مالفیسنت ؛ معشوقه شیطان

در این فیلم کودکان، به خصوص افراد جوان شاید به راحتی تشخیص ندهند که در بطن این فیلم چه خبر بوده و چه اتفاقی در حال وقوع است؛ برای آن‌ها « بانوی شر » می‌تواند به سادگی صرفا بخشی دیگر در داستان زیبای خفته باشد. اگرچه اما بزرگسالان ممکن است توسط نقشه‌ای که « ملکه اینگریت » ( میشل فایفر )، یک رهبر برتر، در سر دارد شگفت زده بشوند.

این مسئله در ابتدا چندان به چشم نمی‌آید؛ در ابتدا سوال تنها این خواهد بود که آیا موجودات سرزمین « مورز » و انسان‌های سرزمین‌های کناری می‌توانند در صلح و دوستی با یکدیگر به زندگی خود ادامه دهند یا نه. مشکل « بانوی شر » این موضوع نیست که به مسئله‌ی نسل‌کشی اشاره می‌کند، درواقع این است که لحن درستی ندارد. نتایج آن به فراموشی سپرده می‌شوند. نتیجه‌گیری‌ای که فیلم به آن می‌رسد هم با وجود تلاش‌هایش برای توهین‌آمیز نبودن، توهین‌آمیز و ناپسند است. نمی‌شود که مسئله‌ای با چنین سطح از اهمیت را به تصویر بکشید و راه‌حل‌تان برای آن این باشد که همه رد نهایت شعر « کومبایا » بخوانند و تمام.

اگر انتهای نامفهوم و عجیب این فیلم و مشکلات زیاد مرتبط با آن را کنار بگذاریم، « بانوی شر» خیلی جذاب و سرگرم کننده است. هنگامی که ملکه « آرورا » و معشوقه‌ی ساده‌لوحش « پرنس فیلیپ » ( با بازی هریس دیکنسون که جایگزین بازیگر قبلی شده است) تصمیم می‌گیرند که با یکدیگر ازدواج کنند، باید که این قضیه را با خانواده‌هایشان مطرح کنند. پدر « فیلیپ » یعنی شاه « جان » ( با با زی رابرت لیندزی ) که مردی صلح‌جو است به خاطر موقعیت پیش‌آمده در جهت متحد کردن این دو پادشاهی بسیار شاد است. همسر او « اینگیریت » این عروسی را به عنوان گام بعدی در راه نقشه‌های شوم خود می پندارد. « شیطان‌صفت » با این وصلت چندان روی خوشی ندارد اما قبول می‌کند تا در مراسم شام آشنایی خانواده‌ها حضور داشته باشد تا جایی که تمام مشکلات شروع می‌شود.

« اینگریت » به خاطر بی‌هوش شدن همسرش، « شیطان‌صفت » را محکوم به نفرین‌کردن او می‌کند و در هنگامی که این پری سیاه‌پوش در حال ترک مراسم است، زخم شدیدی از سوی یک تیر و کمان به او وارد می‌شود. یکی از موجودات هم‌نوعش او را نجات می‌دهد و به جایی امن می‌برد تا حالش بهتر شود و سپس تصمیم بگیرد که آیا جنگ می‌خواهد یا صلح. در همین حین، « اینگریت » نه تنها برای مبارزه بلکه برای پاکسازی و نابودی کامل نسل تمام غیرانسان‌ها آماده می‌شود. « فیلیپ » هیچ‌گونه تردیدی در نقشه‌های مادرش نمی‌برد اما « آرورا » که به خاطر به ظاهر خیانت « شیطان‌صفت » و عدم حضور پس از این قضیه‌ی او نگران است، به منطق پشت یک سری از تصمیم‌های خود و راستگویی مادرناتنی آینده‌ش شک می‌کند.