افسرده، دنیای افسرده، دلیلش را هم ذکر می کنم

کوتاه می گم . می گن آخر افسردگی بی تفاوتی هست. یعنی فردی که افسرده می شود . حتی دیگر نمی بینید . چشمها باز است . اما حسی از دیدن وجود ندارد. می گن درمان اینجور افسردگی خیلی سخت . یعنی انقدر سرش خورده به دیوارهای بالا ، بلند که دیگه همه چیز ریخته به هم ، سیم ها قاطی شده .

رد

به نظرم این حس افسردگی توی دنیا مستولی شده . آدم ها می بینند ، اما حس ندارند. راه می رن ، اما حس نداردند. اگر می بییند هیچ چیز سر جاش نیست . باز براشون فرق نمی کن . عزیز چرا اینجوری شده. چرا اینطوری شدم ، چرا اینطوری شدی .

باید بریم سراغ عشق ، سراغ محبت ، میگن این داروی هر درد بی درمانی است . سعی کنم کم کم چیزها را عوض کنیم . نه با دعوا و جنجال . اول از همه از خودمان باید شروع کنیم . چون زورمان به خیلی ها نمی رس .

شاید همین که زورمان نمی رس . افسرده امان کرده .