیم در مورد موضوعاتی که فکر میکنیم ممکن است به علاقه مندان به استارت آپ ها کمک کنند بنویسیم. پس، از ایده شروع میکنیم.
از اولین سوالاتی که از استارت آپ ها می پرسیم این است که در حال ایجاد چه چیزی هستند و چرا؟
ما به دنبال پاسخی روشن و مختصر هستیم. از این طریق می توان شما را به عنوان یک بنیانگذار سنجیده و ایده تان را بررسی کرد. اینکه بتوانید به عنوان یک بنیانگذار به خوبی فکر کرده و ارتباط برقرار کنید، برای جذب نیرو، افزایش پول، فروش و غیره، اهمیت بالایی دارد. ایده ها برای وسعت یافتن نیاز به روشن سازی دارند و ایده های پیچیده اکثرا نشانه ای از تفکری آشفته است. اگر حتی تعداد کمی از کاربران با شنیدن ایده شما هیجان زده نشوند، مطمئن باشید این برای شما خبر بدی است.
سوال دیگر ما این است که شدت نیاز به این محصول چقدر است؟
در بهترین حالت خودتان جزء مصرف کننده ها هستید و یا شما مصرف کننده ها را به خوبی می شناسید.
اگر شرکتی در حال حاضر کاربر دارد، میزان سرعت افزایش و نوع افزایش آنها را پیگیر می شویم. به دنبال دلیل می گردیم که چرا سریعتر از این افزایش نمی یابند و بیش از هر چیز مطمئن می شویم که آیا کاربران واقعا محصولات آنها را دوست دارند یا نه؟ این موضوع را از اینجا می توان فهمید که بدون ترغیب شدن از طرف شرکت، محصول را به دیگران معرفی میکنند یا نه.
راه اندازی یک استارت آپ کار مشکلی است و زمان زیاد و تلاش زیادی می برد. بنیانگذاران و کارمندان باید حس مسئولیت مشترکی داشته باشند. برای همین از بنیان گذاران دلیل راه اندازی این شرکت به خصوص را جویا می شویم.
همچنین می پرسیم که این شرکت چطور می خواهد یک روز به طور انحصاری کار کند. مقررات مختلفی برای این کار وجود دارد. بدیهی است که ما نمی خواهیم شرکت نسبت به رقبای خود برخوردی غیر اخلاقی داشته باشد. در عوض به دنبال کسب و کارهایی هستیم که نسبت به مقیاس کلی بزرگتر بوده و کپی از آن کار مشکلی باشد.
در نهایت در مورد بازار کارشان و وسعتش در شرایط فعلی می پرسیم
در مورد اینکه با چه نرخی رو به رشد است و اینکه آیا در ده سال آینده بزرگتر خواهد شد و تا چه حد؟
در مورد اینکه چرا با این سرعت گسترش یافته است و اینکه چرا بازار مناسبی برای یک استارت آپ است، جویا می شویم.
چند نظر تکمیلی:
مطمئنا ما موضوعی جدید را به چیزی که مشتق دیگری است ترجیح خواهیم داد. اکثر شرکت های بزرگ کارشان را با موضوعی کاملا جدید شروع می کنند.
یکی از دلایل مهم در این باره این است که شروع کردن یک کار جدیدِ مشکل، از شروع مشتقِ یک کار ساده دیگر، راحت تر است. در حالت اول مردم دوست دارند به شما بپیوندند و کمک کنند ولی در حالت دوم شما باید مردم را متقاعد کنید که محصولتان به اندازه شرکت دیگری خوب است.
همان طور که گفتیم، بهترین ایده ها شاید در وحله اول بد یا حتی مسخره به نظر بیایند. پس مجبور نیستید نسبت به ایده خود پنهان کاری کنید. اگر واقعا ایده خوبی باشد، به ظاهر به نظر نمی آید ارزش سرقت داشته باشد. اگر به دیگران بگویید چه قصدی دارید احتمالا یا به شما می خندند و یا به شما کمک میکنند.
در حالی که هیجان زده شدن دیگران نسبت به ایده شما در اولین باری که می شنوند اهمیت بسیاری دارد، احتمالا همه بگویند که ایده شما بسیار بد و به درد نخور است. شاید درست بگویند، شاید ارزیابی مناسبی نسبت به استارت آپ ندارند و شاید نسبت به شما حسادت می کنند. دلیلشان هر چه که باشد، زیاد اتفاق می افتد و ناراحت کننده خواهد بود. فقط این را بدانید که هرچه سریعتر به خودتان باور داشته باشید و درگیر این موضوعات نشوید برای خودتان بهتر خواهد بود.
یک بار به طور آزمایشی روی تیمی که نیروهای قوی و امیدوار کننده ای داشتند سرمایه گذاری کردیم که ایده ای نداشتند. این کار را به این امید انجام دادیم که پس از سرمایه گذاری ما ایده ای به ذهنشان خطور کند.اما شکست خوردند!
بخشی از مشکل اینجا بود که بنیان گذاران قوی ایده های زیادی به ذهنشان می رسد (گاهی بیش از حد) اما مشکل بزرگتر اینجا بود که وقتی استارت آپی شکل می گیرد باید برای شکل گیری ایده تان عجله کنید و چون شرکت به طور رسمی ثبت شده است نمی توانید ایده های دور از ذهنی ارائه دهید. در نهایت به ایده هایی محتمل و مشتق شده خواهید رسید. و خطر اصلی همین جاست.
بنابراین پیشنهاد میکنیم خود را مجبور به پیدا کردن ایده ای برای استارت آپ نکنید. در عوض موضوعات مختلفی را یاد بگیرید. سعی کنید مشکلات، امور ناکارآمد و تغییرات تکنولوژی مهم را شناسایی کنید. روی پروژه هایی که به نظرتان جالب هستند کار کنید و با افراد باهوش و جالب آشنا شوید. تجربه ثابت کرده که با پرداختن به کارهایی که دوستشان دارید، و با هوشیار بودن نسبت به اتفاقات و فرآیند های اطرافتان، هر از گاهی ایده ای به ذهنتان خطور خواهد کرد که ارزش سرمایه گذاری دارد (سرمایه گذاری وقت و انرژی و پول).
کتاب راهنمای استارت آپها - قسمت دوم - تیم عالی