وحشت

خواب می بینم بالای ساختمان بزرگی هستم.


ارتفاع ترسناک .

باد تند است .

زمین گیر شدم.

پناهگاهم حقیر

همه جا تاریک شده.

راهی به پائین نیست .

تنها سقوط ،

سقوط به ...

وحشت دارم

بعد....

پله ها را پرواز می کنم .

پرواز شیرین.

اما ...

هیچگاه

هر گز به پائین نمی رسم.






داریوش - شهریور 1400