چرا بهتر است اخبار روزانه را دنبال نکنید!

نیکولو ماکیاولی سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی دوران رنسانس در کتاب خود شهریار خطاب به شاهزادگان (مدیران دوران رنسانس) می‌گوید وقتی خبر بدی در مملکتتان می‌شود، بخصوص آن‌هایی که ممکن است شما را به‌شدت وحشت‌زده کند، بلافاصله واکنش نشان ندهید، بهترین سیاست این است که در تصمیم‌گیری خود تأخیر بیندازید. او می‌گوید تقریباً همیشه آن‌هایی که بلافاصله به مشکلات واکنش نشان می‌دهند حجم مشکلات را بزرگ‌تر می‌کنند و آن را سرعت می‌بخشند و همان چیزی که از آن وحشت داشتند بر سرشان خراب می‌شود.

واکنش بیش‌ازاندازه و سریع که ماکیاولی شهریاران را از آن حذر می‌کند، گریبان گیر مدیران امروز نیز هست. یکی از دلایل بروز چنین پدیده‌ای عدم درک مدیران از مفهوم واریانس در فرآیندهای کسب‌وکار است. واریانس یک مفهوم آماری است که نشان می‌دهد مقادیر یک متغیر تصادفی چگونه حول میانگین آن توزیع ‌شده‌اند.

فرض کنید فردی در سهام یک شرکت در بورس سرمایه‌گذاری می‌کند. این سهام به‌طور میانگین دارای نرخ بازده سالیانه ۱۵ درصد با انحراف معیار ۱۰ درصد است. (انحراف معیار شاخصی است که با آن می‌توان پراکندگی داده‌ها را سنجش کرد.) معنی جمله این است که او در ۹۳ درصد مواقع، در انتهای هرسال سود خواهد کرد. سرمایه‌گذاری ایمن و خوبی به نظر می‌رسد. باوجود عدم قطعیت، با احتمال زیادی او در انتهای سال خوشحال خواهد بود.

حال فرض کنید همین سهام را در بازه زمانی کوتاه‌تری برای مثال هر سه ماه یک‌بار تحلیل کنیم. محاسباتی که در مقاله ای که لینک آن در زیر آمده، نشان میدهد که او در پایان هر سه ماه در ۷۷ درصد مواقع سود خواهد کرد. اگر همین‌طور بازه‌های زمانی را کوچک‌تر و کوچک‌تر کنیم احتمال آنکه در پایان هرماه روی این سهام سود کند به ۶۷ درصد و در پایان هرروز ۵۴ درصد می‌شود!

اما سرمایه‌گذار از بازده واقعی سهام و توزیع آن خبر ندارد. آنچه او می‌بیند تغییرات ساعتی و روزانه قیمت سهام است. برای این سهام، او تنها کمی بیش از ۵۰ درصد شانس دارد که در پایان هرروز ضرر نکند. در این حالت هرروز با منفی شدن قیمت، او احساس ناراحتی می‌کند. با مثبت شدن قیمت کمی احساس بهتری می‌کند اما تئوری چشم‌انداز احتمالی توضیح می‌دهد که خوشی او به‌اندازه‌ای نیست که ناراحتی معادل قبلی او را جبران کند. در این شکل قابل‌فهم است که او در پایان هر روز ازنظر روانی و احساسی فرسوده خواهد شد.

نکته مهم دیگر این است که سرمایه‌گذاری که هرروز قیمت سهامش را بررسی می‌کند تصویر کاملاً متفاوتی از سودآوری آن به دست می‌آورد. سهامی که در پایان سال یک سرمایه‌گذاری موفق بود وقتی در بازه‌های زمانی روزانه بررسی می‌شود یک سرمایه‌گذاری ناموفق است. ولی آنچه سرمایه‌گذار از بالا پایین رفتن‌های قیمت در بازه‌های زمانی کوچک می‌بیند بیشتر ناشی از تصادف است تا نشان‌دهنده یک تغییر بنیادی.

از منظر دیگر، اطلاعات مربوط به قیمت که سرمایه‌گذار در هرروز دریافت می‌کند بیشتر نویز هستند تا این‌که اطلاعات باارزشی باشند. اگر بخواهم به شکل کمّی این موضوع را تبیین کنم، در حالتی که سرمایه‌گذار اطلاعات را سالیانه بررسی می‌کند نسبت اطلاعات باارزش به نویز ۱٫۵ است. وقتی او ماهیانه تغییرات قیمتی همان سهام را مشاهده می‌کند این نسبت ۰٫۴۳ می‌شود. برای مشاهدات ساعتی این نسبت نزدیک ۳ درصد است؛ یعنی او به ازای هر واحد اطلاعات باارزشی که دریافت می‌کند، ۳۰ واحد نویز می‌گیرد.

در دنیای امروز ما به‌طور پیوسته در معرض انواع اطلاعات هستیم. این اطلاعات ما را به این سمت سوق می‌دهند که واکنش نشان دهیم. اما همان‌طور که ماکیاولی شهریاران را اندرز می‌دهد، واکنش‌های لحظه‌ای به اتفاقات در دنیای کسب‌وکار اغلب وضع را بدتر می‌کند. مدیران باید آگاه باشند بیشتر اطلاعات لحظه‌ای که دریافت می‌کنند همراه با نویز است. آنان باید به‌جای توجه به اطلاعات بی‌فایده روندها را تشخیص دهند. شاید به همین خاطر است برخی توصیه می‌کنند به‌جای خواندن اخبار اقتصادی روزانه که نویز زیادی دارد، بهتر است مجلات اقتصادی هفتگی را بخوانید.

نکته دیگر آنکه، نه باید از پیروزی‌های لحظه‌ای خیلی خوشحال شد نه از شکست‌های موضعی خیلی ناراحت. آن‌ها بیش از آنکه تحت تأثیر توانمندی شما باشند مربوط به شانس هستند. توانمندی شما در بلندمدت است که روند موفقیتتان را شکل می‌دهد.

مقاله و محاسبات مربوطه را به شکل کامل در لینک زیر بخوانید:

http://analica.ir/variance-in-processes/