جنگ گجستان


اصلاحات ارضی شامل یک بازتوزیع اموال توسط دولت یا نهاد تحت حمایت دولت، برای زمین‌های کشاورزی است. اصلاحات ارضی می‌تواند به انتقال مالکیت از طبقه قدرتمندتر به ضعیف‌تر اشاره داشته باشد، مانند انتقال مالکیت از فئودال‌ها یا اشراف و زمینداران بزرگ به مالکیت فردی برای کسانی که در زمین‌ها کار می‌کنند.

اصلاحات ارضی یا لغو نظام ارباب و رعیتی، تغییراتی اساسی در نحوه مالکیت اراضی به ویژه اراضی کشاورزی به منظور افزایش بهره‌وری عمومی جامعه بود که به دستور محمدرضا پهلوی و نخست وزیران علی امینی و اسدالله علم به تحقق پیوست.

اردیبهشت سال 42 بود،مردم طوایف لر منطقه تلخ ترین اردیبهشت تاریخش را تجربه میکرد.

از روز 31 فروردین 42 و آغاز نبرد گجستان، در طول قریب به دو ماه، بر اثر بمباران هوایی روستای امیر ایوب ده ها زن و کودک کشته شدند و هزاران رأس گاو و گوسفند و بز ،که تنها دارایی عشایر این مناطق بود،از بین رفت.

جنگ گجستان در دولت پهلوی نمودی از مقاومت خوانین و کدخدایان طایفه دهتینی و سایر طوایف لر منطقه در مقابل تغییر جامعه سنتی بود، از طرفی پهلوی با مطرح کردن قانون اصلاحات ارضی اهدافی از جمله زدودن قدرت عشایر و مالکین را دنبال می کرد. اصلاحات ارضی نه فقط در طایفه دهتینی و ممسنی، بلکه در مناطق دیگری از کشور نیز با مقاومت و مخالفت روبرو بود. مرور حوادث تاریخی و توجه به تجارب گذشته راهگشای معضلات و مشکلات کنونی نیز است

این حادثه دلایل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز داشته است، ولی اولین بهانۀ این تقابل، اصلاحات ارضی بود که در زمان رضاشاه اجرا شد ولی ناکام ماند، پس از آن در دولت اقبال نیز مطرح شد، و همچنین علی امینی این طرح را در سال 1341 اجرا کرد. منبع تأمین مالی ملوک الطوایف، خوانین و عشایر، زمین و کشاورزی و دامداری بوده، رژیم پهلوی برای اینکه قدرت مالکان و خوانین را از بین ببرند این طرح را اجرا کردند که طی آن زمین ها را مصادره و میان زارعین تقسیم کردند.
نیروهای عشایر و ملوک الطوایف و کدخدایان نیروهای گریز از مرکز بودند و اجازه نمی دادند دولت ها روی مناطق عشایری تسلط نظامی و سیاسی داشته باشند، بنابراین قیام گجستان صورت گرفت که بر علیه تصمیم بر اصلاحات ارضی برای از بین بردن قدرت مالکان و عشایر بود.

https://www.aparat.com/v/y0MEv

جنگ گجستان به محوریت طایفه دهتینی در اردیبهشت سال 1342 صورت گرفت. با توجه به اینکه خوانین و کدخدایان منطقه ممسنی از طایفه دهتینی بودند و همگی مالک اموال بودند و اصلاحات ارضی خطری جدی برای حکومت و اموال طایفه بود. بنابراین طایفه دهتینی مخالفت خود را اعلم میکند اما نتیجه ای نمیدهد بنابراین طایفه دهتینی علیه نظام پهلوی اعلام جنگ میکنند.

https://www.aparat.com/v/OWXhz

یکی از جنگجویان این نبرد مرحوم کردی انصاری بود.
روح شاد باشد.

در مصاحبه ای از اقا یدالله انصاری فرزند مرحوم اقا کردی انصاری در مورد موضوع جنگ گجستان سوال شده اقای انصاری به زیبایی اینگونه پاسخ میدهد:
آيا قيام عشاير داراي يك ايدئولوژي مدرن و يك آرمان سياسي بود؟
ببينيد، اين مفاهيمي كه شما مطرح مي كنيد مفاهيم مدرني هستند. مردم در آن زمان آنقدر با سواد نبودند كه به مفاهيمي مثل دولت، مدنيت، انقلاب و اينها آگاهي داشته باشند. بعضي از سران و كلانتران پيرو خوانين بودند و تعدادي هم نگرش هاي مذهبي داشتند و فكر مي كردند اگر نظاميان وارد منطقه شوند دست به اشغال، غارت و مي زنند.

اصل قضيه يك واكنش كاملا طبيعي از سوي ملاكان و خوانين منطقه بود كه منافع خود را در خطر مي ديدند اما، روحانيت اين مسئله را سياسي كرد و بحث فتواها و مخالفت با رژيم مطرح شد.

ادامه توضیحات اقا یدالله انصاری در مورد مرحوم کردی انصاری:
واقعيت اين است كه پدر من مردي با توانايي هاي برجسته بود. در تيراندازي مهارتي ذاتي داشت. چابكي، سواركاري، خوش صحبتي و خوش فكري او زبانزد بود و عميقا براي فرهنگ و هنر و ادب ارزش قائل بود. پس از مرگ، جنازه پدر من را به بهبهان بردند و تحويل دادند. به هر حال پدر من آخرين ياغي بود و افسانه پردازي هاي زيادي در مورد او وجود داشت. قاتل بعد از انقلاب در دهدشت ساكن شده بود مدتي پس از انقلاب در گچساران کشته شد.

عد‌ه‌ای از افراد‌ طمعکار و ماجراجوی منطقه و با دریافت مول های زیادی از محل حضور پد‌رم اطلاع یافتند‌ و قرارگذاشتند‌ به بهانه شکار به آنجا بروند‌ و به هر قیمت او را بکشند‌. رفقای پد‌رم گفتند‌: د‌ر آن روز (......نام قاتل سانسور شده)  را د‌ید‌یم که یک تفنگ برنوی د‌ولتی د‌ر د‌ست د‌اشت و مشکوک بود‌ن جریان را به "کرد‌ی انصاری" گفتیم اما ایشان اعتنایی نکرد‌ تا اینکه د‌ر روز 4 مرد‌اد‌ 1345 د‌ر نزد‌یکی کوه زرآورد‌، حوالی 5 بعد‌ازظهر او را به ضرب گلوله می‌کشند‌ و فرار می‌کنند‌
در زماني بعد از جنگ مورد آزار و اذیت هم قرار گرفتيد؟

خير، ما كاملا مورد احترام بوديم. درست است كه خفقان بود و ما محاصره بوديم. اما كسي به ما ظلمی نكرد. حتي در سال 1343 مرا با هواپيما به نورآباد آوردند تا نامه اي به پدرم بنويسم و از او بخواهم مقاومت نكند و به كسي آسيب نزند و در صورت امكان خود را تسليم كند. تا پيش از مرگ پدرم او را مي ديدم و گاهي با ما هم مي ماند. حتي عملا تعقيبي هم اتفاق نمي افتاد.

پرویز سلحشور از فرماندهان هنگ کرمانشاه  و از فرماندهان میدانی جنگ گجستان با گلوله مرحوم کردی انصاری کشته شد

ملا محمد حسن انصاری
از سران جنگ گجستان
ملا محمد حسن انصاری حافظ کل شاهنامه فردوسی و صاحب سبک نوعی از بیان آن میباشد
جملاتی مختصر شده از مصاحبه با مرحوم ملا حسن انصاری در مورد جنگ گجستان.
از ملامحمدحسن خواستند از خاطرات گذشته و جنگ گجستان بگوید. ایشان فرمودند:

ما سلاح زیادی داشتیم: برنوبلند، برنو وسط و پنج تیر پران. دو گردان از کرمانشاه برای مقابله با ما حرکت داده شد

سرهنگ ناجی” نیروها را تا روستای “زیرگر نوگک” آورد و آنجا مستقر کرد. دو گردان 160 نفره را از کازرون با قاطر و حیوانات باری کرایه‌ای، توپ، مسلسل و خمپاره، نارنجک و انواع و اقسام مهمات ارتش از کازرون به “نوگک” آوردند. آنها ما را اشرار خطاب کرده بودند و به آنها گفته بودند امیرایوب جای اشرار است و شما به آنجا لشکرکشی کنید.!

نیروهای دولتی دیوانه‌وار به همه طرف شلیک می‌کردند. ما بر این موضوع متفق بودیم که ابتدا بی‌سیم را از کار بیندازیم تا ارتباط قطع شود. بی‌سیم‌چی در حال استقرار وسایل خود بود که دستگیر شد. بیسیم‌چی از ما خواست که او را بکشیم اما ما اسیر نمی‌کشتیم. البته بیسیم‌چی قبل از دستگیری اطلاعاتی راجع به اوضاع منطقه به مقر گزارش داده بود و 4 هواپیمای جنگی مرتّب در منطقه مانور می‌دادند.

در این جنگ یک نفر به نام لهراسب بابکانی از طایفه‌ی بابکان کشته شد. جسد او را نیز به امیرایوب منتقل کرده و به خاک سپردیم

اما بعد از جنگ.....
حاج اسماعیل مظفری که همراه کی عصا و ولی پناهی به نمایندگی کهگیلویه و بویراحمد بعد از تعظیم و ادای احترام به شاه میگوید ای قبله‌ی عالم مردم بویراحمد محروم اند اگر به اندازه بودجه باغ وحش تهران به ما بدهید مشکلات حل میشود شاه به آنها عفو می‌دهد و اسامی 12 نفری را که دلشان نمی‌خواسته عفو شوند در لیست عفو وارد نمی‌کنند. مانند کردی انصاری و عبدی انصاری و.....

شیخ محمد رضا انصاری
از علما زمان و سرداران جنگ گجستان

در تیراندازی مهارت بسیار ویژه ای داشتند بسیار خوش رو و خوش صحبت بودند و سوارکاری چابک و اهل علم و فرهنگ بودند.

جنگ یک درگیری شدید مسلحانه میان دولت‌ها، حکومت‌ها، جوامع یا گروه‌های شبه‌نظامی مانند ، شورشگران و شبه‌نظامیان است. از آن‌جا که جنگ یک درگیری مسلحانهٔ واقعی، ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است می‌توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد.

واقعیت این است که تاریخ جهان بیشتر از صلح، جنگ را آزموده است. بنابراین نه به صلحش می توان چندان دل بست و نه از جنگ اش باید هراسید.
مهم ترین دلیل اصلی جنگ گجستان اجرای سه قانون
اصلاحات ارضی
خلع سلاح عشایر
امحا کشت خشخاش
توسط حکومت شاهنشاهی بود

که در مجموع این سه قانون که حکومت قصد اجرای ان را داشت به نفع عمومی و مصلحت کشور میباشد‌. و عملی عقلانی و منطقی بود.

اما حکومت پهلوی دچار اشتباهاتی میشود که شاید اگر این اتفاقات اشتباه رخ نمیداد از وقوع جنگ جلوگیری میشد.

بر خلاف روال طبیعی سیاسی کشور حکومت به جای مذاکره سیاسی توسط سیاسیون با اعضای مخالف با قشون نظامی به منطقه ورود میکند.
اینگونه شد که مردم منطقه به جای دیدن افراد با پوشش کت و شلوار،، نظامیان را دیدند که اسلحه به دست امده بودند و زبانی غیر از اتش گلوله نمیفهمیدند که به نظر جامع شناسان اقدام حکومت برا مخالفین بسیار تحریک امیز میباشد

همچنین بر خلاف اصول نظامی بدون هیچ اخطاریه ای و صحبت با عوامل درگیری با استفاده از هواپیماهای جنگی پایگاه وحدتی دزفول و پایگاه هوایی شیراز مناطقی از امیرایوب انصار را بمباران کردند.

در ان زمان اقای محمد بهمن بیگی از شاه خواسته بود، دستور دهد، هواپیماهای نظامی چادرهای سفید که نشان مدرسه عشایری بود را در مناطق بمباران نکنند. اما کو گوش شنوا.... سپس مردم منطقه از سروان ریحانی فر فرمانده هنگ خواستند مناطق مسکونی را بمباران نکند چون مردم عادی هم صدمه میبینند اما ایشان با وقاحت گفتند[ به ..... اسبم] (سروان ریحانی فر توسط عبدی انصاری به هلاکت رسید)

بعد از دستگیری افراد به جای برگزاری جلسه در دادگاه های عمومی کشور که در حکومت شاهنشاهی به صورت مستقل عمل میکردند دستگیرشدگان را در دادگاه نظامی که زیر نظر شاه کشور اداره میشد محاکمه شدند که اینگونه محاکمه عادلانه نمیباشد و گوشی شنوا برا دفاع متهمان وجود ندارد و به قصد قتل افراد برگزار میشود
خداوند سایه جنگ و خون ریزی را همیشه از این کشور بردارد.

تاریخ دیگر جنگ سالاری همانند مرحوم عبدی انصاری به خود نخواهد دید.
روحش شاد باشد.

متن روزنامه اطلاعات در تاریخ (بیست و چهارم مرداد ماه سال هزار و سیصد و چهل و سه)

اعدام قاتل سروان ریحانی‌فر
روزنامه‌های امروز گزارش دادند: ساعت 5 صبح امروز عبدالمحمد عبدی انصاری، یکی از (......کلمه توهین آمیز سانسور شده) واقعه تنگ گچستان که در دادگاه تجدید نظر زمان جنگ فارس محکوم به اعدام شده بود در میدان تیر پادگان شماره یک مرکز پیاده شیراز تیرباران شد. وی قاتل سروان شهید ریحانی‌فر، فرمانده گردان اعزامی از کرمانشاه به فارس، بود.
سابقه امر
در تاریخ 31 فروردین سال گذشته ستونی مرکب از دو گروهان با تعداد 186 نفر از آبادی نوکک به سمت میرایوب اعزام گردید.
هدف از این اعزام نیرو، اجرای برنامه اصلاحات ارضی، امحای کشت خشخاش در منطقه بویراحمد علیا و رستم ممسنی و سرکوبی (.......کلمه توهین آمیز سانسور شده) این منطقه بود. این گروه در یک منطقه سخت کوهستانی در نامساعدترین شرایط جوی ناگهان در زیر آتش گلوله‌های (.........کلمه توهین آمیز سانسور شده) واقع شدند. در این زد و خورد که یک ساعت به طول انجامید، عده‌ای از کشته شدند و از ستون اعزامی نیز سروان پیاده تقی ریحانی‌فر، ستوان یکم مهدی حاجی سبحانی، ستوان یکم پرویز سلحشور، ستوان دوم مهدی معروفی، ستوان سوم محمدطاهر فرازمند، استوار دوم غلامرضا امیری، گروهبان یکم امامعلی پیرعلی منش، گروهبان یکم اکبر موقوفه و 45 نفر سرباز وظیفه به افتخار شهادت در راه انجام وظیفه مقدس سربازی نائل آمدند.
ضمنا دو افسر، هشت درجه‌دار و 33 نفر سرباز نیز در این واقعه مجروح شدند. محکومی که امروز صبح اعدام گردید جزء (........کلمه توهین آمیز سانسور شده) مؤثرترین این حادثه بود که بعدا توسط افراد ارتش دستگیر گردیده بود.

در متن روزنامه کلماتی بی ادبانه و اهانت امیزی وجود داشت که توسط ناظر پیج سانسور شده است..

متن روزنامه توسط سازمان مرکز اسناد انقلاب اسلامی در اختیار ما قرار گرفته شده و سپس توسط واحد ارشیو روزنامه اطلاعات تایید شده

«سروان ریحانی فر» فرمانده «هنگ بیست کرمانشاه» (که وظیفه حمله به امیر ایوب را داشت اما در تنگه گجستان متوقف شد)در جواب «یکی از مردم منطقه» که از او خواسته بود با خمپاره اندازهایش روستاها را مورد حمله قرار ندهد، چرا که مردم عادی در آن ساکن هستند و از بین می روند، گفته بود :«به [….........] اسبم، می خواهم همه از بین بروند. به هر کس می خورد بخورد.»

سروان ریحانی فر با گلوله مرحوم عبدی انصاری به هلاکت میرسد.

تصمیم سران مملکت منطقی و بر پایه خرد جمعی بود اما در میدان عمل توجهی به شرایط اجتماعی آن دوران و جو قبیله ای و عشیره ای بودن منطقه نمیشد.