Cognitive Computing - محاسبات شناختی

محاسبات شناختی یکی از حوزه‌های جدید در روندهای فناوری است که به عنوان ایده ‌آل هوش مصنوعی تلقی می‌شود. محاسبات شناختی تلفیق میان هوش مصنوعی و علوم شناختی است.
محاسبات شناختی شبیه سازی فرایند فکر انسان در یک مدل کامپیوتری
مثلا بتوان از حالت چهره پی وضعیت مشتری برد و نه اینکه فقط باهاش حرف معمولی زد. در واقع یه درجه بالاتر از هوش مصنوعی. مثلا یک قاضی ممکن است مسائل عاطفی و نژادپرستی در رای دادنش تاثیر بگذارد.
هدف مسائلی هستن که عدم قطعیت دارند و واضح نیستن. مثلا در شطرنج کامیپوتر میتواند دست طرف مقابل را ببیند ولی بازیهایی که ما اصلا دست طرف مقابل را هم نمیدانیم مسائل پیچیده میشوند. ممکنه گول بزنه و بلوف بزنه. باید اینارو درک کنه. شطرنج مثلا 1م حالت بازی دارد و بیشتر نیست و قطعیت دارد و در هر لحظه بهترین حرکت را انتخاب میکند.
همان‌طور که ماشین‌ها جایگاه کارگران و رایانه‌ها جایگاه کارمندان را گرفتند؛ مطالعات شناختی می‌توانند تا حدود زیادی جایگزین کارشناسان شوند زیرا علاوه بر مدل‌های فکری آنها از روش‌های هوش مصنوعی برای افزایش دقت و سرعت بهره‌می‌برند.
ذهن+مغز : علم شناخت
انسنها دو حافظه دارن اولیه و آخریه مثل به خاطر سپردن عکسها و بعد تکرارشون
• در زمان پرداخت وام بیاید و بطور کامل شرایط طرف را محک بزند و براساس آن پیشنهاد بدهد
• شخص میخواهد خریدی داشته باشد و این محاسبات برایش برنامه ریزی کند که اگر 1 سال یه مسیری را از جای دیگر برود مصرف سوختش کمتر میشود و پس انداز میشود و میتواند فلان خرید را بکند.
محاسبات شناختی در سه حوزه تلکام و مالی و سلامت فعالیت بیشتری دارد
در سطح دولت هم میتوان از سی سی استفاده کرد مثلا فقر و خشکسالی...
در واقع سی سی مغر متفکر شهرهای هوشمند و هرچی که هوشمن هست خواهد بود
کانتکست: یک معنا و تعریف جدید از ورودیهای جدید که ما قبلا نداشتیم
سی سی کمک میکنه مثلا اپراتور بتونه با صرفه ترین بسته ها رو ارائه بده
در آینده دیگه همه چی سرویس میشه . دیگه اپراتور بایت مکالمه و نت پول نمیگیره. برای اشتراک فیلیمو پول میگیره
رایانش شناختی، عبارتی نسبتا جدید است که اغلب به عنوان جایگزینی برای هوش مصنوعی به‌کار می‌رود. بر‌خلاف سیستم‌های کامپیوتری سنتی، که توسط افراد برنامه‌ریزی می‌شوند تا وظایف خاصی را انجام دهند، سیستم‌های شناختی این قابلیت را دارند که از طریق تعاملات خود با انسان‌ها و داده‌ها، به طور مداوم یاد بگیرند و هوشمندتر شوند.

آی‌بی‌ام تخمین زده است که ۸۰% از داده‌های امروزی، غیرساخت‌یافته هستند (به بیان دیگر، به شکل زبان طبیعی) و ۲۰% باقیمانده، داد‌ه‌های ساخت‌یافته هستند (به بیان دیگر، به شکل ردیف و ستون‌های داده). رایانش شناختی به طور عمده بر داده‌های غیرساخت‌یافته متمرکز است.

کاربردهای فناوری‌های شناختی در سه دسته اصلی محصول، فرآیند و یا بینش قرار می‌گیرند. کاربردها در محصول، فناوری را در یک محصول یا خدمت نهادینه می‌کنند تا منافع مشتری نهایی فراهم گردد. کاربردها در فرآیندها، فناوری را در جریان کار سازمان نهادینه کرده تا عملیات را خودکار کرده و یا بهبود دهند. کاربردها در بینش‌سازی نیز از فناوری‌های شناختی، به خصوص قابلیت‌های پیشرفته تحلیلی مانند یادگیری ماشینی استفاده کرده تا بینش‌هایی برای اتخاذ تصمیم‌های عملیاتی و استراتژیک در سراسر سازمان به دست دهد.
مثال از محصول، شرکت ای‌بی است که به منظور توانمندسازی کاربران روس‌زبان در پیدا کردن لیست مشابه در زبان انگلیسی، ترجمه ماشینی را به کار می‌برد.

دسته سوم از کاربردهای فناوری‌های شناختی، خلق بینش insight است. یادگیری ماشینی می‌تواند از مجموعه داده‌های عظیم و پیچیده نتیجه‌گیری کرده و از داده‌های عملیاتی پیش‌بینی‌های باکیفیت ارائه دهد. بسیاری شرکت‌ها در حال استفاده از فناوری‌های شناختی هستند تا بینش‌هایی ایجاد کنند که به کاهش هزینه‌ها، بهبود بهره‌وری، افزایش درآمدها، بهبود کارایی و یا ارتقاء خدمات مشتریان کمک نماید.

به منظور بهبود بازاریابی و خدمات مشتریان، بانک بی‌بی‌وی‌ای کامپس از ابزار پایش احساسات در رسانه‌های اجتماعی استفاده کرده تا نظر مصرف‌کنندگان درباره بانک و رقبای آن را ردیابی و درک کنند. این ابزار که فناوری پردازش زبان طبیعی را به کار می‌گیرد، به‌طور خودکار موضوع صحبت مصرف‌کنندگان و احساس آن‌ها درباره آن موضوع را شناسایی می‌کند. این بینش‌ها تصمیمات بانک در مورد تعیین قیمت‌ها و ارائه پیشنهادات به مشتریان و چگونگی پاسخ نمایندگان خدمات مشتریان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
نوع جدیدی از بانک‌ها تحت عنوان «بانک شناختی» در حال ظهور است. این نوع جدید از بانک، می‌تواند از قابلیت‌های رایانش شناختی استفاده کند تا بینش‌هایی را که قبلاً از حیطه توانایی‌های کامپیوترهای برنامه‌نویسی شده خارج بود، کشف کرده و از این بینش‌ها به منظور ایجاد مدل‌های جدید کسب‌وکار استفاده کند. یک بانک شناختی، قدرت رایانش شناختی را به منظور گسترش و ارتقاء تخصص انسانی، به‌کارگیری داده‌های پیچیده برای بینش‌های جدید و اخذ تصمیم‌های دقیق‌تر و به‌موقع‌تر به کار می‌گیرد.

برای موفقیت در عصر دیجیتال، بانک‌ها باید از گنجی پنهان به نام «داده» که در اختیار دارند، استفاده نمایند. سیستم‌های شناختی، راه‌هایی برای ایجاد تغییر فراتر از کارکردهای بانکداری سنتی، با استفاده از یادگیری ماشینی و به‌کارگیری تحلیل داده‌ها به منظور درک بیشتر سازمان، مشتریان و رقبا ارائه می‌دهد. آنها به طور مداوم در حال ایجاد دانش و یادگیری، درک زبان طبیعی و توجیه و تعامل طبیعی‌تر با انسان‌ها نسبت به سیستم‌های سنتی قابل برنامه‌ریزی هستند.

به عنوان یک تکامل قدرتمند در بانکداری دیجیتال، محاسبات شناختی درها را برای این سازمان‌ها باز می‌کند تا از ثروت داده‌ای خود به نحوی استفاده کنند که تازه‌واردین به بازار مانند فین‌تک‌ها نمی‌توانند به آن دست یابند.