فقر فرهنگی درصنعت

امروز وارد بیست سالگی حضورم در صنعت شده ام . صنعتی که اگر شناختی ازآن نداشته باشی در کسری از ثانیه ذوب می شوی . وقتی تمام مقاطع تحصیلی و دانشگاهی را با ممارست و تجربه کاری  پاس کنی تازه          می فهمی اول راه این صنعت پر پیچ و خم هستی . به قول بعضی ها که عمر را در صنعت پوچ کرده اند و به نقل از فرزانه ای که گفته بود به ده مرو ده تو را احمق می کند! حال روز این روزهای صنعت را مثال  می زنند. 
استیون توماس در کتاب بهبود نگهداشت از طریق تغییر فرهنگی می نویسد.
سرمایه گذاری های عظیم در صنایع مختلف و لزوم حفظ و نگهداری از این سرمایه ها را به یکی از نیازهای جدی تبدیل کرده است . توسعه دانش و آموزش مدیریت دارای های فیزیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. اما این مهم بخاطر زیر ساخت فرهنگی به چالش کشیده می شود. زیر ساختی که معمولا ارتباط نزدیکی با ارزش های سازمان و کارکنانش دارد. اگر می خواهید در کارخانه جای پای محکمی داشته باشید این زیرساخت ها را بشناسید. بعضی از کارخانه ها مسئولان داستانی دارد. این افراد در جلسات مختلف فنی و اداری ازخودشان تعریف می کنند که درسازمان چقدر مهم هستند و چه کارهای مهمی انجام داده اند و بقیه پرسنل، اندازه ارزن هم نمی فهمند . دراین میان یک دسته هم نجواگران هستند که درگوش مدیرعامل زمزمه می کنند و نجواگری منبع قدرت این افراد است.                                       شایعه پراکنان هم مانند نجواگران هستند با این تفاوت که مخاطبانشان فرق دارند . درحالی که نجواگران با بالای هرم ارتباط می گیرند شایعه پراکنان درتمام سطوح سازمان عمل می کنند. اما در این میان  جاسوسانی هم هستند که با تمسک به انواع روش های غیر اخلاقی ؛ اطلاعات به دست می آورند سپس از آن برای حذف رقیب خود استفاده می کنند.جاسوسان همان کسانی هستند که کوچک ترین ناکامی را بلافاصله اطلاع می دهند.                                                                                                         نمادها هم بخشی از فرهنگ صنعت هر کارخانه می باشد که به ما می گویند چه کسی هستیم و سازمان ، در یک نگاه کلان چه اهمیتی برای ما قائل است. اگر به عنوان یک مدیر یا مسئول وارد صنعت شدید و خواستین تغییر بنیادی در سازمانی که در آن مشغول هستید  ایجاد کنید،  حتما به زیر ساخت ها توجه کنید.حتی بقول داستان گویان از آنهای که قد ارزن نمی فهند هم از تجربیاتشان استفاده کنید. درغیر این صورت شکست خواهید خورد.
امروز وارد بیست سالگی حضورم در صنعت شده ام . صنعتی که اگر شناختی ازآن نداشته باشی در کسری از ثانیه ذوب می شوی . وقتی تمام مقاطع تحصیلی و دانشگاهی را با ممارست و تجربه کاری پاس کنی تازه می فهمی اول راه این صنعت پر پیچ و خم هستی . به قول بعضی ها که عمر را در صنعت پوچ کرده اند و به نقل از فرزانه ای که گفته بود به ده مرو ده تو را احمق می کند! حال روز این روزهای صنعت را مثال می زنند. استیون توماس در کتاب بهبود نگهداشت از طریق تغییر فرهنگی می نویسد. سرمایه گذاری های عظیم در صنایع مختلف و لزوم حفظ و نگهداری از این سرمایه ها را به یکی از نیازهای جدی تبدیل کرده است . توسعه دانش و آموزش مدیریت دارای های فیزیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. اما این مهم بخاطر زیر ساخت فرهنگی به چالش کشیده می شود. زیر ساختی که معمولا ارتباط نزدیکی با ارزش های سازمان و کارکنانش دارد. اگر می خواهید در کارخانه جای پای محکمی داشته باشید این زیرساخت ها را بشناسید. بعضی از کارخانه ها مسئولان داستانی دارد. این افراد در جلسات مختلف فنی و اداری ازخودشان تعریف می کنند که درسازمان چقدر مهم هستند و چه کارهای مهمی انجام داده اند و بقیه پرسنل، اندازه ارزن هم نمی فهمند . دراین میان یک دسته هم نجواگران هستند که درگوش مدیرعامل زمزمه می کنند و نجواگری منبع قدرت این افراد است. شایعه پراکنان هم مانند نجواگران هستند با این تفاوت که مخاطبانشان فرق دارند . درحالی که نجواگران با بالای هرم ارتباط می گیرند شایعه پراکنان درتمام سطوح سازمان عمل می کنند. اما در این میان جاسوسانی هم هستند که با تمسک به انواع روش های غیر اخلاقی ؛ اطلاعات به دست می آورند سپس از آن برای حذف رقیب خود استفاده می کنند.جاسوسان همان کسانی هستند که کوچک ترین ناکامی را بلافاصله اطلاع می دهند. نمادها هم بخشی از فرهنگ صنعت هر کارخانه می باشد که به ما می گویند چه کسی هستیم و سازمان ، در یک نگاه کلان چه اهمیتی برای ما قائل است. اگر به عنوان یک مدیر یا مسئول وارد صنعت شدید و خواستین تغییر بنیادی در سازمانی که در آن مشغول هستید ایجاد کنید، حتما به زیر ساخت ها توجه کنید.حتی بقول داستان گویان از آنهای که قد ارزن نمی فهند هم از تجربیاتشان استفاده کنید. درغیر این صورت شکست خواهید خورد.