غروب زیبای غربی
در دوران کودکی و نوجوانی ما، آمریکا همه چیز بود، بهترین بزرگترین پیشرفته ترین و البته باحالترین جای دنیا. هر کجا می رفتیم افراد با آمریکایی بودن وسایل زندگی شون پز می دادن. شکلات خارجی که اصلاً یه مزه ی فوق العاده ای می داد. اونایی که از آمریکا بر می گشتن که دیگه هیچی اصلاً دیگه آدم عادی نبودن، یه ابر انسان فوق العاده خوشبخت بودن که از یه دنیای فوق العاده برگشته بودن و همه پشت سرش بهش غبطه می خوردن و غر می زدن که خوشبحال شون ما از زندگی هیچی نفهمیدیم و...
اون دوران گذشت و چند سال پیش وقتی در حال تماشای یک صحنه ی غروب آفتاب تو یک فیلم آمریکایی بودم. چیزی در ذهنم گفت: حتی غروب خورشید تو آمریکا هم زیبا و شادی آور هستش. اصلاً اونجا هر همین که اوقات شبانه روز تغییر می کنه باعث میشه مردم تو دلشون حس شادی و خوشحالی داشته باشن.... همین کافی بود تا بخش منطقی ذهنم به مرحله ی انفجار برسه، با توجه به کره بودن زمین و وضعیت چرخش زمین به دور خورشید، غروب خورشید در همه جای زمین یکسان هستش.اصلاً چرا غروب آفریقا زیبا نیست؟ چرا غروب پرتغال زیبا نیست؟ چرا غروب فیلیپین زیبا نیست؟ آمریکا مگر چه ویژگی خاصی داره که غروبش انقدر زیباست و بقیه ی دنیا نیست؟
ناگهان سوال بسیار مهمتری به ذهنم رسید: من که تا حالا اصلاً آمریکا نرفتم، چطور می دونم غروب آمریکا زیباترین تو دنیاست؟؟ مگر من غروب چند جای دنیا رو دیدم که همچین قضاوتی می کنم؟
کمی فکر کردم من که اصلاً امریکا نرفتم غروب آمریکا رو از کجا دیدم؟ سینما! اصلاً من غروب امریکا رو از فیلم و سریال های آمریکایی دیدم نه از جای دیگه اگر سینمای فرانسه هم مثلاً به اندازه ی آمریکا قوی بود الان فکر می کردم غروب فرانسه هم خیلی زیباست! بعد یادم اومد که پدر و مادر من همیشه طبقه ی اول رو برای سکونت انتخاب کرده بودن و من هر موقع به منظره بیرون نگاه می کردم با مانعی به نام بلوک های ساختمونی متعدد مانع می شد تا من اصلاً غروبی ببینم اما تو آمریکا به دلیل سبک معماری ویلایی، مردم می تونن بهتر از من غروب رو ببینن و در نتیجه کارگردان آمریکایی نگاه زیباتر و هنرمندانه تری به غروب داره تا من که همه ی عمرم در طبقه ی اول زندگی کرده بودم!
انگار که تلنگر محکمی به ذهنم خورده بود، علم درست می گفت، از دید ناظر زمینی، غروب خورشید از هر قسمتی از زمین یکسان دیده میشه، ممکنه بعضی جاها به دلیل برخی شرایط خاص رنگ های خاصی هم موقع غروب دیده شه اما در کل نمیشه گفت غروب جایی زیباتر از جاهای دیگه دیده میشه. حتی اگر اینطور باشه امکان نداره محدود به مرزهای یک کشور مثل امریکا باشه. اما من برای سال ها یک گذاره ی غیر علمی سلیقه ای رو به عنوان حقیقت محض پذیرفته بودم.
چقدر از سایر چیزهایی رو که پذیرفته بودم حقیقت داشتند؟ چه مقدار از اون ها علمی و قابل اثبات بودن؟ چه مقدار از اونها ناشی از تصویر سینما بود؟ به زودی به نتیجه ی مهمی رسیدم: بسیاری از چیزهایی را که قبول داشتم هیچ زمینه ی علمی قابل اثباتی نداشتند، صرفاً سلیقه ی محیط حاکم بر کودکی و نوجوانی من بوده است. شکلات خارجی مزه ی خاصی ندارد، یه مزه ی منحصر به فرد خودش رو داره، شکلات ایرانی هم مزه منحصر به فرد خودش رو داره. علت اینکه فکر می کردم شکلات خارجی خوشمزه تر هستش، این بود که محیط حاکم بر من هر چیز خارجی رو بهتر می دونست، حتی اگر من از مزه ی یه شکلات خارجی خوشم نمیومد!
پ ن: موقع انتخاب عکس برای این پست، هیچ غروب زیبایی در آمریکا پیدا نکردم، به نظرم همه خیلی معمولی بودن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
خطای بنیادین ذهن انسان
مطلبی دیگر از این انتشارات
ما چه طور فکر می کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا در مقابل شانس کوریم؟