تو که خوبی باشی، منم حالم خوب
آنچه شنیدهاید عمل کردهاید؟!
باسمه تعالی
آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سؤال میشود: آیا به مواعظی که تا حال شنیدهاید، عمل کردهاید، یا نه؟ آیا میدانید که: «هر که عمل کرد به معلوماتِ خودش، خداوند مجهولات او را معلوم میفرماید»؟ آیا اگر عمل به معلومات ـ اختیاراً ـ ننماید، شایسته است توقعِ زیادتی معلومات؟ آیا باید دعوتِ به حق، از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده: «با اعمالِ خودتان، دعوت به حق بنمایید»؟ آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم، یا آنکه یاد بگیریم؟
آیا جواب این سئوالها از قرآن کریم: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»۱«و حتماً آنان را که در بهسوی ما تلاش و مجاهدت کنند، به راههای خود هدایت میکنیم.»، و از کلام معصوم: «مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»۲«امام صادق علیهالسلام فرمودند: کسی که به دانسته خود عمل کند، خداوند علم به آنچه را که نمیداند، به او خواهد داد.» و «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ كُفِيَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»۳«امام صادق علیهالسلام فرمودند: کسی که به دانسته خود عمل کند، بس است او را از آنچه که نمیداند.»، [روشن نمیشود؟].
خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را میدانیم، زیر پا نگذاریم و در آنچه نمیدانیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود. نباشیم از آنها که گفتهاند:
پی مصلحت مجلس آراستند نشستند و گفتند و برخاستند
وما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت وإلیه اُنیب.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
الاقل محمدتقی البهجة.
مشهد مقدس، یکشنبه ۱۳۷۵ ﻫ..ش، مطابق با ربیع الاول پ۱۴۱۷ ﻫ..ق
بهسوی محبوب، ص۴۶
پانویس
دوستان عزیز توجه داشته باشید ، ختم کلام آنست که حضرت آقا فرمایش کردن و این را با صدق می گویم . پس آنچه باید سر مشق باشد ، همان فرمایش ایشان است و بس . این کلام را تنها به خاطر آنکه محتوای من کپی کامل نباشد ، اضافه کرده ام .
کلام علامه مثل گوهر می درخشد ، اما من همیشه دوست دارم پانویسی به مطالب داشته باشم . نه از بابت ایراد بلکه از جنبه درک و فهم بیشتر . وقتی درک نمی کنم ، ایرادت ذهنی خود را بازگو می کنم ، تا بهتر بفهمم .
اگر در بچگی به ما می گفتن و ما می شنیدم که دست به آتش نزن ، این کافی بود؟
اگر مولانا را به شنیدن بگوئیم که خود گوینده بود و مطالب را بیشتر از هر گوینده ای می دانست، پس چرا شمس آمد و زیر و روی کرد ایشان را . یعنی گفتار کافی نبود و نمی توان گفت که شما تنها با شنیدن به راه راست برو و کار تمام است .
دنیا و سیر و سلوک بی مرشد به جائی نمی رسد، بعضی چیزها به سخن نمی آید ، بلکه باید حال کرد، یعنی آن حس را تجربه کرد.
آنچه کمک می کند ، فهم مطلب است نه شنیدن مطلب ، فهم از راه های متفاوت از جمله استدلال حاصل می شود . این می تواند استدلالی باشد ، عملی . یعنی الگو معرفی کنیم.
خوب عالمان ما باید به جوانان الگو معرفی کنند . یعنی ادله کلام خود را به صورت عملی معرفی کنند. آن زمان شاید یک بار شنیدن کافی است برای افتادن در مسیر ، گفتم تنها برای شروع حرکت .
آنچه برای سیر و سلوک نیاز است توفیق خداوند است و البته داشتن مرشد ( الگو - رهنما ) ، تاز باز شاید برسیم و شاید نرسیم که آن مربوط می شود به ذات ما که مستعد هست یا خیر .
که اگر مستعد هم نباشیم ، دور انداختنی نیستیم ، باید علما راهی دیگر برای ارشد و شاید تنبیه ما داشته باشند( تنبیه منظورم شکنجه نیست ).
باز تکرار می کنم ، شاید من کلام ایشان را خوب درک نکردم ، شاید این ارشاد حضرت آقا همان جنب تعلیم باشد. که برادر ، دست به کار شو و بعد از خدا راهنمایی بخوا ( که اگر راه را در پیش بگیری ، در و دیوار راهنمای تو خواهد شد).
در آخر تنها
والسلام
که در این کلام همه چیز هست ، هم عافیت و هم عاقبت به خیری .
داریوش زمانی - مرداد 1400
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوست داشتن ....
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان غم انگیز، خودکشی پسرک - مناسب +18
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیگار دشمن درجه یک سیستم قلبی عروقی من