با کلمات گول نخورید

من می خواهم یک زندگی ساده را دنبال کنم ،همه چیز در نهایت سادگی و کمی هم تفکر برای آنکه حوصله ام سر نرود.

امروزه می توانید در چند ساعت به هر نقطه از جهان بروید ، و دیگر هیچ چیز خارق العاده نیست.

فکر می کنم زندگی یک نویسنده جهنم مطلق است ... اگر او نویسنده داستان باشد در دنیایی از ترس زندگی می کند. هر روز ایده های جدیدی را می طلبد و او هرگز نمی تواند مطمئن باشد که آیا قصد دارد در مورد آنها فکر کند و بنویسید یا نه ، اما افکار دست بردار نیستند.

همین یکماهی است که یک چیزهایی می نویسم که بیشترش مزخرف هستند فکر می کنم نوشتن کار سختی است .

دو ساعت نوشتن داستان باعث می شود این نویسنده کاملاً خسته شود. آن دو ساعت را می توان کارهای دیگر انجام داد.

نوشته ها نباید دلهره آور باشند ، باید خنده دار ، هیجان انگیز و فوق العاده باشند. اما همیشه چنین نیست ، افکار بازیگوش هستند و گاهی شیطنت می کنند .

مهم نیست شما کی هستید و چه شکلی هستید مادامی که کسی شما را دوست داشته باشد.

و مهمتر از همه ، با چشمانی درخشان تمام جهان اطراف خود را تماشا کنید زیرا بزرگترین رازها همیشه در بعیدترین مکانها پنهان هستند. کسانی که به جادو اعتقاد ندارند هرگز آن را نخواهند یافت.

اگر افکار خوبی داشته باشید ، آنها مانند نور خورشید از صورت شما می درخشند و شما همیشه دوست داشتنی به نظر خواهید رسید.

اگر فردی افکار زشتی داشته باشد ، شروع به نمایان شدن روی صورت می کند. و وقتی آن شخص هر روز ، هر هفته ، هر سال افکار زشتی دارد ، چهره زشت و زشت تر می شود تا زمانی که به سختی می توانید نگاهش کنید.

گاهی در مورد نویسندگی فکر می کنم . تنها غرامت او آزادی مطلق است. او اربابی جز روح خود ندارد.

داریوش -شهریور 1400

ر