پیش بینی تصمیم انسان با هوش مصنوعی

انتظار این که تا به امروز از کاربردهای هوش مصنوعی کسی مطلع نباشد هرچند خیلی جزیی ، بسیار کم است از همین رو قاعدتا" بسیاری از کاربردهای هوش مصنوعی در موضوعات مختلف همچون صنعت و تجارت و پزشکی را دنبال کرده و شاهد آن بوده ایم و این دیدگاها سبب شد که همگی تصوری قابل تأمل را در این راستا داشته باشیم.

به طور مثال برای همه ی ما یکی از جذاب ترین مثال های هوش مصنوعی، بازی شطرنج با کامپیوتر بود؛ تا جایی که شکست دادن کامپیوتر در این بازی برای انسان سخت تر می شد.اما نکته ی بحث بر انگیزی که حوضه هوشی مصنوعی را بیش از اندازه شگفت انگیز و مورد توجه قرار می دهد ایده ی باور نکردنی "خواندن ذهن انسان است که هوش مصنوعی با استفاده از تکنیک ها و آمارهای تحلیل رفتاری از ساختار مغز در حوزه روانشناسی قادر است به کمک آن تصمیمات ، رفتار و واکنش افراد را تا حد قابل قبولی رقم زده و سبب این موضوع شود که چه چیزهایی در ذهن انسان می گذرد و نحوه ی فعالیت مغز را کنترل کند از همین سو این امر در نهایت به پیش بینی افکار انسان منتهی می شود که کاملا" پدیده ای منحصر به فرد و بی سابقه محسوب می شود.

در این حال سوالی که پیش می آید این است که آیا واقعا" به طور قطعی امکان این موضوع وجود دارد که قبل از آنکه انسان تصمیمی بگیرد کامپیوتر آن را حتی قبل از عملی شدنش پیش‌بینی کند؟
پاسخ بله است!
شاید در ابتدا این موضوع بیشتر شبیه به فیلم‌های علمی- تخیلی باشد که هوش مصنوعی فرضا" پیش از آنکه کسی دست به جرم یا قتل بزند از تصمیم او آگاه شود و جلوی ماجرا را بگیرد.

تا به امروز چند تا از بزرگ ترین و موفق ترین موسسات و تیم های پژوهشی در ایده خواندن ذهن انسان از جمله آزمایشگاه پژوهشی ارتش آمریکا (ARL) که قصد ساختن سلاح‌ها و ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی را که برای سربازان بوده است را همواره در این فعالیت نیز در پی داشته اند؛ همچنین پژوهشگران آمریکایی قصد دارند هوش مصنوعی را برای درک بهتر افکار و خواندن بهتر ذهن سربازان آموزش دهند و همکاری آنها را بهبود بخشند. در واقع ادغام انسان و ماشین در برنامه‌ریزی برای جنگ، از اهمیت زیادی برخوردار است.

اما با صرف نظر از بررسی تیم های تحقیقاتی بزرگ و هزینه های تحقیقاتی بسیار زیادشان این بار برای اولین بار در جهان تنها دو خواهر ایرانی از محققان دانشگاه اوکلند (Aukland University of technology) در نیوزیلند موفق به ساخت الگویی متمایز در این مدل از هوش مصنوعی موفق شده اند که از بکارگیری آن در حوزه‌ نورو مارکتینگ یا بازاریابی عصبی مورد استفاده واقع میشود در واقع می توان اشاره به این موضوع داشت که از دستاورد این دو بانوی ایرانی گامی بزرگ و تحولی شگرف در راستای پیش بینی تصمیم گیری انسان محقق شده است و واقعا" می‌تواند این ماجرا تا حدی که تصمیمات و انتخاب‌های انسان توسط هوش مصنوعی پیش‌بینی شود را به واقعیت تبدیل کند.

در حقیقت این مدل مبتنی بر نوع جدیدی از تحقیقات هوش مصنوعی و شبکه‌های عصبی است که با بهره‌گیری از یک سیستم یادگیری ماشین براساس نحوه یادگیری و تشخیص الگوها در مغز کار می‌کند.

یکی از زیر شاخه های "Artificial Neural Network" حوزه‌ نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی است که میتوان از آن در تجارت و بازایابی شرکت های تجاری در دنیا استفاده کرد و مبحث جدید و چندمفهومی است و شامل رشته‌هایی از قبیل بازایابی تا علوم اعصاب و کامپیوتر را شامل می‌شود.
در ادامه از بررسی مدل هوش مصنوعی نورومارکتینگ، میزان پاسخگویی به این گونه‌ از محرک‌ها فقط مربوط به بخش ناخودآگاه مغز می‌شود. و از نظر روانشناسی ۹۰ درصد تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت ناخودآگاه است و قطعا ۱۰درصد آن به‌صورت خودآگاه انجام می‌شود. این ۹۰ درصد به عواطف، تجربیات و درک انسان‌ها و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد که محققان به طور کامل دسترسی به آنها را ندارند.

همچنین دریافت اطلاعات و الگوی برند در ذهن افراد در ۲۰۰میلی‌ثانیه سپری می شود و این زمان همان زمانی است که مغز هنوز در بخش ناخودآگاه خود به سر می‌برد؛ یعنی مغز انسان برندی را دریافت می‌کند و در بخش ناخودآگاه خود تحلیل می‌کند و الگوی صحیح را به‌دست می‌آورد. بنابراین، تصمیم‌گیری‌ها به‌شدت تحت‌تأثیر الگوهایی است که مربوط به زمانی که مغز در بخش ناخودآگاه خود برند را تحلیل کرده است. به این معنا که خیلی قبل از اینکه شخصی راجع به چیزی فکر کند، تصمیم‌ می‌گیرد.

نتایج تحقیقات بدست آمده از خواهران دوبرجه، به شکلی مشخص شد که با استفاده از یک‌ سری الگوها که به ۲ صورت آشنا و غیرآشنا برای افراد بوده، و با دریافت امواج مغزی ذهن و سیگنال‌های مغزی آنها را با کمک EEG بررسی کردند و متوجه این موضوع شدند که در کسری از ثانیه افراد از این الگو ها استفاده می کنند و این الگوها به صورت های متفاوت در افراد وجود دارد.

در امتداد این نظر به این نتیجه گیری میرسیم که با توجه به این الگوها و با استفاده از هوش مصنوعی می توان به این مفهوم پی برد که نه تنها میتوان تصمیمات فردی را با تقریب نسبتا" خوبی پیش‌بینی کرد بلکه در موضوعات و کاربردهای بسیار وسیع تری از نظیر همین پیش‌بینی ها میتوان به مواردی از جمله بازاریابی عصبی و کسب‌ کارهایی آشنا از نظیر این که الگوها را بهتر درک می‌کنند؛ اشاره داشت.

قابل ذکر است بحثی در حوزه بازاریابی عصبی وجود دارد به نام«رجحان مغزی» که درواقع مربوط به زمانی می‌شود که شما لوگو یا برندی را می‌بینید و یا به محرکی که مربوط به بازاریابی باشد، پاسخ می‌دهید.

کاربرد موارد ذکر شده در دنیای واقعی به شکلیست که برای مثال میتوان گفت شرکت‌ها با کمک این روش ها می‌توانند از نتایج بدست آمده از الگوهای ذهنی اشخاص استفاده کرده و کمک بگیرند و نیز به این مسأله که چطور مدل های تجاری و برندهای خود را طوری طراحی کنند که در نهایت مورد پسند مردم قرار گرفته و خیلی زود توجه مردم را به‌خود جلب کند.

و یا حتی در جرم و جنایت نیز این الگوها به‌کار می‌آیند؛ مثلا تصور کنید جرمی انجام شده است و به مجرم تصویر چهره آشنا یا محیط آشنا نشان داده می‌شود. این شخص با کمک دستگاه‌هایی که با این روند طراحی شده‌اند، دیگر نمی‌تواند دروغ بگوید؛ چون ذهنش زودتر از هر چیز الگوهای آشنا را درک می‌کند.

یا شخصی که قصد حمله تروریستی (بمب گذاری) در منطقه ایی را دارد؛ پیش از وقوع حادثه آن را حدس زده و از تلفات ناشی از آن جلوگیری می کند.

منابع : خبرگزاری سرپوش و خودم (;

امیدوارم مفید و مورد پسند شما دوستداران عزیز قرار گرفته باشه. (: