کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر | طراح تجربه کاربری و علاقهمند به علوم شناختی
زبان ۲
پل بروکا یک جراح فرانسوی بود که با بیمارایی کار میکرد که در اثر سکته یا صدمه آسیب مغزی دیدهبودند. بروکا بهصورت خاص رو بیمارایی کار میکرد که دچار آفازیا یا زبان پریشی بودند این بیماران مشکلات حادی در تولید گفتار داشتند مثلا بیماری بود که فقط کلمه tan رو بارها تکرار میکرد. البته این بیماران هیچ مشکلی در شناخت یا پردازش نداشتند یعنی قوه درک مطلب شون کاملا سالم بود. ولی در تلفظ و تولید گفتار مشکل داشتند. این نقص به زبانپریشی بروکا یا زبانپریشی غیرسلیس معروف شد. بعضی از بیمارانی که بروکا گزارش کرده بود کلام غیر دستوری میساختند یعنی از مجموعه اسمها و فعلها استفاده میکردند بدون اینکه به صورت پیوسته جملهها رو با کلماتی مثل is یا the کامل کنند. و صحبت کردن اونها با مکث زیادی همراه بود به این نوع حرف زدن کلام تلگرافی یا غیرسلیس میگن.
متن زیر صحبتهای یکی از بیماران بروکاست که در مورد رفتن به دندانپزشکی صحبت میکنه.
Yes...ah…Monday er…dad and peter…and dad…hospital…an ah…Wednesday…Wednesday…nine o’clock…and oh…Thursday…ten o’clock…ah…doctors..two…and doctors…and…teeth..yah...(1976)
معاینه مغز بیماران مبتلا به اختلال بروکا پس از مردن نشون داد آسیبهایی در بخش پایینی قدامی مغز(لوب پیشانی) چپ وارد شده. تصور میشه این بخش مسئول ظرفیت و توانایی تولید زبان باشه که به ناحیه بروکا معروفه.
دومین ناحیه به نام کارل ورونیکه نامگذاری شده. این ناحیه واسطهی درک مطلب زبانه که در بخش پشتی نیمکره چپ قرار داره. بیمارایی که ناحیه ورونیکه اونها آسیب دیده به زبانپریشی ورونیکه دچارند. در این اختلال، کلام بیمارها سریع، روان و ظاهرا غیرارادیه یعنی دارای محتوای معنیدار کمیه. این نوع کلام از لحاظ سرعت، آهنگ و تکیهها درسته ولی فاقد محتوا و معناست. این بیماران در خواندن و نوشتن هم دچار مشکل بودند.
متن زیر گزارشی هست که ورونیکه از یکی از بیماراش ارائه داده.
oh sure, go ahead, any old think you want. if I could I would. oh Im taking the word the wrong way to say, all of the barbers here whenever they stop you its going around and around. if you know what I mean that is trying and trying for repucer, repuceration,well we were trying the best that we could while another time it was with beds over there the same thing. (1974)
اما اولین بار ورونیکه بود که یک مدل برای نقش بخشهای مختلف مغز در زبان مطرح کرد و بعدها این مدل توسط نورمن گشویند بسط داده شد. به این مدل ورونیکه-گشویند گفته میشه که بعدها انتقاداتی بهش وارد شد ولی به عنوان اولین مدل کامل باارزش و قابل بررسیه.
نواحی که در پردازش زبان نقش اصلی رو دارند تو عکس پایین دیده میشن. قشر حرکتی اولیه که در قسمت قدامی مغز در بخش جلویی مغز قرار داره فرمانهایی رو ارسال میکنه که موجب انقباض عضلاتی در دهان و حنجره میشه. قشر اولیه بینایی در پشت مغز و در ناحیه پسسری قرار داره اینجا اطلاعات بینایی پردازش میشه (موقع خوندن و نوشتن) . قشر اولیه شنیداری در لوبهای گیجگاهی قرار داره. (موقع شنیدن در اینجا دادههای شنیداری پردازش میشه.) دسته فیبرهای کمانی (Fasciculus Arcuate) ناحیه بروکا را به ورونیکه متصل میکنه. (آسیب در این بخش موجب تکرار کلماتی میشه که شخص تازه شنیده و بهش زبانپریشی رسانشی میگن.) در پشت ناحیه ورونیکه بخشی بهنام شکنج زاویهای(Angular Gyrus) وجود داره که آسیب در این بخش موجب خوانشپریشی و نگارش پریشی (یعنی ناتوانی در خواندن و نوشتن) میشه.
بر اساس این مدل این نواحی و مسیرها درک مطلب و تولید زبان رو از لحاظ دیداری شنیداری در خود جای میدن. فعال شدن مسیرهای عصبی به صورت زیر مبنای شنیدن و صحبت کردن رو فراهم میکنن.
خصوصیات ادراکی صداهای گفتاری اول در قشر اولیه شنیداری پردازش میشه بعد نتیجه به ناحیه ورونیکه ارسال میشه و در اونجا محتوای شنیدهها تفهیم میشه سپس پاسخ ساخته میشه از طریق دسته فیبرهای کمانی به ناحیه بروکا ارسال میشه این اطلاعات در بروکا به یک رمز حرکتی برای حرکات دهان تبدیل میشه و بعد به قشر حرکتی اولیه ارسال میشه جایی که از اونجا به دهان فرمان حرکت داده میشه.
مسیر مشابه برای خواندن و نوشتن وجود داره.
در پست بعدی سعی میکنم از پردازش زبان طبیعی در هوش مصنوعی صحبت کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی ابزار آپاچی دریل (Apache Drill)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقدمه ای بر آموزش یادگیری ماشینی با OpenCV
مطلبی دیگر از این انتشارات
هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق چگونه به صنایع بهداشتی کمک می کنند ؟