درباره صفر

ساختن چیزی از هیچ

بسیاری از مورخان و محققان بر این باورند که صفر همانطور که می دانیم ابتدا از هند پدید آمد. اگرچه مفهوم علامت عدم در چندین فرهنگ دیگر مانند مایاها و بابلی ها وجود داشت ، اما سرخپوستان قدیم اولین کسانی بودند که به هیچی به عنوان یک عدد مناسب و نه صرفاً به عنوان یک نگهدارنده مکان برخورد کردند. الکس بلوس ، نویسنده ریاضی ، پیشنهاد کرده است که هند یک محیط ایده آل برای این جهش فراهم کرده است: مفهوم نیروانا یا نیستی کاملاً تثبیت شده بود و واژه ای که در متون فلسفی هند باستان برای اشاره به نیستی استفاده می شد ، Shunya است ، واژه ای که بعداً به معنی صفر است.

اما آنها اشتباه می کردند ، صفر نشان عدم نیست ، صفر از عدم به اندازه یک تصمیم فاصله دارد. عدم یعنی هیچ ، اما صفر یعنی تصمیم برای حرکت به سمت وحدت که همان یک است

ما در فرهنگ خود به ازل اشاره داریم ، عدم نیستی نیست ، صفر هم نیست ، اما بیشتر به صفر شبیه است یا حداقل فاصله بین صفر تا یک ، ما عدم یا نیستی نداریم. ما صفر را عدم نمی دانیم .

ما در ذهن خود عاشق صفر هستیم ، شما یک چک هدیه یا دستمزد را با چند صفر دوست دارید ، بی صفر یا با صفرهای زیاد.

آیا شما مفهومی برای صفر در ذهن دارید ؟ ا ز چند سالگی با صفر آشنا شدید و آنرا شناختید ؟ اصلا برایتان مهم است که صفر چیست ؟ عظمت دارد ؟ مقدس است ؟ نشان چیست ؟ آیا صفر بی ارزش است ؟

آیا عدد همان رقم است ؟ کدام کلمه را دوست دارید؟ هر دو یا هیچکدام را ؟
چقدر اعداد و ارقام در زندگی شما تاثیر دارند؟

آیا ریاضی همان محاسبه اعداد است ؟

آیا ما به غیر از محاسبه اعداد ، کاری دیگری با اعداد به ویژه صفر داریم ؟

آیا اعداد مورد توجه فلاسفه و متفکرین ایرانی و غیر ایرانی بوده است ؟

آیا فیثاغورت صفر را می شناخته ؟

تا به حال شعری را حفظ کرده اید که اعداد و به ویژه صفر در آن باشد ؟ مفهوم آن چه بود ؟

خانم ها بیشتر به اعداد علاقه دارند یا آقایان ؟ میدانید چرا ؟

صفر و جنگ های صلیبی

هانا فرای ، ریاضیدان می گوید: "کل مفهوم هیچ چیز در واقع ایده بسیار سختی برای بسیاری از مردم ، به ویژه مسیحیان بود." "ایده آنها نوعی" ابدیت "بود و هیچ آغاز و پایان خدا وجود ندارد. بنابراین مفهوم نیستی به آنها احساس ناراحتی می داد"

از این جمله آنها بر می آید که مفاهیم اسلامی را خوب متوجه نشده اند.

راستی تا به حال در مورد صفر فکر کرده اید . بگذاریم از جمله در مورد صفر شروع کنیم.

صفر دکمه ریست است ، یعنی باز از سر ؟

صفر کله گنده شنیدید ( چه معنایی دارد )

حساب بانکی ام صفر شده

به نظر شما توی زندگی ، صفر یعنی از داست دادن همه چیز یا صفر یک نقطه شروع است.

صفر را سیاه می بینید یا سفید یا یک رنگ دیگر . به نظر شما صفر چه رنگی است ؟

صفر یعنی تلاش رسیدن به یک و یک یعنی وحدت ، یعنی هیچ چیز جز وحدت .

اندام صفر است چه معنایی دارد ؟

در کتب فارسی صفر یک دایره است ؟ وگرنه شبیه چه شکل هندسی است ؟ تا به حال دقت کردید؟

شما صفر را توپور می نویسید مثل نقطه یا یک دایره تو خالی .

ماشین صفر خریدم

صفرهای حساب های بانکیش را نمی شه شمرد

صفر را بعلاوه هر عدد کنیم حاصل همان عدد است . هر چند بار می خواهید جمع کنید.

هر عدد منهای صفر حاصل خود عدد . هر چقدر می خواهید منها کنیدو کم کنید. هیچ تغیری نخواهید دید. ( چرا؟) یعنی وقتی ما چیزی را از دست می دهیم و زندگیمان هیچ تغییر نکند ، یعنی آنچیز و آنکس صفر بوده است . مثلا اگر عزیزی را از دست دادیم و هفته بعد به زندگی خود ادامه دادیم . یعنی ایشان صفر بوده است ( یک موقع به شما بر نخورد در باره خودم صحبت می کنم )

آیا ما صفر هستیم ؟ بعد از ما چه چیزی از این دنیا کم می شود ؟

کدام معلم یا استادی را دیدید که در باره ماهیت اعداد، اعداد و نمادها یا اعداد مقدس برای شما مطلبی گفته باشد. چرا ؟ ذهن عاشق اعداد است . ذهن ما تشکیل شده است از اعداد و اطلاعات در ذهن ما و در کامپیوتر به صورت اعداد ذخیره می شوند.

کدام عدد را دوست دارید؟ صفر یا عدد دیگری را ؟

عدد شانس شما کدام است ؟

نام شما به حروف ابجد معادل کدام عدد است ؟ آیا این عدد بر سرنوشت شما تاثیر می گذارد؟

کدام لحظه از شبانه روز معادله عدد صفر است ؟

در چرخه زندگی زنان ، کدام لحظه معادل عدد صفر است ؟

در چرخه زندگی مردان ، کدام لحظه و کدام دوره معادل عدد صفر است ؟

شما صفر را توپر می نویسید تا مثل یک دایره توخالی ؟ چرا ؟

در نسخه های چاپی فارسی ؟ صفر ما و اعراب با بقیه زبانها فرق می کند.

آیا صفر در زبان انگلیسی شبیه چشم است ؟

آیا حیوانات صفر را متوجه می شوند؟

آیا زنبود معنای صفر را می داند؟

صفر را ضرب در هر عددی کنیم صفر می شود ( چرا ؟ این قدرت صفر را نشان می دهد )

هر عدد به توان صفر حاصل یک می شود ( چرا ؟)

صفر تقسیم بر هر عدد حاصل نا مفهوم است

هر عدد تقسیم بر صفر می شود بی نهایت ( چرا ؟ قدرت عدد صفر را نشان می دهد)

صفر عدد اول نیست ، عدد کامل هم نیست ( اصلا صفر عدد است ؟)

اعدد فرد نشان نر و زوج نشان ماده دارد ، صفر چیست ؟ نه نر و نه ماده ( این عبارت را مطمئن نیستم )

می دانید صفر آخرین عددی است که شناخته شده است ( یعنی شخصیت نداشته ؟)

جلوی هر عدد صفر بگذارید ، آن عدد رتبه بالاتری پیدا می کند . مثلا جلوی یک ، صفر بگذاریم ، یک می شود ده.

صفر مساوی تهی نیست .

صد تا صفر کنار هم ، باز صفر است ؟

در برنامه نویسی صفر مساوی نال نیست .

سیستم کامپیوتر برمبنای صفر و یک است ، صفر یعنی نیست و یک یعنی هست .

آب در صفر درجه منجمد می شود ، یعنی مولکول های آن آنقدر به هم نزدیک می شوند که دیگر آب نیستند.

یک جائی نوشته بود :

رایانه ای که شما در حال خواندن این مقاله در حال حاضر بر روی یک فایل دوتایی - صفر و یک کار می کند. بدون صفر ، الکترونیک مدرن وجود نخواهد داشت. بدون صفر ، هیچ محاسبه ای وجود ندارد ، که به معنی مهندسی یا اتوماسیون مدرن نیست. بدون صفر ، بسیاری از دنیای مدرن ما به معنای واقعی کلمه متلاشی می شود.

خوب صفر ، هستی است یا نیستی ؟ مثلا زلزله آیا همه چیز را صفر می کند.

دایره با شعاع صفر ، مثلت با اضلاع صفر ، مربع با اضلاع صفر چه شکلی هستند ؟ صفر یعنی بی شکلی ؟ یا هر شکلی ؟ یا وحدت اشکال ؟

هستی از کجا آغاز شد ، از صفر ؟ صفر یعنی عدم ؟

شنیدید از ازل تا ابد . ازل یعنی صفر ؟

یکجای خواندم

با پیدایش صفر ، بازی عوض شد . یعنی اعداد و محاسبات تغییر کردن ؟ یعنی زندگی یک جور دیگر شد؟

آیا به نظر شما بدون صفر ، همه چیز جور است ، یا اگر صفر نباشد ، هیچ چیز جور نیست ؟

جایی دیگر خواندم :

در اکثر قریب به اتفاق تاریخ ما ، انسان عدد صفر را درک نکرده است. در ما ذاتی نیست ما مجبور شدیم آن را اختراع کنیم. و ما باید آن را به نسل بعدی آموزش دهیم

واقعا شما صفر را چگونه می بینید ؟ در باره صفر چه ذهنیتی دارید؟

جائی خواندم :

حیوانات دیگر ، مانند میمون ها ، برای درک مفهوم ابتدایی هیچ تکامل یافته اند. و دانشمندان فقط گزارش دادند که حتی مغزهای کوچک زنبور عسل می توانند صفر را محاسبه کنند. اما فقط انسانها هستند که صفر را گرفته و آن را به عنوان ابزار جعل کرده اند.

بنابراین صفر را بدیهی نگیریم.

در طبیعت صفر کجاست ؟ شما چه چیز طبیعت را صفر می بینید ؟ آیا ما در طبیعت صفر داریم ؟

چه عضوی از بدن شما شبیه صفر است ؟ آیا آن عضو مهم است ، یا یک زایده در بدن است ؟

روبرت کاپلان ، استاد ریاضیات هاروارد و نویسنده کتاب صفر می گوید:

"صفر در ذهن است ، اما در جهان حسی نیست." حتی در فضاهای خالی فضا ، اگر می توانید ستارگان را ببینید ، به این معنی است که در تابش الکترومغناطیسی آنها غوطه ور شده اید. در تاریک ترین خلأ ، همیشه چیزی وجود دارد. شاید یک صفر واقعی - به معنی عدم مطلق - ممکن است در زمان قبل از انفجار بزرگ وجود داشته باشد. اما ما هرگز نمی توانیم بدانیم.

با این وجود ، صفر لازم نیست که مفید باشد. در حقیقت ، ما می توانیم از مفهوم صفر برای استخراج همه اعداد دیگر در جهان استفاده کنیم.

برداشت بزرگی از افق

او سپس آن را با اصطلاحات شاعرانه تر بیان کرد. او می گوید: "صفر به عنوان افق دور ما را در راه افق ها در نقاشی نشان می دهد." "این کل تصویر را متحد می کند. اگر به صفر نگاه کنید ، چیزی نمی بینید. اما اگر به آن نگاه کنید ، جهان را می بینید. این افق است. "

مقابل صفر چه عددی است ، آیا مقابل صفر یک است یا مقابل صفر بی نهایت است .

وقتی صفر را کشف کردیم ، اعداد منفی هم پا به عرصه وجود گذاشتند . صفر یعنی نه شر و نه خیر ؟ اگر زرتشتی بودید. دو چیز بنام اهورامزدا و اهریمن داشتید . مرز بین این دو صفر است؟ کدام یک بر صفر حاکم هستند؟اهریمن یا اهورا مزدا

صفر در ریاضیات برای فاصله به وجود آمد

به عدد 103 فکر کنید. صفر در این مورد مخفف "هیچ چیز در ستون دهها وجود ندارد" است. این یک مکان یاب است ، به ما کمک می کند بفهمیم که این عدد صد و سه است و نه 13.

روبرت کاپلان می گوید:

"همه فرایندهای نامحدود [در ریاضیات] به دور خود می چرخند ، رقص در اطراف ، مفهوم صفر است."

الیزابت برانون ، عصب شناس در دانشگاه دوک است که نحوه نمایش اعداد در ذهن انسان و حیوانات را مطالعه می کند. او توضیح می دهد که :

حتی وقتی بچه های زیر 6 سال می فهمند که کلمه "صفر" به معنی "هیچ چیز" است ، آنها هنوز نمی توانند ریاضیات زیر را درک کنند. برانون می گوید: "وقتی از [کودکی] می پرسید که کدام عدد کوچکتر است ، صفر یا یک ، اغلب یکی را کوچکترین عدد می دانند." "سخت است یاد بگیریم که صفر کوچکتر از یک است."

آندریاس نیدر ، دانشمند علوم شناختی از آلمان ، فرض می کند که :

برای درک صفر چهار مرحله روانشناختی وجود دارد و هر مرحله از نظر شناختی پیچیده تر از مرحله قبل است.
بسیاری از حیوانات می توانند سه مرحله اول را طی کنند. نیدر می گوید ، اما آخرین مرحله ، سخت ترین مرحله ، "مختص ما انسان ها است."
مرحله اول : اولین مورد فقط داشتن یک تجربه حسی ساده از حرکت و خاموش شدن محرک است. این توانایی ساده ای است که می توانید متوجه روشن و خاموش شدن سوسو زدن نور شوید. یا سر و صدایی روشن و خاموش می شود.
مرحله دوم : درک رفتاری است. در این مرحله ، حیوانات نه تنها می توانند فقدان محرک را تشخیص دهند ، بلکه می توانند به آن واکنش نشان دهند. وقتی غذای فرد تمام می شود ، می داند باید برود و چیزهای بیشتری پیدا کند.
مرحله سوم: تشخیص این است که صفر ، یا یک ظرف خالی ، مقداری کمتر از یک است. این مشکل است ، هرچند تعداد شگفت انگیزی از حیوانات ، از جمله زنبورهای عسل و میمون ها ، می توانند این واقعیت را تشخیص دهند. نیدر می گوید "این درک می کند که" هیچ چیز مقداری کمی ندارد ".
مرحله چهارم :عدم وجود محرک و در نظر گرفتن آن به عنوان نماد و ابزاری منطقی برای حل مشکلات است. او می گوید ، "هیچ حیوانی خارج از انسان" ، "هر چقدر هم باهوش" ، نمی فهمد که صفر می تواند یک نماد باشد.

ایشان ادامه می دهد :

اما حتی انسانهای تحصیلکرده نیز وقتی به صفر فکر می کنند می توانند کمی دچار اشتباه شوند. مطالعات نشان داده است که بزرگسالان چند لحظه بیشتر طول می کشد تا عدد صفر را در مقایسه با دیگر اعداد تشخیص دهند. و هنگامی که آزمایش برنون با کمترین تعداد کارت با بزرگسالان تکرار می شود ، هنگام تصمیم گیری بین صفر و یک کمی طول می کشد تا مقایسه صفر با تعداد بزرگتر.
این نشان می دهد که صفر ، حتی برای بزرگسالان ، برای پردازش به نیروی بیشتری از مغز نیاز دارد.

بزرگی گفته است :

ما ممکن است با توانایی درک صفر متولد نشده باشیم. اما همانطور که برخی از علوم جدید به ما نشان می دهند ، ظرفیت یادگیری آن ممکن است ریشه تکاملی عمیقی داشته باشد.

به شکل زیر توجه کنید: این شکل اعداد را به یونانی ، بزرگترین ریاضی دانان دنیا از یونان بوده اند:

در شکال بالا ، عدد صفر کجاست ؟

به شکل زیر توجه کنید، اعداد به زبان میخی :

در زبان میخی نیز عدد صفر یا بهتر بگویم صفر وجود نداشته است!

صفر و دهخدا :

لغت نامه دهخدا

صفر. [ ص ِ ] ( ع ص ) خالی از هر چیزی. ( منتهی الارب ). تهی و خالی. ( غیاث اللغات ). || رجل صفرالیدین ؛ مرد بی چیز. ( منتهی الارب ).

صفر. [ ص ِ ] ( ع اِ ) خالی ، ترجمه سانسکریت صونیا در ریاضی هند و عربی ، معادل زرو در فرانسه و در عین حال ریشه کلمات غربی سیفرا ، تزیفر و مشتقات آنها است و رجوع به سیفر ، شیفر زرو و دائرة المعارف اسلامی ( صفر ) شود. قدما علامت صفر یعنی نماینده هیچ نداشتند. این علامت را هندیان اختراع کردند بنام صونیا یعنی تهی و ایرانیان که کتب ریاضی هندی را به عربی ترجمه و نقل کرده اند، آن را به صفر عربی که هم بمعنی تهی است ترجمه کردند و چون ترجمه آنان به لاتینی برگشت ، صفر عربی را در لاتینی شکسته و از آن زرو ساختند. علامت صفر ( 0 ) یا ( 0 ) است. صفر حافظ مرتبه عدد است و خود آن عدد نیست و آن مرتبه نیز از عدد خالی است. دائره کوچک به این شکل ( 0 ) که در علم حساب برای ده چند کردن عددی بطرف راست آن عدد می نویسند فی زماننا در عربی و فارسی بعوض آن دائره کوچک نقطه می نویسند مگر در هندی همان صفر نگارند. ( غیاث اللغات ) :

بگذشتی و صفر جای تو یافت // از صفر کجاصفات جویم. // از خاقانی.

ز هرچه زیب جهانست و هر که ز اهل جهان // مرا چو صفر تهی دار و چون الف تنها. // از خاقانی.

این گنج صرف دارد و آواز در میان نه

وآن همچو صفر خالی و آوازه مزور.

خاقانی.

که الف چون بشد از منزل یک

صفر بر جای الف کرد ثبات.

خاقانی.

الحق از آحاد ملک خصم تو صفر است و بس

گرچه رود در حساب هیچ بود در رقم.

خاقانی.

این جهان نفی است در اثبات جو

صورتت صفر است در معنیت کو.

مولوی.

|| ( اِخ ) در اصطلاح اهل تقویم علامت ستاره زهره است. ( غیاث اللغات ). || علامت برج حمل است در تقویم و بهمین جهت از لفظ صفر کنایه باشد برج حمل. ( غیاث اللغات ).

ازصفت هم صفرم و هم منقلب هم آتشی

گوئی اول برج گردونم نه من دوپیکرم.

خاقانی.

اولین برج فلک صفر است چون تو بهر فقر

اولین پایه گرفتی صفر بهر خان و مان.

خاقانی.

صفر کن این برج ز جرم هلال

بازکن این پرده زشتی خیال.

اما چرا این پست را منتشر کردم :

این نوشته از دوست عزیزی در ویرگول ، جلب توجه کرد که چرا همه اعداد هستند ولی اثری از صفر نیست . به نظر من صفر عدد مقدس است چون صفر نقطه شروع است ، آنجائی است که خداوند قبل از خلقت وجود داشته است .

فیثاغورث خمیره و جوهر جهان را «عدد» می‌دانست. او جهان هستی را به اعداد فرومی‌کاهید، مثلا می‌گفت «یک» نقطه است، «دو» خط است، «سه» سطح است، و «چهار» جسم. تقلیل جهان به ریاضیات یکی از خصوصیات فیثاغورث است و این قطعا هم در اخلاقمدار بودن او و هم در روحیه‌ی دیکتاتوری‌اش موثر بوده است، یعنی پذیرش یک نظم سخت در زندگی و در نتیجه تحمیل آن به دیگران. او بعد از اینکه کشف کرد بین طول سیم‌های بربط و آکوردهای مبنایی موسیقی یک نسبت ثابت وجود دارد (مثلا ۱/۲ برای اکتاو) آنقدر به وجد آمد که گفت «خدا مهندس بی‌نظیری است».
فیثاغورثی‌ها خردمندانه‌ترین چیز را عدد، و زیباترین چیز را «هماهنگی» می‌دانستند. از نظر ایشان، در ابتدا آشفتگی بود، سپس جوهر بسیط یا واحد (عدد یک) اعداد را آفرید، و از آنجا نقطه و خط آفریده شد و بالاخره نوبت به هماهنگی رسید که فاصله‌های درست بین اشیاء را برقرار ساخت. تندرستی، پرهیزکاری، دوستی، هنر، و موسیقی همگی جلوه‌هایی از هماهنگی‌اند. مثلا تندرستی عبارت است از تعادل کامل میان سردی و گرمی در موجودات زنده و پرهیزکاری یعنی مهار عواطف.

این پست ایشان را حتما مطالعه کنید:

https://vrgl.ir/hEFmo

این مقاله ادامه دارد ، قصد دارم در مورد صفر بیشتر مطالعه و فکر کنم . چیزهای جالبش را براتون توی همین پست می گذارم . خواستید آنرا بوکمارک کنید.

راستی من با سایت دیوار یک شوخی کوچولو کردم ، دوست داشتید این پست را هم مطالعه کنید:

https://vrgl.ir/7VO9a